خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 206

همراهان عزیز سلام در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 206 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این قسمت لذت ببرید و با دوستانتان به اشتراک بگذارید.

سریال اسم من ملک قسمت 206

سیدعلی به کارگاه می رود تا با خلیل صحبت کند. او از اینکه خلیل دیروز به تولد سیدعلی کوچک نیامد از او گله میکند و ضمن یادآوری کارهای عروسی، از او سوال میکند که چه مشکلی وجود دارد و علت ناراحتی جومالی چیست. خلیل با سیدعلی صحبت میکند. خلیل چیزی از واقعیت به سیدعلی نمی‌گوید.
هنگامی که سیدعلی میخواهد برود، ملک با کنجکاوی علت آمدن او را سوال میکند. خلیل می‌گوید که سیدعلی برای صحبت در مورد کارهای عروسی به آنجا آمده بود.
در بازارچه، سیدعلی پیش جومالی رفته و می‌گوید که خلیل ذهنش درگیر کارهای عروسی است و آنها باید کمک کنند تا بابت هزینه های عروسی فشاری روی خلیل نباشد، تا آنها زودتر بتوانند سر و سامان بگیرند و به خانه شان بروند. جومالی که نمی‌تواند چیزی به سیدعلی بگوید، با کلافگی داخل مغازه می رود. سیدعلی از برخوردهای اخیر جومالی کلافه شده است.
زینال در مغازه، میتات را صدا زده و می‌گوید که نیمی از کتاب را خوانده و داستان عاشقی یک پسر و دختر است. میتات عصبی و کنجکاو شده و میخواهد ادامه کتاب را خودش بخواند تا زودتر تمامش کند و نیت علی را بفهمد. او میخواهد کتاب را از دست زینال بکشد که کتاب دو نیم می شود. میتات نیمه دوم کتاب را برداشته و می‌گوید که خودش آن را میخواند.
در مغازه، ادریس از اینکه کنعان سهام شرکت در آدانا به آلپای میدهد ،در حالی که وضعیت خودش نا مشخص است، گله میکند. کنعان می‌گوید که او هدفی از این کار دارد و میخواهد آلپای را از آنجا دور کند. سپس می‌گوید که به فکر ادریس نیز هست و بعد از رفتن آلپای، مدیریت مغازه در اختیار ادریس خواهد بود.
عمر و دفنه با هم به کافه می روند. دفنه خواسته های زمرد را برای عمر تعریف میکند. عمر که نمی‌داند زمرد در واقع دفنه را اذیت میکند، خنده اش گرفته و می‌گوید که دفنه باید غذاهای سنتی را یاد بگیرد.
فوندا به بهانه سر زدن به دفنه، به عمارت جومالی می رود تا آنجا را برانداز کند، زیرا میداند که به زودی آنجا برای آنها خواهد شد. زمرد از اینکه فوندا به آنجا رفته عصبی و کلافه می شود. فوندا کمی آنجا نشسته و بعد از خوردن قهوه، با تماس آلپای که او را برای کاری مهم به کافه صدا می زند، از آنجا می رود. زمرد از اینکه پای خانواده آلپای به خانه شان باز بشود عصبی است.
کرم و اکراه به خلقتی و به خانه پدربزرگ اکراه می روند. اکراه با دیدن خانه دلتنگ و ناراحت شده و با یادآوری خاطرات گذشته گریه میکند. او و کرم خانه را می‌گردند تا شاید سرنخی در مورد برادر اکراه پیدا کنند. آنها یک صندوقچه پیدا می‌کنند که داخل آن یک عکس از کودکی اکراه در کنار برادرش است. اکراه با دیدن عکس خوشحال می شود. تعدادی نامه و یک جفت حلقه که متعلق به نفیسه است نیز داخل صندوقچه است.‌اکراه می‌گوید که آن نامه ها برای نفیسه است و آنها باید نامه ها را به نفیسه بدهند تا او حرفهای دل نامزد سابقش را بخواند. سپس یک دفترچه‌ پیدا می‌کنند که داخل آن یک شماره از اقوام قدیمی اکراه است.
دفنه به همراه عمر به آموزشگاه می رود و برای کلاسهای آشپزی ثبت نام میکند.
ملک و خلیل به خانه باغ می روند. ملک با خوشحالی و ذوق در حال چیدن لوازم جدید خانه است و خلیل با حسرت و ناراحتی به او نگاه میکند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال اسم من ملک قسمت 206 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال اسم من ملک قسمت 207 مراجعه فرمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *