خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 224
همراهان عزیز سلام در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 224 را برایتان آماده کرده ایم.
امیدواریم از مطالعه این قسمت لذت ببرید و با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
ملک و خلیل از خانه بیرون آمده و با هم کنار رودخانه قدم می زنند و صحبت میکنند. ملک میگوید که زمرد را درک میکند و او نیز در زندگی سختی های زیادی کشیده و یک پسرش را از دست داده است و حالا نگران پسر و نوه خود است.
قدریه به همراه بچه ها به بازارچه می رود. او میخواهد به کارهای مغازه رسیدگی بکند. سیدعلی و جومالی نیز پیش بچه ها آمده و آنها را میبینند.
میتات و سیران به بازارچه می آیند. احسان با میتات تماس میگیرد و خبر میدهد که آدرس خانه اردال را که در کلانتری ثبت کرده است پیدا کرده اند و سراغ او می روند. سیران و میتات نیز به سمت کلانتری می روند.
دفنه با غذایی که پخته، به خلفتی به خانه زمرد می رود. زمرد برای او قیافه میگیرد. دفنه از او میخواهد که از غذا امتحان کند. زمرد از غذا خوشش آمده ، اما به روی خودش نمی آورد. دفنه با ناراحتی با زمرد درد دل کرده و از سختی های زندگی اش و اذیت های آلپای از دوره کودکی میگوید. سپس به زمرد میگوید که او مادر بزرگی نداشته و از او میخواهد که همراهش باشد و به او کمک کند و در سختی ها کنارش باشد. او باعث می شود که زمرد نرم بشود.
در کلانتری، احسان میگوید که اردال آدرس اشتباهی داده است. سیران ناراحت و نگران است. آنها دوباره به بازارچه برگشته و منتظر خبر میمانند.
کنعان با آلپای تماس میگیرد و از او میخواهد حاضر بشوند تا به آدانا بروند. آلپای میگوید که برای خداحافظی با بچه ها آمده است.
او دم خانه سیدعلی می رود و با کرم و سیدعلی کوچک خداحافظی میکند. او با ابراز پشیمانی و ناراحتی از کارهایش ، دل کرم را به رحم می آورد. کرم گریه اش گرفته و قبل از رفتن، آلپای را بغل میکند.
احسان به بازارچه آمده و خبر میدهد که سیران به خاطر نشان ندادن بچه به اردال گناهکار است و اردال پرونده حضانت بچه باز کرده است. سیران ناراحت شده و گریه میکند.
زینال و اونزیله برای آخر هفته وقت عقد میگیرند . در خانه، اونزیله با خوشحالی برگه مجوز ازدواج را به اکراه نشان میدهد. اکراه با دیدن مشخصات زینال در برگه شوکه شده و آن را به کرم نشان میدهد و میگوید که مشخصات و نام پدر و مادر زینال دقیقا با برادر گمشده او همخوانی دارد.
خلیل ملکی را به یک قایق تفریحی می برد. او ملک را سوپرایز میکند. میرزا به عنوان عاقد داخل قایقی که تزیین شده است ایستاده و منتظر آنهاست. نوازنده نیز کنار آنها ایستاده و ساز می زند. میرزا میگوید که خودش خطبه عقد آنها را میخواند تا بعد در محضر آن را رسمی کنند. ملک خوشحال شده و میرزا آنها را به عقد یکدیگر در می آورد.
آلپای به بهانه خداحافظی از دفنه دم خانه جومالی می رود. ویلدان با دیدن او عصبی شده و از او میخواهد برود. همان لحظه دفنه و زمرد با هم دم در می رسند. آلپای با دیدن آنها به عمد رو به ویلدان میگوید که بهتر است عشق کنعان به خودش را انکار نکند. دفنه و زمرد از شنیدن حرف او شوکه می شوند.
امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال اسم من ملک قسمت 224 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال اسم من ملک قسمت 225 مراجعه فرمایید .
برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید
نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .