خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 230
همراهان عزیز سلام در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 230 را برایتان آماده کرده ایم.
امیدواریم از مطالعه این قسمت لذت ببرید و با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
همه سوار ماشین ها شده و به سمت محضر می روند. عاقد خطبه عقد را میخواند و همه به ملک و خلیل تبریک میگویند.انها از اینکه بعد از اینهمه سال به یکدیگر رسیده اند خوشحال هستند.
فوندا نامه را نوشته و به ادریس زنگ می زند، اما کسی جواب نمیدهد. او برای ادریس پیام میفرستد و میگوید که نامه را نوشته و با پیک ارسال خواهد کرد.
گوشی ادریس در دست کنعان است. کنعان کنار ماشینی که سیمان میریزد ایستاده است و کفشهای ادریس کنار ماشین است. او نگاهی به کفش ها کرده و سوار ماشین می شود. سپس با کارگران تماس گرفته و میگوید که پروژه ساخت خانه فعلا متوقف شده است و از آنها میخواهد ماشینها را از آنجا ببرند.
آلپای به خانه آمده و نامه را میبیند. فوندا از اینکه او با پنهان کردن ماجرای نامه، باعث دردسر آنها می شود با او بحث میکند و میگوید که باید نامه را به دست ادریس برساند. همان لحظه پیک دم در می آید و کارت دعوت عروسی را به آلپای میدهد. آلپای با دیدن کارت عروسی و یادداشت دعوت که در ظاهر از طرف خلیل است، عصبانی می شود و میگوید که باید حساب او را برسد. او علی رغم مخالفت فوندا از خانه بیرون می رود تا به عروسی برسد. فوندا نگران شده و مدام با ادریس تماس میگیرد
بعد از عقد، ملک و خلیل به پارک می روند تا کمی استراحت کنند و برای شب به تالار بروند. خلیل ملک را به گوشه ای که تزیین کرده میبرد و ترانه ای را که برای او ساخته بود با گیتار می نوازد و برای ملک میخواند.
میتات و میرزا و عمر در پارک مشغول بازی والیبال هستند. ملک و خلیل با دیدن آنها به جمع آنها می روند و بازی میکنند.
در داروخانه، سیران کمی حالت تهوع و سرگیجه دارد.او شک کرده و از خودش تست بارداری میگیرد و جواب مثبت می شود. او با ذوق با میتات تماس میگیرد ، اما میتات که مشغول بازی است متوجه نمی شود.
کنعان از اینکه تمام حرفهایی که این مدت در نامه ها خوانده پوچ بوده اند، عصبانی است. او در جاده ای ماشین پیاده شده و به ماشین لگن می زند.
آلپای به خط ادریس پیام میدهد و میگوید که برای عروسی خلیل می آید تا به حساب او و سپس به حساب کنعان برسد. کنعان پیام را میخواند.
شب همه در تالار هستند. سیران به دفنه و قدریه میگوید که باردار است. قدریه این خبر را بین همه پخش میکند. میتات که خلیل و بقیه را پیاده کرده، هنوز داخل نیامده تا ماشین را پارک کند. سیران بی صبرانه منتظر آمدن میتات است تا خبر را به او بدهد.
داخل تالار، ملک متوجه می شود که کیف خود را در ماشین جا گذاشته است. اکراه میگوید که کیف را برای او می آورد. سپس بیرون می رود. همان لحظه آلپای از راه رسیده و دم در با میتات شروع به دعوا و کتک کاری میکند. اکراه برای وساطت جلو می رود. آلپای کنار در روی میز یک چاقو پیدا کرده و برمیگردد تا آن را به میتات بزند، اما چاقو در شکن اکراه فرو می رود. آلپای شوکه شده و چاقو را در شکم میتات نیز فرو میکند. آنها هر دو روی زمین می افتند.
امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال اسم من ملک قسمت 230 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال اسم من ملک قسمت 231 مراجعه فرمایید .
برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید
نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .