خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 227

همراهان عزیز سلام در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 227 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این قسمت لذت ببرید و با دوستانتان به اشتراک بگذارید.

سریال اسم من ملک قسمت 227

زمرد بقچه های جهاز خلیل را همراه خودش آورده و لیستی از لوازم مورد نیاز خانه تهیه میکند و میگوید که لوازم برقی قدیمی هستند وب آید تعویض بشوند. ملک می‌گوید که احتیاج به این کار و خرج اضافه نیست، اما از نظر زمرد همه چیز باید عالی باشد. در این حین، سیدعلی کوچک مدام اصرار دارد تا برای خرید بروند. زمرد به او می‌گوید که حالا وقت خرید نیست و آنها کارهای واجب تری دارند. سیدعلی ناراحت شده و گوشه ای می نشیند.
زمرد به طبقه بالا به اتاقی می رود که خلیل تمام عکسها و نقاشی ها و یادگاری های ملک را تمام این سالها آنجا گذاشته است. او با دیدن این صحنه متاثر شده و از اینکه خلیل تا این حد عاشق ملک بوده و از او دور بوده است، دلش به رحم می آید.
میتات به سمت خانه اردال می رود. او با ماشین عروس زینال رفته است. اردال و گولجه در خانه نیستند. آنها کمی بعد می رسند. گولجه با دیدن میتات خوشحال می شود. میتات با عصبانیت اردال را صدا می زند.
احسان به همراه پلیس به سمت خانه اردال می رود. آنها همزمان رسیده و پلیس میخواهد اردال را به خاطر دزدیدن گولجه دستگیر کند، اما میتات از آنها میخواهد که مقابل گولجه این کار را نکنند. میتات به اردال می‌گوید که به او حق میدهد، اما نباید بی خبر از سیران بچه را می دزدید. او به اردال می‌گوید که سیران را راضی به پس گرفتن شکایت میکند و در عوض او نیز از پرونده حضانت دست بکشد. اردال قبول میکند و سپس پلیس او را می برد.
همه به سمت محضر می روند. زینال و اونزیله با لباس عروس و داماد با خوشحالی جلو تر از همه داخل می روند. همه در سالن نشسته و عاقد آنها را به عقد یکدیگر در می آورد.
سیران به محضر نرفته و در بازارچه منتظر آمدن میتات است. میتات گولجه را پیش سیران می آورد. سیران با خوشحالی گولجه را بغل کرده و خیالش راحت می شود. بعد از محضر، همگی به بازارچه آمده و وسط بازارچه مشغول بزن و برقص می شوند. ادریس از دور از آنها فیلم و عکس می‌گیرد و برای آلپای ارسال میکند. آلپای از اینکه کنعان او را از آنجا دور کرده و خودش را به خانواده سیدعلی و جومالی نزدیک میکند حرصش میگیرد.
همه برای خوردن نهار در بازارچه سر میز مینشینند.
کنعان از اینکه ویلدان را میبیند خوشحال است و میخواهد سر میز بیاید، اما خلیل پیش او می رود و ضمن تشکر از کارهایی که برای آنها و زینال کرده، از او میخواهد که وارد جمع خانوادگی آنها نشود و بعدا پیس زینال بیاید. کنعان با ناراحتی به ویلدان نگاه میکند و قبول میکند. او به مغازه رفته و نامه ای برای ویلدان می نویسد و آن را به ادریس میدهد تا سر فرصت به ویلدان بدهد. سپس به بهانه کار داشتن می رود و در مراسم زینال نمی‌ماند.
گولجه پیش سیدعلی کوچک آمده و از اتاقی که پدرش برای او درست کرده تعریف می‌کند. سیدعلی ناراحت شده و حسادت میکند. آلپای با سیدعلی کوچک تماس می‌گیرد و ابراز دلتنگی کرده و سپس اتاق او را در خانه جدید نشان میدهد. سیدعلی کوچک خوشحال شده و بعد از قطع تماس، میان جمع آمده و با حرص رو به ملک و خلیل میگوید که آنها آلپای را اذیت کرده و باعث شده اند که او برود. سپس می‌گوید که آنها را دوست ندارد و پدرش را میخواهد. همه متعجب می شوند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال اسم من ملک قسمت 227 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال اسم من ملک قسمت 228 مراجعه فرمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *