خلاصه داستان سریال ترکی دختر سفیر قسمت 177

سلام همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال دختر سفیر قسمت 177 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه آن لذت ببرید.

سریال دختر سفیر قسمت 177

ماوی وقتی متوجه می شود که در طبقه پایین عمارت افه اغلو خبرهایی شده به طبقه پایین می رود و سدات را آنجا رو به روی سنجر می بیند.

خالصه را سوار ماشین پلیس کرده اند و می برند و سدات با دیدن ماوی بوسه ای برای او می فرستد و این باعث خشم سنجر می شود.

ماوی می خواهد با سدات صحبت کند و ببیند دوباره چرا به عمارت آمده ولی سنجر مانع می شود و می گوید: «بذار اول ببنیم جرم مادرم چی بوده. چرا دستگیرش کردن.» ماوی به اتاق ملک می رود و ملک می گوید که همه اینها زیر سر پدربزرگش است چون با ناره هم همین رفتار را می کرد.

ماوی به او می گوید: «من و پدرت اجازه نمی دیم که از ما جدا بشی تو هم هرگز بازی کردن و شادی کردن رو فراموش نکن.» و ملک را بغل می کند.

سنجر یحیی را به باغ می برد و از او می پرسد که چرا لحظه آخر از عقد صرف نظر کرده و یحیی با بغض می گوید: «فهمیدم که بچه تو شکم دودو مال من نبوده. اینو اون مرد که اسمش احمده زودتر از من فهمید و دنبال دودو دافتاد.

مادرم هم به ندیم دستور داد احمد رو کتک بزنه تا دهنش رو بسته نگه داره. بعد هم با دودو دست به یکی کردن تا منو هم فریب بدن.» سنجر وقتی برادرش را غصه دار می بیند می گوید: «ناراحت نباش. به زودی مشکل رو حل می کنیم.» یحیی با ناراحتی می گوید: «هر کاری هم کنیم نمی تونیم رو قلب شکسته الوان مرهم باشیم.»

دودو همچنان گریه می کند و لباس عروس را از تنش درنیاورده است. او امیدوار است یحیی پیشش برگردد. اما یحیی از طریق گلسیه به او پیغام می دهد که به خانه اش برگردد تا بعدا با هم صحبت کنند.

اما دودو دنبال یحیی به باغ می رود و همانجا می شنود که یحیی به سنجر از اینکه الوان با عفت و فداکار را از خودش رانده ابراز پشیمانی می کند و دودو از اینکه آرزو داشت زن یحیی شود خودش را سرزنش می کند. گلسیه هم با دیدن ناراحتی خواهرش می گوید: «اشتباه تو منو هم توی این خونه به دردسر انداخته و شرمنده کرده.»

از آن طرف احمد که دودو را در لباس عروس دیده فکر می کند که حتما او عروسی کرده اما چلبی به او اطمینان می دهد که یکی از افرادش خبر آورده که یحیی عروسی را به هم زده و احمد امیدوار می شود.

فاروق وکیل خانواده افه اغلو به سنجر خبر می دهد که تبرئه کردن خالصه کار سختی خواهد بود. سپس سراغ خالصه در بازداشتگاه می رود و می گوید: «به نظرم جرم گروهی مرتکب شدین. چون عکس شما و ندیم جلوی احمد کتک خورده به دست پلیس رسیده. به زودی مورد بازجویی قرار می گیرین.»

خالصه از فاروق می خواهد یکی از پسرهایش را صدا بزند چون حرف های نگفته ای دارد اما فاروق می گوید: «نه سنجر نه یحیی اینجا نیستن.» خالصه از رفتار پسرهایش به شدت ناراحت می شود.

در بازجویی خالصه و ندیم هر دو کتک زدن احمد توسط خالصه را منکر می شوند و ندیم همه چیز را گردن می گیرد و می گوید: «احمد دنبال ناموس یحیی بود برای همین کتک خورده. خاصه هم اونو از دست من نجات داد.» اما احمد از شکایتش صرف نظر نمی کند و خالصه به بازداشتگاه می رود.

سنجر به یحیی می گوید: «باید هر طور شده احمد رو از شکایتش منصرف کنیم.» سپس به اتاق ملک می رود و ماوی را در حال بازی با دخترش می بیند و می گوید: «اومده بودیم عروسی برادرم. حالا باید به فکر آزاد کردن مادرم از زندان باشیم. زندگی ما هیچ وقت عادی نمیشه.» ماوی او را می بوسد و می گوید: «تو به کارات برس. من و ملک همینجا منتظرت می مونیم.»

الوان شب را کنار بورا سپری می کند و آنها در کنار هم احساس آرامش می کنند. در همین حال گلسیه با الوان تماس می گیرد و از او می خواهد که به عمارت برگردد چون عروسی یحیی و دودو به هم خورده و اوضاع به هم ریخته است. الوان علیرغم خواست بورا به عمارت برمی گردد.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال دختر سفیر قسمت 177 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه داستان سریال دختر سفیر قسمت 178 مراجعه فرمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *