خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 116

همراهان عزیز سلام در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 116 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این قسمت لذت ببرید و با دوستانتان به اشتراک بگذارید.

سریال اسم من ملک قسمت 116

کارگر کنعان سراغ آن مرد رفته و چک را از او میخرد و برای کنعان می برد.

کنعان ماجرا را به آلپای میگوید و میگوید که کم کم در حال رسوخ کردن در زندگی آنها است تا به هدفش برسد.

دفنه و عمر به پارک می روند. دفنه از عمر به خاطر کارش ناراحت است و می‌گوید که همه او را مقصر می‌دانند.

عمر با دفنه حرف زده و از دل او در می آورد.
در بازارچه خلیل سیدعلی کوچک و گولجه را می بیند و میخواهد به آنها باقلوا بدهد.

آلپای پیش او آمده و از او میخواهد که از بچه هایش فاصله بگیرد و با خلیل دعوا میکند.

قدریه در بازار خدیجه را میبیند و به او میگوید که میتات و سیران دنبال خانه میگردند. خدیجه دلخور و متعجب می شود.

آلپای پیش وکیل می رود و از طریق چک کنعان از جومالی شکایت کرده و میخواهد هویت شاکی پنهان بماند.

سیدعلی پیش جومالی می رود. او به جومالی میگوید که خودش نیز با ازدواج عمر و دفنه مخالف است و هرگز راضی نخواهد شد.

جومالی ماشین اسباب بازی را به سیدعلی میدهد و میگوید که خراب شده است. سیدعلی آن را میگیرد تا تعمیر کند.

در بازارچه محمود از اینکه با میتات دعوا کرده ناراحت است اما میتات را مقصر میداند که سفره و کار خودش را از آنها جدا کرده است.

میرزا و خلیل در حال صحبت هستند و میرزا پیشنهاد میدهد که شب همگی در خانه باغ جمع بشنود تا رفتن سربازی عمر و نامزدی میتات و سیران را جشن بگیرند. خلیل موافقت میکند.

عمر دفنه را همراه خودش به سمت جاده می برد‌. دفنه میگوید که او باید زود به خانه برگردد اما عمر میگوید که اجازه او را از ملک گرفته است.

کمی بعد خلیل با عمر تماس گرفته و در مورد برنامه شب خبر میدهد و از او میخواهد دفنه را نیز بیاورد.

عمر دفنه را لب ساحل می برد و سپس دو دست‌بندی که خریده را به او نشان داده و یکی را دست خودش می اندازند و سپس به دفنه پیشنهاد ازدواج میدهد.

دفنه با خوشحالی بله می‌گوید و عمر دستبند را به دست او می اندازد و میگوید که هرگز نباید آنها را از دست هم بیرون بیاورند.

میتات به بازارچه می رود و بچه ها را میبیند. محمود به او بد نگاه میکند و غیض دارد.

میتات به سیدعلی طعنه می زند و سیدعلی از او عصبانی شده و با او بحث میکند .

ویلدان به خانه باغ دعوت شده و برای رفتن آماده می شود . زمرد به او زخم زبان می زند و او را تهدید میکند که نباید اجازه نزدیکی دفنه و عمر را بدهد.

ویلدان عصبانی شده و میگوید که تحت هر شرایطی از پسرش حمایت میکند. سپس با عصبانیت بیرون می رود.

همگی به باغ می روند و قبل از رسیدن میتات و سیران آنها را تزیین میکنند و با هم خوش می‌گذرانند.

آلپای و فوندا می‌خواهند بیرون بروند. کنعان با آلپای تماس میگیرد و وقتی میفهمد آنها با هم هستند به عمد صحبت را کش میدهد.

فوندا کلافه شده و از بیرون رفتن منصرف می شود و به حالت قهر به اتاقش می رود.

کنعان از اینکه به هدفش رسیده خوشحال می شود و تماس را قطع میکند.

شب میتات و سیران نیز به خانه باغ می روند.

همه آنجا جمع هستند و باشاک و احسان نیز آمده اند. آنها دورهم کباب درست کرده و شام می‌خورند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال اسم من ملک قسمت 116 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال اسم من ملک قسمت 117 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .