خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 147
همراهان عزیز سلام در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 147 را برایتان آماده کرده ایم.
امیدواریم از مطالعه این قسمت لذت ببرید و با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
عمر به خانه آمده و به این فکر میکند که دفنه هنوز نمیداند که پست عمر به خارج از کشور و در منطقه جنگی افتاده است و شاید برای او نامزدی با کسی که جانش در خطر است و باید انتظار بکشد، سخت باشد.
خلیل او را دلداری داده و میگوید که باید شرایط را به دفنه توضیح بدهد و مطمئنا دفنه نیز او را درک میکند.
در خانه سیدعلی، ملک با سیدعلی در مورد ازدواج دفنه و عمر صحبت میکند و میگوید که با اختلافات بین دو خانواده، نمیداند که این قضیه چگونه پیش می رود و نگران است.
او از سیدعلی همفکری میخواهد. سیدعلی به او میگوید که با این ازدواج مخالف نیست و آنها میتوانند به خواستگاری بیایند و جومالی باید خودش مشکلش را با این قضیه حل کند.
ملک که انتظار رضایت سیدعلی را نداشته، جا خورده و خیلی خوشحال می شود و از سیدعلی تشکر میکند.
در بازارچه، کنعان نقشه جدید بازارچه را که میخواهد تغییر بدهد به آلپای نشان میدهد. او و آلپای نقشه حال حاضر بازارچه را به نشانه تمام شدن آنجا آتش می زنند و خوشحالی میکنند. هدف آنها ناراحت و عصبانی کردن جومالی و سیدعلی است.
در خانه جومالی، زمرد با ویلدان بر سر موضوع ازدواج عمر و دفنه دوباره بحث میکند و ویلدان را می رنجاند.
عمر دفنه را با قایق به دریاچه می برد و آنجا با یکدیگر مشغول صحبت می شوند و عمر در مورد پست سربازی اش به دفنه میگوید.
دفنه مشکلی با این قضیه ندارد و میگوید که با افتخار منتظر آمدن عمر میماند. عمر یک دسته گل به دفنه داده است و سپس به او پیشنهاد میدهد برای خرید حلقه به بازار بروند.
در بازارچه، سیدعلی جومالی را صدا زده و در مورد دفنه و عمر با او صحبت میکند. جومالی میگوید که او نمیخواهد در مورد این مسأله هیچ دخالتی داشته باشد.
محمود در کوچه، میتات را در حال هول دادن ارابه خود میبیند و به سمتش می رود تا به او کمک کند و ارابه را هول میدهد.
میتات به او پیشنهاد خوردن کبابهای خودش را میدهد و محمود قبول میکند.
در زمین بازی باشگاه، کرم با حرص مشغول تمرین است. امره از او در مورد روز گذشته و بیرون رفتن با آسلی سوال میکند، اما کرم چیزی در مورد ماجرای دزدی به امره نمیگوید.
میتات مشغول پختن کباب در پارک است. آلپای پیش او رفته و چک ها را به او نشان میدهد و هشدار میدهد که تاریخ اولین چک نزدیک است.
میتات از اینکه کنعان چک ها را به آلپای داده است عصبانی می شود.
کرم به خانه رفته و کمی بعد، آسلی که آدرس خانه را پیدا کرده به آنجا می رود. او میخواهد کرم را ببیند، اما کرم با عصبانیت از آسلی میخواهد که از آنجا برود و در را به روی او می بندد.
در بازارچه، عده ای معمار برای طراحی جدید بازارچه آمده اند و با کنعان صحبت میکنند. جومالی و سیدعلی کنجکاو شده و سوال میکنند که ماجرا چیست.
آنها وقتی می فهمند که کنعان قصد تغییر دادن بازارچه را دارد، عصبانی می شوند. کنعان میگوید که بیشتر مغازه های بازارچه مال اوست و از نظر قانونی حق این کار را دارد و کسی نمیتواند جلوی او را بگیرد.
جومالی عصبانی شده و با سیدعلی به خاطر وجود کنعان و آلپای در زندگی شان و از بین بردن میراث اجدادشان دعوا میکند و با عصبانیت می رود.
دفنه و عمر به جواهر فروشی رفته و حلقه انتخاب میکنند و عمر برای دفنه حلقه می خرد.
میتات با عصبانیت به بازارچه آمده و با کنعان به خاطر دادن چک ها به آلپای دعوا میکند. کنعان میگوید که آلپای ناخواسته چک ها را دیده است و از آنجایی که آنها شریک هستند و به خاطر حساب هایشان، چک ها را از کنعان گرفته است.
میتات میگوید که به کنعان اعتماد کرده بود اما او از اعتمادش سو استفاده کرده است. محمود حرفهای میتات را شنیده و متعجب می شود.
او میتات را صدا زده و در این مورد توضیح میخواهد. میتات ماجرا را تعریف میکند. محمود عصبی می شود. میتات از او میخواهد که سیدعلی چیزی نفهمد.
امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال اسم من ملک قسمت 147 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال اسم من ملک قسمت 148 مراجعه فرمایید .
برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .
برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید
نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .