خلاصه داستان سریال ترکی آپارتمان بیگناهان قسمت 22

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان خلاصه داستان سریال آپارتمان بیگناهان قسمت 22 را برایتان آماده کرده ایم. امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال آپارتمان بیگناهان قسمت 1

سریال آپارتمان بیگناهان قسمت 22

گلبن با ترس و لرز سوار تاکسی می شود و به راه می افتد. به محض خارج شدن او از خانه، صفیه استرس می گیرد و شروع به سابیدن خانه می کند و در دل می گوید: «خدایا من چیکار کردم. کاش نمیفرستادمش. خدایا خودت مراقبش باش. چیزیش نشه. » گلبن جلوی در اداره ثبت احوال می رسد و با دیدن تعداد زیادی از آدم های انجا اضطرابش بیشتر می شود. وقتی از پله ها بالا می رود کسی به او برخورد می کند و گلبن روی زمین می افتد و از ترس شروع به گریه می کند. مردم به او نزدیک می شوند که کمکش کنند اما گلبن از ته دل فریاد میزند و بعد هم با وحشت خودش را گوشه می کشد و می نشیند.
هان همراه اینجی و اسرا و اسد در رستورانی مشغول خوردن غذا است که از طرف اداره ثبت به او زنگ میزنند و هان وانمود می کند پلیس به او زنگ زده چون گواهی نامه اش را گم کرده و از انجا می رود. اسد از دهنش در می رود و می گوید: «این هفته دوبار شد پلیس بهش زنگ زد! » و اینجی وقتی به رفتار وحشت زده ی هان فکر می کند تعجب می کند.
هان خودش را پیش گلبن می رساند. گلبن گریه می کند و می گوید که خیلی ترسیده. وقتی هان کمکش می کند بلند بشود گلبن می گوید: «نمیتونم پاشم هان. بفهم دیگه. » هان می فهمد که گلبن از ترس خودش را خیس کرده و کتش را دور او می بندد تا خجالت نکشد و او را به خانه می رساند. گلبن با ناراحتی و غصه بدون حرفی به حمام می رود و بعد از تمام شدن کارش، هان از او می خواهد کمی صحبت کنند و در را عمدا باز می گذارد تا صفیه هم بشنود. هان از گلبن می پرسد: «چرا رفته بودی اونجا؟ » گلبن می گوید: «تو و اون دختر ازدواج کردین؟ » هان با صدایی که به گوش صفیه هم برسد می گوید: «نه ما ازدواج نکردیم. مگه میشه من شمارو تنها بذارم. » و بعد می پرسد: «چرا وقتی شنیدی اسد ازدواج میکنه انقدر ناراحت شدی؟ » گلبن با خجالت سکوت می کند و هان می گوید: «این که یکیو دوست داشته باشی هیچ ایرادی نداره گلبن. نباید خجالت بکشی. » و لبخند میزند. گلبن که ترسیده با بغض دستان هان را می گیرد و لبخند میزند. شب صفیه به گلبن سر میزند و با دلسوزی می گوید: «میدونم امروز روز سختی داشتی. تو که از من نترسیدی و به خاطر من سکوت کرده باشی؟ » گلبن می گوید: «من که هیچ وقت از تو چیزیو پنهون نمیکنم. » صفیه می گوید:«میدونم تو فکرای آبرو بر نمیکنی. تازه اسد که به تو نگاه نمیکنه. وضعیت تو معلومه. » گلبن به زور لبخند میزند تا جلوی اشک هایش را بگیرد.
اگه دنبال نریمان می رود اما نریمان با عصبانیت می گوید: «تو قرار بود مارو ببری همبرگری! » اگه می گوید: «نتونستم نریمان. اتفاق بدی افتاده. تو چرا انقدر ناراحتی؟ چون نتونستی با امره بری همبرگری؟ » نریمان عصبانی می شود و به راهش می رود.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال آپارتمان بیگناهان قسمت 22 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه داستان سریال ترکی آپارتمان بیگناهان قسمت 23 مراجعه فرمایید.

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *