خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 146
همراهان عزیز سلام در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 146 را برایتان آماده کرده ایم.
امیدواریم از مطالعه این قسمت لذت ببرید و با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
ملک با تعجب از خلیل در مورد آزمایش نمونه مغز استخوان سوال میکند. خلیل میگوید که میتات و محمود برای تست دادن آمده بودند تا شانس خود را امتحان کنند.
دکتر به خلیل میگوید که تاریخ آزمایش منفی است و با ملک مطابقت ندارد. خلیل ناراحت می شود.
دکتر به ملک میگوید که او نباید ناامید بشود و میتواند در لیست انتظار پیوند مغز استخوان ثبت نام کند تا هر زمان نمونه مطابق پیدا شد، به او پیوند بزنند، اما او باید صبور باشد و در این مدت خودش را تقویت کند.
محمود و سیدعلی به بیمارستان آمده و به بخش آزمایشگاه می روند تا نتایج را بگیرند.
منشی میگوید که نتیجه آنها منفی است و نمیتوانند پیوند بزنند. سیدعلی به شدت ناراحت و سرخورده می شود.
همان لحظه، ملک و خلیل از اتاق دکتر بیرون می آیند. سیدعلی ملک را میبیند و در دلش از او معذرت خواهی میکند که نتوانسته به او کمک کند و شاهد از بین رفتن او است. خلیل با دیدن سیدعلی، سریع ملک را سرگرم میکند تا او را نبیند.
در خانه، دفنه به اتاق می رود و پرونده را در دست قدریه میبیند. او سریع پرونده را از دست قدریه میکشد و او را به خاطر آمدن بی اجازه به اتاق ملک و دست زدن به وسایلش دعوا میکند.
قدریه قیافه گرفته و دلخور می شود و میگوید قصد بدی نداشته است. نفیسه به اتاق آمده و قدریه را سرزنش میکند و از او میخواهد به اتاقش برگردد.
دفنه به پرونده نگاه میکند و متوجه می شود که چیز مهمی داخل آن نبوده و قدریه چیزی نفهمیده است. او خیالش راحت می شود.
در خانه آلپای، فوندا با آلپای به خاطر خریدن خانه پنهانی دعوا میکند. آلپای عصبی شده و میگوید که آن خانه را با پولهای کرم خریده و به نام خودش است و این ارتباطی با فوندا ندارد.
او میگوید که چیزی برای فوندا کم نگذاشته است و دلیلی ندارد که او در کارهایش دخالت کند. سپس با عصبانیت بیرون می رود.
فوندا کلافه شده و با آسلی به خاطر دخالت در کار آنها دعوا میکند. سپس در خانه را قفل میکند و به آسلی میگوید که حق بیرون رفتن ندارد.
سیدعلی با خلیل تماس میگیرد و میخواهد او را ببیند. او پیش خلیل می رود و درد دل میکند و نگران وضعیت ملک است.
خلیل میگوید که آنها باید منتظر پیوند بمانند و در این مدت به ملک روحیه بدهند. او به سیدعلی میگوید که دیدن ازدواج دفنه برای ملک خوب است و خیال او از بابت دخترش راحت می شود.
عمر و ویلدان در هتل هستند. عمر از اینکه آنها برای مراسم سوگند او آمده بودند تشکر میکند. او میگوید که در این چند روز مرخصی میخواهد به
خواستگاری دفنه برود. زمرد از بین در حرفهای عمر را می شنود و کلافه می شود.
ملک به سمت خانه می رود و دم در، میتات و محمود را میبیند. او از آنها به خاطر آزمایش دادن تشکر میکند و خدا را شکر میکند که چنین برادرانی دارد.
میتات و محمود نیز به ملک دلداری میدهند و امیدوارند که او زودتر خوب بشود.
شب، آسلی میخواهد پنهانی از خانه بیرون برود، اما فوندا جلوی او را میگیرد. آسلی میگوید که او باید پیش دوستش برود و پول ساعت را به او بدهد.
فوندا پول را از اسلی میگیرد و اجازه این کار را به او نمیدهد و آسلی را به اتاق می فرستد.
شب وقتی که خانواده جومالی به خانه می رسند، عمر سریع بیرون می رود تا پیش دفنه برود و او را ببیند. زمرد عصبی می شود.
عمر با دفنه تماس میگیرد و دفنه با هماهنگی ملک، پنهانی دم در می رود و عمر را میبیند.
او از دیدن عمر خوشحال شده و یکدیگر را بغل میکنند و از دلتنگی هایشان حرف می زنند. عمر به دفنه میگوید که میخواهد قبل از رفتن از مرخصی، به خواستگاری بیاید.
شب آلپای پیش کنعان به بازارچه می رود. او از قضیه خانه عصبی است.
کنعان به او چک های میتات را نشان میدهد و میگوید که دست او باشد. آلپای خوشحال می شود و میخواهد میتات را اذیت کند.
در خانه میتات، او با سیران مشغول صحبت در مورد بدهی هایش است. وقتی سیران میفهمد که میتات از کنعان پول قرض گرفته است، دلخور می شود.
میتات میگوید که مجبور بوده است، اما سیران به خاطر مشکلات بین کنعان و خانواده سیدعلی، میتات را درک نمیکند و ناراحت می شود.
امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال اسم من ملک قسمت 146 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال اسم من ملک قسمت 147 مراجعه فرمایید .
برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .
برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید
نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .