خلاصه داستان سریال ترکی آپارتمان بیگناهان قسمت 18

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان خلاصه داستان سریال آپارتمان بیگناهان قسمت 18 را برایتان آماده کرده ایم. امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال آپارتمان بیگناهان قسمت 18

صفیه ناراحتی گلبن را تشخیص می دهد و فورا از او می خواهد حقیقت را بگوید. گلبن می گوید: «هان اون سفر کاری رو تنهایی نمیخواد بره. » صفیه با وحشت می گوید: «نکنه میخواد با دختره بره؟ » گلبن کمی فکر می کند و بعد می گوید: «نه با اسد میره. » صفیه می گوید: «خب اسد به من چه؟! تو این خونه عمه عقلشون رو از دست دادن! اما نباید بذارم هان به اون سفر بره! »
هان در کمد اتاق پدرش یخچال کوچکی جا داده و حسابی داخل ان را با غذا و میوه پر می کند تا پدرش گشنه نماند.
صفیه خودش را به بیماری میزند و از هان می خواهد در این شرایط او را تنها نگذارد. هان که متوجه شده او نقش بازی می کند می گوید: «پس بگیم دکتر بیاد! » صفیه اصلا قبول نمی کند و هان می گوید: «تو انقدر قوی هستی که از پس همه چی بر بیای آبجی. تو فداکارترین آدمی هستی که من تو زندگیم دیدم. حتی وقتایی که من اینجا نبودم از این خانواده حمایت کردی. » صفیه با حرف های او خام می شود و لبخند میزند.
اسرا با ممدوح صحبت می کند تا راضی بشود که اینجی بتواند به این سفر برود و با بهانه این که به خاطر برنامه رادیویی اش قرار است جایزه برنده بشود او را راضی می کند.
اگه وقتی کیک میخورد از پنجره نریمان را می بیند و دوان دوان به سمتش می رود تا یک تکه کیک هم به او بدهد. نریمان کیک را قبول می کند اما از ترس صفیه لب به آن نمیزند که اگه می گوید: «بخور یکم چاق شی. » نریمان کمی دلخور می شود که اگه می گوید: «نه منظورم این نبود. خیلیم خوشگلی فقط یکم لاغری. » نریمان از تعریف او خوشحال می شود و می گوید: «من واقعا خوشگلم؟ » اگه می گوید: «یعنی خودت نمیدونی؟ منو دست ننداز. » و بعد خبر می دهد که شاید در مدرسه انها ثبت نام کند.
صبح زود هان و اینجی به همراه اسد و اسرا راه می افتند. اینجی در ماشین ساندویچ می خورد و سس ساندویچ کمی روی لباس هایش و ماشین می ریزد. هان که اعصابش خرد شده می گوید: «اینجی چیکار میکنی؟ این چه وضعیه؟ » اینجی با خنده می گوید: «شوخی میکنی دیگه مگه نه؟ من از اون زنا نمیشم که هرروز خونه رو تمیز کننا! » وقتی به ویلایی که قرار است آنجا بمانند میرسند، هان از قبل اتاق را با گل های رز تزئین کرده و بعد هم هدیه ای به اینجی می دهد. اینجی با دیدن گردنبند زیبایی که هان برایش خریده آن را به گردن می آویزد و می گوید: «حلقه مو نمیتونم زیاد تو خونه دستم کنم اما اینو هیچ وقت از خودم جدا نمیکنم. » بعد هم هدیه ای که خودش برای هان آماده کرده را به او می دهد. هان با یک جا سوئیچی سرباز گلوله ای روبرو می شود و لبخند میزند. اینجی می گوید: «جاسوئیچی خونه ای که قراره دوتامون با هم توش زندگی کنیم باشه. » هان از این حرف او دلخور می شود اما حرفی نمیزند.
صفیه و گلبن مشغول آماده کردن غذا هستند که حکمت از اتاقش بیرون می آید و کمی حالش بد می شود و از گلبن می خواهد قرص زیر زبانی اش را از اتاق برایش بیاورد. گلبن وقتی وارد اتاق او می شود با دیدن ساندویچ گاز زده و یخچالی که داخلش پر از مواد غذایی است این را به صفیه خبر میدهد. صفیه با انها قیافه اش را چین می دهد و با نفرت می گوید: «اینا همشون کثیفن! هیچ کدوم تمیز نیست. حالا همه مون مریض میشیم. اون هان بی فکر با این کارا بابامونم مریض میکنه. » و یخچال و تمام مواد داخلش را تمیز می کند و دور میریزد!

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال آپارتمان بیگناهان قسمت 18 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه داستان سریال ترکی آپارتمان بیگناهان قسمت 19 مراجعه فرمایید.

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم.