خلاصه داستان سریال ترکی روزگارانی در چکوروا قسمت 246
همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 246 را برایتان آماده کرده ایم. امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.
خطیب در بازار از کارکنان بیمارستان می شنود که دیشب زلیخا را به خاطر مسمومیت به بیمارستان آورنده اند. او حدس می زند ک کار دمیر بوده باشد و زنش را مسموم کرده است تا او را بکشد.
در جلسه اتاق صنایع، ایلماز روی نقشه به همه زمین هایی را که افراد ناکارایی قصد خرید دارند را نشان میدهد و به آنها ثابت میکند که آنها منطقه خاصی را مد نظر دارند که زمین خیلی ها آنجاست و این مسأله ارتباطی به خصومت شخصی با تکین ندارد. آنها قانع شده و از تکین معذرت خواهی میکنند و قول میدهند که برای چکوراوا بجنگند.
خطیب به جلسه آمده و میگوید که دمیر زنش را مسموم کرده و او در بیمارستان است. ایلماز با نگرانی سریع به سمت بیمارستان می رود.
مژگان دوباره سر کار برگشته است و در بیمارستان است. او خبر مسموم شدن زلیخا را شنیده و متعجب می شود.
ایلماز در بیمارستان اصرار دارد که زلیخا را ببیند، اما سربازهای دم در اجازه نمیدهند. دوست دکتر او آمده و از سربازها خواهش میکند که چند دقیقه بگذارند تا او زلیخا را ببیند. ایلماز داخل رفته و دست زلیخا را که بیهوش است میگیرد و قربان صدقه او می رود و از او میخواهد زنده بماند، وگرنه خودش نیز بدون او میمیرد. سپس بیرون می آید و در سالن گریه میکند. مژگان ایلماز را دم در اتاق زلیخا در آن وضعیت میبیند و ناراحت می شود. او عقب می رود تا ایلماز او را نبیند.
ارجان در شرکت پیش دمیر رفته و به او خبر میدهد که زلیخا در بیمارستان است و همه میگویند که دمیر زنش را مسموم کرده است. دمیر عصبانی شده و بیرون می رود.
ایلماز از بیمارستان بیرون آمده و میخواهد با اسلحه سراغ دمیر برود. تکین از راه رسیده و جلوی او را میگیرد و با عصبانیت میگوید که اگر قرار باشد او دمیر را بکشد، ابتدا باید تکین را بکشد.
دمیر به بازار رفته و خطیب را در حال صحبت در مورد مسموم شدن زلیخا میبیند. او به خطیب حمله میکند و او را به خاطر دروغ گویی کتک می زند و تهدیدش میکند که اگر به حرفهایش ادامه بدهد او را خواهد کشت. سپس می رود.
صباح الدین کلیدسازی را که در خانه ژولیده را باز کرده بود پیدا میکند و با نشان دادن عکس شرمین، می فهمد که حدسش درست بوده است. او دم خانه شرمین می رود و او را تهدید میکند که اگر پیش دادستان ارشد به کار خودش اعتراف نکند ، هم خودش و ژولیده از او شکایت میکنند و هم موضوع را به بتول میگوید. شرمین ابتدا انکار میکند که کار او بوده است. سپس وقتی صباح الدین کلیدساز را به داخل صدا میکند، شرمین هول شده و به ناچار قبول میکند که اعتراف کند. آنها پیش دادستان ارشد می روند و شرمین میگوید که به خاطر حسادت به نامزدی ژولیده و صباح الدین این کار را کرده است و سپس از آنها عذرخواهی کرده و قول میدهد که دیگر سر راهشان سبز نشود. ژولیده نیز رضایت میدهد و از شرمین شکایت نمیکند. او دوباره حکم دادستانی را میگیرد.
هولیا به بیمارستان رفته و میخواهد زلیخا را ببیند
سربازها اجازه نمیدهند، اما ژولیده آمده و هولیا را داخل می برد. هولیا با زلیخا صبحت میکند و امیدواری میدهد که زود خوب می شود. زلیخا با ناراحتی سراغ بچه ها را میگیرد. سپس میگوید که اگر او مرد، حواس هولیا به عدنان باشد و او را به هولیا می سپارد، زیرا میترسد که دمیر بلایی سر عدنان بیاورد. هولیا چنین چیزی را انکار میکند و میگوید که دمیر عدنان را دوست دارد، ولی زلیخا قبول نمیکند.
شب در خانه، هولیا با عصبانیت فیلم زلیخا و ایلماز را از اتاق دمیر برداشته و در حیاط آتش می زند. دمیر عصبانی شده و با او دعوا میکند. همان لحظه پلیس آمده و دمیر را بابت مسموم شدن زلیخا به کلانتری می خواند.
در خانه مژگان به بهیجه میگوید که اصلا از خبر مسموم شدن زلیخا ناراحت نشده است و حتی اگر او بمیرد، باعث می شود که دمیر نیز به زندان برود و او و ایلماز برای همیشه زندگی راحتی داشته باشند. بهیجه به فکر می رود.
دمیر به کلانتری می رود. همان زمان با کلانتری تماس گرفته و خبر میدهند که افراد دیگری نیز در بند زلیخا مسموم شده اند و قضیه مربوط به غذای زندان بوده و ربطی به دمیر ندارد.
بهیجه نیمه شب پنهانی به بیمارستان می رود. او به اتاق دکترها رفته و یک آمپول برمیدارد و لباس پرستاری می پوشد و ماسک می زند. سپس یک ترقه در سالن می اندازد و سربازها سریع به طبقه پایین به دنبال صدا می روند. بهیجه به اتاق زلیخا می رود و میخواهد آمپول را به او تزریق کند تا او بمیرد.
امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 246 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 247 مراجعه فرمایید .
برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید
نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم