خلاصه داستان سریال ترکی آپارتمان بیگناهان قسمت 30

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان خلاصه داستان سریال آپارتمان بیگناهان قسمت 30 را برایتان آماده کرده ایم. امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال آپارتمان بیگناهان قسمت 1

سریال آپارتمان بیگناهان قسمت 30

ممدوح خیلی عصبانی می شود و می گوید: «بهتره که من اینو نشنیده بگیرم شما هم تشریفتو ببری. » هان می گوید: «من اینجی رو دوست دارم و میخوام باهاش ازدواج کنم. به خاطر احترامی که به شما داریم اومدم تا رضایتتون رو بگیرم. » ممدوح نگاهی به اینجی می گوید و با عصبانیت می گوید: «این یعنی شما تو رابطه بودین آره؟ » اینجی جرئتش را جمع می کند و می گوید: «آره. ما باهمیم. » اما ممدوح رو به هان می گوید: «من دختری ندارم به ادمایی مثل شما بدم! » این حرف به هان برمی خورد و ممدوح می گوید: «تو و خانواده ت همتون دیوونه یین. » اینجی از پدربزرگش می خواهد بس کند و از هان هم می خواهد خانه شان را ترک کند. هان با ناراحتی انجا را ترک می کند.
ممدوح شروع به سرزنش کردن اینجی می کند و می گوید: «بهم قول داده بودی دیگه این آدم رو نبینی. من دروغاتو باور کردم! » اینجی با بغض می گوید: «من هان رو دوست دارم اما خانواده مم دوست دارم. فکر میکردم اگه من اشتباه ترین آدم دنیارو هم دوست داشته باشم شما پشتم وامیسین… »
هان گلبن را به اتاقش می برد و می گوید: «به نظرت چرا آبجی مارو انقدر از دوست داشتن میترسونه. چون آدم از چیزی که نمیدونه میترسه. دوست داشتن رو نمیدونه.. » گلبن می گوید: «آبجیم هم دوست داشتن رو میدونه. خانواده شو دوست داره. » هان می گوید: «دوست داشتن انقدر خودخواهانه نمیشه. دوستمون داشت ازمون نمیخواست تا آخر عمر تنها بمونیم… » گلبن با این که از هان دلخور است اما حلقه اش را به او برمیگرداند… از ان طرف صفیه پنهانی یکی از رمان های عاشقانه ی گلبن را می خواند و به عکس پسری جوان که زمانی دوست داشت خیره می شود و غصه می خورد…
اگه صبح دوباره لج می کند که مدرسه نمی رود و می گوید نمی خواهد با پول هان درس بخواند. ممدوح می گوید که خودش این مشکل را حل خواهد کرد و به در خانه ی هان می رود و جلو روی صفیه پولی که هان برای مدرسه اگه داده بود را به او برمیگرداند و می گوید: «اینم پولی که واسه مدرسه نوه م داده بودی. ازمون فاصله بگیر. » صفیه فورا می گوید: «چیه مگه؟ داداشم دلش به حالتون سوخته که شهریه نوه ت رو داده! » ممدوح می گوید: «پول شهریه رو داده و بعدش پاشده اومده خواستگاری دخترمون. معنی این چی میتونه باشه؟! » بعد از رفتن ممدوح، صفیه با عصبانیت رو به هان می کند و می گوید: «چطور میتونی همچین کاری کنی ها؟! تا من زنده م نمیذارم به اون دختر برسی اینو بدون! »
وقتی هان از خانه خارج می شود اینجی مقابلش می ایستد و می گوید: «چرا این کارو کردی همه چیزو سختتر کردی؟! » هان می گوید: «من خواستم پدربزرگت حداق بدونه رابطه داریم که وقتی بفهمه ازدواجم کردیم سکته نکنه! » اینجی می گوید: «اینطوریه؟ پس چرا خانواده تو خبر ندارن؟! منم میرم به اونا خبر بدم! » و راه می افتد که برود اما هان جلویش را می گیرد و اینجی می گوید: «این که من تو موقعیت سخت قرار بگیرم مشکلی نیست اما برا تو هست آره؟! »
صفیه به گلبن می گوید که به لطف ممدوح برادرشان از دست اینجی نجات پیدا کرده و برای تشکر بهتر است برایش کیک بپزند.
وقتی اگه سر کلاس می رود، کنار نریمان نمی نشیند و حتی به صورتش نگاه نمی کند. بقیه زیر خنده میزنند و می گویند: «از بس نریمان حوصله سر بره تو دو روز اگه هم از دستش فرار کرد. » نریمان غصه می خورد.
اویگار مدام اینجی را زیر نظر دارد و به جنیت می گوید: «اینجی ناراحته. این یعنی من هنوز شانسی دارم تا دلشو به دست بیارم.. »
موقع کیک پختن، گلبن که ذهنش درگیر حرف های هان شده می پرسد: «چون تو از اون دختره خوشت نمیاد الان انقدر خوشحالی مگه نه؟ اگه دختر دیگه ای بود که دوستش داشتی میذاشتی داداشم ازدواج کنه مگه نه؟ » صفیه می گوید: «معلومه که آره. با یه دختری که به تمیزی اهمیت بده و ادب داشته باشه. اما همچین دختری هم نباشه اشکال نداره تا آخر عمر کنار هم زندگی میکنیم و با هم میمیریم. ما برای هم کافی هستیم. » گلبن از حرف های او ناراحت می شود و به اتاقش می رود و فورا به اسد پیام می دهد تا ببینند امروز می تواند برای خوردن چای بیرون بروند یا نه. اسد در جلسه است و از طرفی از حرف های گلبن سر در نمی اورد و وقتی می خواهد جواب بدهد، هان که سر او را در این جلسه مهم در گوشی می بیند به او اخطار می دهد و اسد هم هول کرده و برای گلبن قلب قرمز می فرستد! گلبن با دیدن قلب خیلی ذوق می کند و می گوید: «واسم یه قلب گنده قرمز فرستاده. اونم منو دوست داره. »

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال آپارتمان بیگناهان قسمت 30 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه داستان سریال ترکی آپارتمان بیگناهان قسمت 31 مراجعه فرمایید.

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *