خلاصه داستان سریال ترکی تو در خانه ام را بزن (عشق مشروط) قسمت 30

همراهان عزیز با سریال ترکی تو در خانه ام را بزن قسمت 30 همراه شما هستیم

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 2

سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 30

سرکان و ادا با شنیدن خبر ازدواج سلین و فرید تا آخر هفته شوکه و حالشان گرفته می شود.

سرکان دلیل این عجله را می پرسد.

سلین به او خیره شده و به یاد می آورد که شب گذشته فرید به او گفته بود که علاقه اش به سرکان را میداند اما به خاطر این که به همه چیز پایان بدهد پیشنهاد می دهد تا آخر هفته ازدواج بکنند.

سلین هم برای این که فرید را از این شک و تردید بیرون بیاورد قبول می کند.

حتی فرید پیشنهاد می دهد که یک هفته قبل از عروسی را به ایتالیا بروند که هم سفر کرده باشند و هم سلین لباس عروسی اش را با طراحی خاص همانجا سفارش بدهد…

وقتی فرید این قضیه را به سرکان و ادا هم می گوید، سرکان بیشتر حالش گرفته می شود و پوزخند می زند!

او می گوید:« اینکه قبل از ازدواجتون میخواید برید ایتالیا عجیبه. یعنی تا حالا اصلا همچین چیزی رو نشنیدم! »

ادا به او چشم می دوزد و از این که انقدر ناراحت شده، دلش می گیرد.

بعد از این که سلین و فرید از اتاق سرکان بیرون می روند، سرکان با بد خلقی به ادا می گوید: «ذاتا تو یه هفته دیگه از دستم خلاص میشی و قرارداد تموم میشه! مگه همینو نمیخواستی؟ مدام بهم میگفتیش! »

ادا با عصبانیت و دلخوری می گوید: «مگه تو چیز دیگه ای میگفتی؟ قرار بود اگه جدا شن یا ازدواج بکنن این کار تموم بشه! میدونی تو چی میخوای؟ میخوای سلین از فرید جدا بشه اما نمیتونی بگیش! »

بعد مکث می کند و می گوید: «به یه زن گفتن این که تورو میخوام انقدرهام سخت نیست سرکان بولات. »

سرکان به او خیره می شود و ادا می پرسد: «از من چی میخوای؟ »

سرکان می گوید: «من نمیخوام ظرف یک هفته فرید رو به عنوان داماد تو این شرکت ببینم. درد من سلین نیست. تا من کارای سختی به فرید بدم تو هم باید سلین رو قانع کنی تا نره ایتالیا! »

ادا پیش آیدان می رود تا در این مورد از او کمک بخواهد.

آیدان ابتدا به خاطر ازدواج هول هولکی سلین و فرید جا می خورد اما بعد قول می دهد به ادا کمک کند و پیشنهاد می دهد تا در این یک هفته به بهترین شکل خودش ظاهر بشود تا سلین بیشتر حسادت کند.

کمی بعد ادا از آیدان می پرسد: «شما هیچ وقت از من خوشتون نیومد؟ یعنی اگه منو به عنوان خودم میشناختید ازم خوشتون میومد؟ »

آیدان لبخند می زند و می گوید: «با وجود همه ی بدجنسی هام در اصل تو دختر خیلی خوبی هستی سودا. یه بار بهم گفته بودی هرچیم بشه، همیشه دستمو میگیری. این قرارداد تموم بشه این حرفت سرجاشه؟ »

ادا لبخند می زند و دستان آیدان را می گیرد و می گوید: «معلومه که سرجاشه. »

انگین سعی می کند با پیرل صحبت بکند اما پیرل کوچکترین توجهی به او نمی کند.

انگین وقتی به جرن برمی خورد در مورد رفتار پریل از او می پرسد.

جرن پوزخند می زند و با حرص می گوید: «تو از پیرل هم معذرت نخواستی؟ ذاتا همه مردها همینن! توام مثل دوستت سرکان که نقش نامزدی رو خوب بازی کرد و زندگی آدمارو بهم ریخت خوب بلدی با فکر و ذهنمون بازی کنی! »

انگین که از حرف او سردرنیاورده از او می پرسد: «نقش نامزدی؟ یعنی چی؟ »

جرن با عصبانیت می گوید که می تواند برود و از سرکان بپرسد و بعد هم سوار تاکسی می شود و فورا به ادا زنگ می زند و می گوید که اشتباهی از دهنش در رفته و به انگین دروغ بودن نامزدی انها را گفته. ادا کمی مضطرب می شود.

سرکان و ادا به اتاق سلین می روند و سرکان قراردادی را مقابل سلین می گذارد تا به فرید بدهد که آن را امضا کند.

در این قرارداد ذکر شده که بعد از ازدواج فرید حق رفت و آمد به شرکت را هم ندارد! سلین می گوید که این کار توهین به فرید است.

ادا فورا می گوید: «ما هم بین خودمون قرارداد امضا کردیم سلین جون! »

سلین با تمسخر می گوید: «ما اینجا در مورد قرارداد شکلات حرف نمیزنیم! »

ادا عصبانی می شود و فورا می گوید: «نه! منم یه همچین قراردادی امضا کردم. چون منو سرکان هم قراره این هفته ازدواج کنیم! »

سرکان در حالی که جا خورده به او چشم می دوزد اما حرفی هم نمیزند.

ملو به فرید و سلین و سرکان و ادا در مورد مصاحبه ای که قرار است با ولیعهد و همسران هولدینگ صحبت بشود می گوید.

ادا که این را می شنود فورا از سلین و فرید می خواهد تا سفر به ایتالیا را هم کنسل کنند که با هم بتوانند این مصاحبه را انجام بدهند.

سلین و فرید هم قبول می کنند.

سلین در مورد جایی که ادا لباس عروسی سفارش داده از ملو می پرسد.

ملو با این حرف متوجه می شود که ادا و سرکان قرار ازدواجشان را برای این هفته گذاشته اند و خیلی خوشحال می شود و به سمت ادا می دود و تبریک می گوید.

ادا می گوید که همچین چیزی نیست و از ملو می خواهد این را به کسی نگوید.

آیدان که از منشی جدید و جوان آلپ تکین حرصش گرفته فورا از سیفی می خواهد برایش یک استاد خوشتیپ و جوان گل و سفال پیدا کند تا او هم حسادت آلپ تکین را برانگیزد!

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال ترکی تو در خانه ام را بزن قسمت 30 لذت برده باشید ؛در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 31   مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *