خلاصه داستان سریال زمستان سخت (زمهریر) قسمت 17

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال زمستان سخت (زمهریر) قسمت 17 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال زمستان سخت قسمت 17

وقتی فیروزه به رستوران نمی رود، ارتان با کلافگی از آنجا می رود.

کمی بعد، آیاز فیروزه را رها کرده و فیروزه سریع به سمت رستوران می رود. او به ارتان پیام میدهد. ارتان به رستوران زنگ زده و از آنها میخواهد که فیروزه را نگه دارند. او قصد اذیت و معطل کردن فیروزه را دارد.

در خانه عالیه به اتاق رفته و بیرون نمی آید. او از کارهای فاروق کلافه و خسته شده و به شدت ناراحت است. فاروق به او میگوید که بخاطر اجاره خانه این کار را کرده تا در کوچه نمانند . سپس میگوید که پول را تهیه کرده و پس خواهد داد.

وکیل آیاز با او تماس گرفته و میگوید که اطلاعات و عکسهای زندگی فیروزه را به شخصیت جعلی او منتقل کرده و عکسهای او را از هویت واقعی اش پاک کرده تا قابل شناسایی نباشد.

آیاز به خانه رفته و با دیدن لباسها، عصبانی می شود. او از صفیه میخواهد حاضر شود و همراهش برود. او لباسها را برداشته و به سمت خانه ارتان می رود تا به آنها بفهماند که حق کوچک کردن و تحقیر خانواده او را ندارند. صفیه به اینکه این قضیه باعث جدایی آیاز و براق بشود، راضی است.

در خانه ارتان، آیاز با عصبانیت لباسها را روی زمین پرت کرده و دعوا میکند. او میگوید که ایجلال، مادر ارتان باید از صفیه عذرخواهی کند.

ایجلال که زن به شدت مغروری است ، چنین چیزی را قبول نمیکند. ارتان از مادرش کلافه می شود. آیاز بی توجه به براق، به همراه صفیه از آنجا می رود. براق از مادرش عصبانی شده و او را مقصر میداند.

فاروق پیش یک نفر برای گرفتن پول نزول می رود و بعد از امضای چک و سفته، پول دزدیده شده را به صاحب خانه پس می دهد.با این حال تا یک هفته فرصت دارد تا پول نزول را پس بدهد.
فیروزه کلافه شده و میخواهد به خانه برگردد. سالن دار رستوران به او پاکت غذا میدهد و میگوید که باید آن را به خانه ارتان ببرد. فیروزه عصبی شده و به همراه غذا به خانه ارتان می رود. ارتان فیروزه را به اتاقش می فرستد تا پرونده زندگی خودش را ببیند.

فیروزه با دیدن پرونده ای که اسمش روی آن نوشته شده، متعجب می شود. ارتان داخل اتاق آمده و میگوید که در مورد فیروزه کنجکاو است و میخواهد همه چیز را در مورد او بداند. سپس در مورد خانواده و پدر و مادر فیروزه او را سوال و جواب میکند.

او به فیروزه نزدیک می شود و سعی دارد کاری کند که فیروزه نیز به علاقه اش به او اعتراف کند. فیروزه با کلافگی میگوید که او کسی را دوست داشته که دو سال پیش مرده است و برای همین نمی‌تواند به کسی نزدیک شود.

همان لحظه، ایجلال وارد اتاق می شود تا به ارتان بگوید که براق عصبی است و خودش را در اتاق حبس کرده است. ارتان کلافه شده و از فیروزه فاصله می‌گیرد.
در خانه، عالیه مدام گریه میکند و از وضعیت زندگی اش و کارهای فاروق خسته شده.

فاروق پیش او آمده و از او معذرت خواهی میکند و میگوید که مشکل را حل کرده است. کمی بعد، فیروزه به خانه می آید. فاروق به او بخاطر نداشتن درآمد و هزینه نکردن برای خانه طعنه می زند و با او بحث میکند.

آیاز با دوست وکیلش بیرون رفته و شب نشینی میکنند و مشغول مشروب خوردن میشوند. آیاز با دلخوری از تمامی اتفاقاتی که باعث شد فیروزه را از دست بدهد حرف می زند‌.

شعله با فیروزه تماس گرفته و فیروزه به او میگوید که ارتان در حال تحقیق در مورد اوست، زیرا از او خوشش آمده است. فیروزه نگران است که به زودی لو برود.

صبح روز بعد ، هنگامی که فیروزه از خانه بیرون می آید، متوجه ماشین ارتان می شود. او سریع زیر پله ها پنهان می شود. ارتان سراغ فاروق آمده و میخواهد به آنها کمک کند، اما فاروق میگوید که در ازای اینکه یاشار بخواهد جرم را گردن بگیرد، آنها هیچ چیز نمی‌خواهند و او پدرش را نمی‌فروشد.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال زمستان سخت قسمت 16 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال زمستان سخت قسمت 18  مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *