خلاصه داستان سریال ترکی دختر سفیر قسمت 206

سلام همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال دختر سفیر قسمت 206 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه آن لذت ببرید.

سریال دختر سفیر قسمت 206

چهل روز بعد افه اغلوها برای استقبال از مهمت افه، پسر سنجر و ماوی اماده می شوند. خالصه جشنی به پا کرده و مشغول تدارک است. ماوی چهل روز در بیمارستان از پسرش پرستاری کرده و حالا با خیال راحت و آرامش به خانه برمی گردد. در همین روز یحیا و الوان در یک جشن دو نفره دوباره با هم ازدواج می کنند و قول می دهند که هرگز پشت هم را خالی نکنند. از طرف دیگر زهرا و گاوروک هم به دادگاه طلاق می روند و از هم جدا می شوند در حالی که هنوز عاشق هم هستند اما نمی توانند در کنار هم خوشبخت زندگی کنند. بعد از دادگاه، گاوروک برای زهرا آرزوی خوشبختی می کند و او را در آغوش می گیرد. زهرا هم عذر خواهی می کند و می گوید که هنوز او را دوست دارد. گاوروک می گوید: «وقتش رسیده که به خانواده تم در مورد طلاق و هم این که تو استانبول خونه گرفتی توضیح بدی. » زهرا با نگرانی همراه گاوروک راهی عمارت می شود.
پلیس به خاطر شرایط چلبی و پیری و بیماری اش از دستگیر کردن او منصرف شده اما چلبی به خاطر قولی که به ناره داده تا ملک را به او برساند پافشاری میکند. سنجر به ملاقاتش می رود و با خنده می گوید: «نترس بادمجون بم آفت نداره! » این موجب خنده ی چلبی می شود. سنجر او را به مناسبت پدر شدنش برای ناهار به عمارت دعوت می کند. چلبی می پذیرد و به سنجر می گوید: «باید یه موضوعی رو به تو بگم. ناره یک سال توی هلند توی بیمارستان روانی بستر بوده. الان حالش خوبه و از این که زندگی خوبی داری خوشحاله و بهت تبریک گفت. ولی دوست داره ملک رو ببینه. » سنجر که به چلبی اعتماد ندارد با ناراحتی از خانه اش بیرون می رود.
الوان و یحیا و زهرا در حالی که برای نوه ی جدید افه اغلوها هدیه خریده اند وارد عمارت می شوند و خالصه با خوشحالی از انها استقبال می کند. گاوروک به اصطبل می رود و تنها کسی را که می تواند با او درد دل کند یعنی اسبش را بغل می کند و از این که از عشقش جدا شده غصه می خورد.
دودو از ازمیر پیشنهاد یک شغل خوب گرفته و از دوسش الا می خواهد که با هم به ان شهر بروند و زندگی جدیدی شروع کنند. در ضمن تصمیم دارد گولسیه را هم با خود ببرد.
در این بین ماوی فرصت سر خاراندن ندارد و به پسرش می رسد و بی وقفه به او شیر می دهد و ترجیح می دهد در اتاق پیش او بماند. سنجر به باغچه جایی که میز ناهار چیده شده می رود تا همراه خانواده اش باشد. همه به او تبریک می گویند. یحیا و الوان خبر ازدواج دوباره شان را می دهند و همه را خوشحال می کنند. خالصه خدا را شکر می کند که الوان دوباره به جمع خانواده برگشته. نجدت هم بعد از مدت ها جرئت پیدا کرده و به خالصه و سنجر می گوید که قصد دارد از گولسیه خواستگاری کند. سنجر بعد از کلی سر به سر گذاشتن او و ترساندنش به او تبریک می گوید. حالا نوبت گاوروک و زهراست. همه انتظار شنیدن خبر خوشی از انها دارند اما در کمال ناباوری زهرا با صدای غمگینی می گوید که آنها طلاق گرفته اند و مجلس خانوادگی در سکوت فرو می رود.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال دختر سفیر قسمت 206 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه داستان سریال دختر سفیر قسمت 207 مراجعه فرمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *