خلاصه داستان سریال ترکی تصادف قسمت 50

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی تصادف قسمت 50 را برایتان آماده کرده ایم.

سریال ترکی تصادف

سریال تصادف قسمت 50

زینب از شنیدن ماجرای آسیه ناراحت می شود.

آنها کمی در ساحل قدم زده و آسیه از زینب میخواهد که بیشتر او را ببیند، تا بتواند با اخلاق قدیر آشنا بشود، سپس می رود.

ولی از دور آنها را تماشا می کند. قدیر با شماره ای که از آدم پیدا کرده بود تماس میگیرد تا سراغ بیجان را بگیرد.

آن مرد با شنیدن اسم بیجان، هول شده و فرار میکند.

قدیر که آن مرد را زیر نظر داشته، او را دنبال کرده و گیر می اندازد.

او به زور و تهدید آدرس بیجان را از آن مرد میخواهد.

آن مرد به قدیر هشدار میدهد که با پیدا کردن بیجان، زندگی خودش به پایان می‌رسد.

سپس فردی به نام ظریف را معرفی میکند که شریک سابق بیجان بوده و حالا در یک مغازه داخل بازار کار میکند.

جمره دم خانه دکتر می رود. دکتر وقتی جمره را از چشمی در میبیند، به عمد در را باز نمیکند.

سلیم با ولی تماس گرفته و از او میخواهد که دکتر را بکشد زیرا برای او تهدید محسوب می شود.

ولی از سلیم میخواهد که خودش این کار را انجام دهد.

جمیل دوباره به تعمیرگاه می رود و با حرفهایش قصد تحریک کردن کرم را دارد.

او موفق می شود و کرم با عصبانیت به جمیل حمله کرده و او را کتک می زند.

دمیر و یعقوب بیرون مغازه ایستاده و دمیر با دیدن این صحنه، به یعقوب می گوید که بعد از مرگ جمیل، همه به کرم شک خواهند کرد.

یعقوب از دور با عذاب وجدان به جمیل نگاه کرده و چیزی نمی‌گوید.

شب، ولی به خانه آسیه می رود و در مورد دیدارش با زینب سوال میکند.

آسیه از اینکه ولی او را تعقیب کرده، از او عصبانی می شود.

او به آسیه هشدار میدهد که اگر قدیر پدرش را بشناسد، قاتل پدرش می شود .

سپس میگوید که فردا به او علت این قضیه را خواهد گفت.

صبح روز بعد، جمره دوباره دم خانه دکتر می رود. در خانه باز است و وقتی او داخل می رود،با جنازه دکتر رو به رو شده و شوکه می شود.

سپس از خانه بیرون می آید.‌

بعد از رفتن جمره،سلیم که با اسلحه در خانه پنهان شده، بیرون می آید.

قدیر به آدرس مغازه ظریف می رود.

او به ظریف میگوید که دنبال بیجان میگردد.

ظریف میگوید که بهتر است دنبال او نگردد، زیرا بیجان خودش او را پیدا خواهد کرد، و شاید هم از قبل پیدا کرده است، زیرا بیجان فردی است که دشمنش را از قبل می شناسد و زیر نظر میگیرد.

مشخص می شود که ظریف، خود بیجان است، که تمام این مدت که قدیر دنبال بیجان می‌گشته، او را زیر نظر داشته و اطراف او می‌گشته است.

ولی، آسیه را دم مغازه بیجان می آورد. آسیه از دیدن قدیر و بیجان مقابل هم، شوکه می شود.

ولی به آسیه میگوید که بیجان، باعث مرگ زن و بچه قدیر شده است، و حالا اگر قدیر بداند که این مرد همان بیجان است، قاتل پدرش خواهد شد.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال تصادف قسمت 50 لذت برده باشید، برای مطالعه قسمت بعد ، بعد از انتشار آن به صفحه خلاصه سریال تصادف قسمت 51  مراجعه نمایید.

 

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

 

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

 

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *