خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 172

همراهان عزیز سلام در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 172 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این قسمت لذت ببرید و با دوستانتان به اشتراک بگذارید.

سریال اسم من ملک قسمت 172

در خانه جومالی، دفنه بعد از برخورد عمر ناراحت شده و گریه میکند. عمر به اتاقش می رود. زمرد با دفنه به خاطر فشار آوردن به عمر به تندی برخورد می‌کند. جومالی سعی دارد دفنه را دلداری بدهد. محمود و نفیسه می‌گویند که بهتر است آنها همگی به خانه بروند.
میتات با آن افرادی که کرم را کتک می زدند دعوا میکند و کرم را بیرون آورده و با هم از آنجا می روند. او در مورد علت دعوا از کرم سوال میکند و کرم ماجرا را تعریف می‌کند. آنها در مسیر به خلیل و میرزا بر می‌خورند و آنها از سر و وضع کرم و میتات متعجب می شوند و ماجرا را می فهمند.
کرم نمیخواهد که ملک چیزی بفهمد. او شب به خانه میتات می رود و سیران به زخم های صورت او پماد می زند تا بهتر شود.
در خانه آلپای، او به فوندا می‌گوید که از طریق ملک متوجه بارداری فوندا شده است. فوندا از اینکه آلپای و ملک با یکدیگر در این مورد صحبت کرده اند عصبی می شود. آلپای توضیح میدهد که ملک قصد نصیحت کردن او به خاطر کرم را داشته و در انتها به او گفته است که این بار پدر خوبی بشود، و مسأله دیگری نبوده است. فوندا به آلپای می‌گوید که او از به دنیا آوردن بچه مطمئن نیست، زیرا از نظرش آلپای نمی‌تواند پدر خوبی باشد. آلپای می‌گوید که او برای بچه شان پدر خوبی خواهد بود و این را ثابت خواهد کرد.
در خانه جومالی، جومالی با زمرد به خاطر برخوردش با دفنه دعوا میکند و میگوید که دفنه تقصیری ندارد و از طرفی سیدعلی خانواده اش را به او سپرده و این برخورد درست نبوده است. زمرد طلبکارانه می‌گوید که کسی نباید عمر را اذیت کند و همه باید شرایط او را درک کنند و از این به بعد همه چیز باید طبق خواسته عمر پیش برود و فشاری برای یادآوری گذشته نباشد. ویلدان تمام مدت اشک می‌ریزد و چیزی نمی‌گوید.
عمر در اتاق خود راه می رود و با دیدن عکس ها عصبی شده و چیزی به یاد نمی آورد. او دفتر دفنه را برداشته و مشغول خواندن می شود.
در خانه ملک پیش دفنه رفته و او را دلداری میدهد و آرام میکند. دفنه نگران است که عمر دیگر هرگز او را به یاد نیاورد، و از طرفی به گلشاد علاقمند شود.
کرم تا صبح دفتر را می خواند و عکسهای داخل دفتر را که عکس خودش و دفنه است نگاه میکند. او صبح به حیاط آمده و همانجا خوابش می برد.
جومالی از اتاق بیرون آمده و با دیدن عمر، او را بیدار کرده و از او میخواهد در اتاق بخوابد. عمر می‌گوید که از اتاق خسته شده است. جومالی کمی پیش او نشسته و با او صحبت میکند و میگوید که یک حافظه ای نیز در قلب انسان وجود دارد که عمر میتواند آن را پیدا کند. او سپس به مغازه می رود.
در خانه میتات، میتات به سیران می‌گوید که تا آمدن سیدعلی قرار است در مغازه او با محمود کار کند. او پولی را که قرار بود به سیدعلی بدهد را به سیران میدهد و می‌گوید که سیدعلی آن را قبول نکرده است.
عمر با گلشاد صحبت کرده و می‌گوید که دفتر دفنه را خوانده و آنها عاشق هم بوده اند. سپس می‌گوید که دوست دارد به جاهایی که دفنه در دفتر نشسته است برود تا شاید چیزی یادش بیاید. گلشاد نیز از بیرون رفتن و گشت زدن در شهر استقبال میکند. زمرد وقتی می فهمد که عمر میخواهد بیرون برود، از گلشاد میخواهد که همراهش برود و سپس به بازارچه نیز برای غذا خوردن بروند.
در خانه نفیسه به خاطر ناراحتی دفنه، از دفنه میخواهد که با قدریه مشغول درست کردن غذای گیاهی برای مغازه بشوند. دفنه با اینکه علاقه ای ندارد با اکراه انجام میدهد.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال اسم من ملک قسمت 172 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال اسم من ملک قسمت 173 مراجعه فرمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *