خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 114
همراهان عزیز سلام در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 114 را برایتان آماده کرده ایم.
امیدواریم از مطالعه این قسمت لذت ببرید و با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
وقتی عمر میگوید که میخواهد از دختر دلخواهش، یعنی دفنه خواستگاری کند، همه از جمله خود دفنه شوکه می شوند.
همه عصبی می شوند و زمرد طبق معمول بلند شده و شروع به زخم زبان زدن میکند و به دفنه بد نگاه میکند.
ملک که از نگاه دفنه میفهمد که خیلی ناراحت شده ، سعی دارد او را آرام کند. زمرد از جومالی نیز میخواهد که چیزی بگوید.
جومالی با حرص میگوید که او به خاطر پسرش به آنجا آمده و با چیزهای دیگر کاری ندارد. زمرد دست بردار نیست و به اذیت کردن ادامه میدهد.
او سپس جلوی میز دفنه می آید و دست او را محکم میگیرد و به نشانه تهدید تکان میدهد و از او میخواهد که دست از سر نوه اش بردارد.
او با دفنه بد حرف می زند. ملک عصبی شده و جلوی او را میگیرد. عمر نیز جلو آمده و با زمرد دعوا میکند. آنها سپس می روند. جومالی به سمت خانه باغ خودش می رود.
میتات و سیران و گولجه با هم در پارک به پیکنیک رفتهاند و خوش میگذرانند. میتات میگوید که کار جدیدی را میخواهد راه بیندازد و قرار است سیران را سوپرایز کند.
در بازارچه دفنه گریه میکند و ملک او را دلداری میدهد. کرم به دفنه طعنه می زند و او را مقصر میداند. دفنه میگوید که او از حرفهای عمر خبر نداشته و مقصر نیست.
ملک نیز از کرم میخواهد به او کاری نداشته باشد. سیدعلی از همه میخواهد به خانه بروند.
ملک میخواهد دفنه را به خانه خودش ببرد اما دفنه میگوید که او کار اشتباهی نکرده و از چیزی نمی ترسد و برای همین به خانه سیدعلی می رود.
ملک از کرم میخواهد او نیز به آنجا برود و خواهرش را تنها نگذارد.
در خانه آلپای با کنعان در مورد گشتن ملک و خلیل صحبت میکند و عصبی است. فوندا حرفهای آلپای را می شنود و از اینکه او هنوز درگیر ملک است با او دعوا میکند.
آلپای میگوید که او به فکر بچه ها است. فوندا با آلپای دعوا میکند و کنعان نیز از آنجا می رود.
ملک و خلیل و میرزا به همراه باشاک و احسان در بازارچه نشسته و صحبت میکنند. ملک برای دفنه ناراحت است.
از بینی ملک خون می آید و آنها سریع ملک را به بیمارستان می رسانند. دکترها به سختی خونریزی او را بند می آورند.
باشاک با ناراحتی به بقیه میگوید که احتمال دارد ملک از درمان جدید جواب نگرفته باشد و در آزمایش معلوم می شود.
خلیل ناراحت شده و میگوید که ملک هنوز کارهای زیادی دارد و باید بچه هایش را سر و سامان بدهد و خودش نیز زندگی کند.
ملک که بهتر شده بیرون آمده و حرفهای خلیل را می شنود. خلیل در حال گریه کردن است. ملک بیرون آمده و او را بغل میکند.
در خانه فوندا به اتاق رفته و پنهانی با تلفن صحبت میکند و به یک نفر میگوید که او دیگر ازدواج کرده و از او میخواهد که هر زمان میخواهد تماس نگیرد.
در خانه جومالی، عمر با زمرد دوباره بحث و دعوا میکند و از او کلافه شده است.
دفنه میخواهد با سیدعلی صبحت کند و به او بگوید که مقصر نیست و چیزی در مورد حرفهایی که عمر زده نمیدانسته است اما سیدعلی حاضر به شنیدن حرفهای او نیست و بی اهمیت به دفنه به اتاقش می رود.
امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال اسم من ملک قسمت 114 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال اسم من ملک قسمت 115 مراجعه فرمایید .
برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .
برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید
نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .