خلاصه داستان سریال ترکی تو در خانه ام را بزن (عشق مشروط) قسمت 40

همراهان عزیز با سریال ترکی تو در خانه ام را بزن قسمت 40 همراه شما هستیم

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 40

انگین برای پیریل این بار در خود شرکت و بعد از تعطیلی آن، روی میزی شام رمانتیکی ترتیب داده و همه جا را با شمع تزئین کرده و غذای مورد علاقه ی پیرل را هم سفارش داده است.

پیرل واقعا از این همه ظرافت او به وجد می آید. پیرل از انگین می خواهد که امشب را در مورد مسائل جدی حرف بزنند.

انگین می گوید که پیرل برایش خیلی با ارزش است. پیرل می گوید: «تو هم برای من با ارزشی انگین اما سردرگمم. همه جز خودت حرف میزنن… من هرروزی که میام شرکت تا روی کارم متمرکز بشم، تو هیفده بار میای تو اتاقم و برام قهوه میاری! »

انگین برای این که او را آرام کند می گوید: «باشه دفعه بعد بیشتر دقت میکنم.. »

پیرل دوباره می گوید: «انگین فقط کافیه حرف بزنی باهام… یه چیزی بگو. »

انگین با استرس و بریده بریده شروع به حرف زدن می کند که ناگهان پیرل به سمتش می رود و لبان او را می بوسد و بعد با دلخوری می گوید: «اینم مجبور کردی من بکنم انگین! یه بار دیگه نبینمت! »

ادا در خانه می گوید که باید برای شام کاری بیرون برود. بعد از رفتن او، فیفی و آیفر از اردم می پرسند که این چه شام کاری ای است که او دعوت نیست! اردم هم از همین بابت دلخور می شود!

ادا و سرکان با هم در خانه ی سرکان شام درست می کنند و بعد از آن در آغوش هم به ستاره ها خیره شده و با هم صحبت می کنند.

وقتی سرکان دوباره می گوید: «من دیوونه وار عاشقتم ادا ییلدیز… »

ادا لبخند میزند و می گوید: «احساساتمون متقابله سرکان بولات… »

بعد از آن، سرکان سند ستاره ای را که برای ادا خریده و اسمش را هم ادا ییلدیز گذاشته را به دست او می دهد.

ادا با دیدن این سورپرایز هیجان انگیز به وجد می آید و فورا از سرکان می خواهد با تلسکوپ آن را نشانش دهد.

سلین شب که به خانه می رود و می بیند هنوز هم از فرید خبری نیست، نگران او می شود و با فرید تماس می گیرد اما جوابی از او دریافت نمی کند و به خاطر این که همین فردا هم جشن عقدشان است، نگرانی اش بیشتر می شود.

قبل از عقد سلین، کادیر اطلاعات دختری که خانواده اش را در آن حادثه از دست داده بود را به دست آلپ تکین می دهد.

آلپ تکین با دیدن اسم و عکس ادا جا می خورد و بغض گلویش را می فشارد.

آیدان سراغش می رود تا بداند که قضیه چیست و با دیدن اسم ادا شوکه شده و با نگرانی می گوید: «یعنی این دختر از اول به خاطر انتقام به سرکان نزدیک شده بود؟ » آلپ تکین با ناراحتی از آیدان می خواهد تا این موضوع را از سرکان پنهان کند.

مادر آیفر به او زنگ می زند و خبر می دهد که دانشگاه کلاس ها را عقب ننداخته و ادا به دلایل دیگری از رفتن به ان منصرف شده.

آیفر کمی فکر می کند و می فهمد که این به خاطر سرکان است و حرص میخورد.

همه برای عقد سلین و فرید خودشان را رسانده اند. سلین با لبخند به فرید خیره می شود و فرید هم با لبخند دست او را می گیرد و پشت میز می نشینند.

عاقد عقد را می خواند و سلین با خوشحالی بله را می دهد.

بعد نوبت فرید می شود. فرید دچار استرس می شود و مدت زیادی سکوت می کند.

سلین با نگرانی به او چشم می دوزد تا زودتر بله را بدهد. فرید می گوید: «من نمیتونم سلین. نمیتونم با کسی که دلش پیش یکی دیگه س ازدواج کنم. نمیتونم. »

سلین با بغض به آرامی می گوید: «فرید خواهش میکنم اینجا و بین همه منو ترک نکن. » فرید آشفته شده و فورا مجلس را ترک می کند….

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال ترکی تو در خانه ام را بزن قسمت 40 لذت برده باشید ؛در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 41   مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم