خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 169
همراهان عزیز سلام در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 169 را برایتان آماده کرده ایم.
امیدواریم از مطالعه این قسمت لذت ببرید و با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
در خانه میتات، سیران و بانو نشسته و مشغول صحبت هستند. بانو دوباره با حرفهایش غیر مستقیم از میتات بدگویی کرده و میگوید که سیران به خاطر شغل بهتر و حقوق بیشتر در آینده با میتات به مشکل خواهد خورد. سیران در دل خود از حرفهای بانو ناراحت می شود، اما چیزی نمیگوید.
در خانه سیدعلی، ملک پیش نفیسه نشسته و با گریه پیش او از سختی هایی که کرم و دفنه میکشند گله میکند و برای آنها ناراحت است. نفیسه او را دلداری میدهد.
آلپای به خانه می رود و به فوندا میگوید که کرم در خانه بوده و خبری از آسلی نداشته است.
عمر نیمه شب کابوس میبیند و از خواب می پرد. ویلدان به اتاق او می رود تا به عمر آب بدهد و او را آرام کند. عمر با عصبانیت از او میخواهد بیرون برود و لیوان آب را می شکند. ویلدان با ناراحتی بیرون می آید. گلشاد پیش ویلدان آمده و او را که در حال گریه کردن است دلداری میدهد و میگوید که او برای کمک و بهتر شدن حال عمر به آنجا آمده و تلاشش را میکند تا عمر خوب بشود و به مرور زمان همه چیز را به خاطر بیاورد .
صبح زود، جومالی و سیدعلی برای خواندن نماز به مسجد می روند. سیدعلی به جومالی پیشنهاد میدهد که به بیمارستان پیش همکاران و دوستان عمر بروند و از آنها برای بهبود حال عمر کمک بگیرند. جومالی از این پیشنهاد استقبال میکند.
ملک آماده می شود تا برای دادگاه خلیل و میرزا برود. او از دفنه میخواهد که به خانه جومالی برود تا پیش عمر باشد. سپس دفنه را دم خانه جومالی می برد.
در خانه جومالی، زمرد خدمتکار را صدا زده و از او میخواهد که حواسش باشد تا زمانی که گلشاد و عمر در اتاق هستند، در اتاق باز باشد تا حرف و حدیثی پیش نیاید.
زمرد از آمدن دفنه حرصش گرفته و همچنان او را قبول ندارد. او به رفته میگوید که عمر خواب است و به زودی بیدار نمی شود. دفنه میگوید که او منتظر عمر میماند، همانطور که تمام این مدت منتظرش بوده است.
سیران قبل از رفتن میتات در مورد علت آوردن بانو از او سوال میکند. میتات میگوید که خوشحالی سیران برایش مهم بوده و اگر او بودن بانو در آن خانه را میخواهد، او نیز مشکلی ندارد برای همین بانو را آورده است.
آلپای به بازارچه پیش کنعان می رود و خبر میدهد که قرار است خلیل و میرزا آزاد بشوند و از این بابت دیگر خیال او راحت باشد. کنعان به آلپای می فهماند که اگر دوباره دردسری درست کند، این بار گیر پلیس می افتد و او نه تنها نجاتش نمیدهد، که فیلمها را نیز به پلیس میدهد. آلپای نیز به کنعان میفهماند که اگر او به دردسر بیفتد، کنعان را نیز همراه خودش پایین می کشد. سپس می رود.
استاد عمر برای معاینه او به خانه می آید. او به جومالی میگوید که عمر باید داروهایش را مرتب مصرف کند و نباید زیاد به او فشار بیاورند و صرفاً هر زمکان از آنها سوال کرد، جواب بدهند.
دادگاه برگزار شده و خلیل و میرزا به طور موقت با قرار دادگاه آزاد می شوند و باید برای حکم نهایی تا دادگاه بعدی صبر کنند.
خلیل از ناراحتی دیگران متوجه موضوعی در مورد عمر می شود و از آنها سوال میکند که چه اتفاقی افتاده است.
امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال اسم من ملک قسمت 169 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال اسم من ملک قسمت 170 مراجعه فرمایید .
برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید
نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .