خلاصه داستان سریال ترکی روزگارانی در چکوروا قسمت 196
همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 196 را برایتان آماده کرده ایم. امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.
سه ماه بعد، سالگرد افتتاح شرکت یامان است و دمیر در کلود شهر مراسم یادبودی گرفته است و همه بزرگان شهر دعوت هستند. خطیب و ناجیه به آنجا می روند. دمیر از آمدن خطیب حرصش میگیرد.
ایلماز و مژگان و تکین برای نهار به رستوران رفته اند. ایلماز به تکین میگوید که یک دستگاه جدید آبیاری پیشرفته از خارج آمده است و تامین کننده برای خرید با آنها تماس گرفته است. تکین استقبال کرده و از ایلماز میخواهد که دستگاه را بخرند. او میگوید که آنها باید از دمیر جلو تر باشند. کمی بعد بهیجه نیز به آنها اضافه شده و مشغول غذا خوردن می شوند.
در کلوپ شهر، شرمین وارد مراسم می شود. دمیر و هولیا از آمدن او عصبی می شوند. شرمین با حرص میگوید که چرا عکسی از پدر او به عنوان موسس شرکت یامان در کنار عکس عدنان نیست. سپس رو به همه میگوید که پدر او نیز این شرکت را تاسیس کرده، اما خانواده عدنان او را نادیده گرفته و کنار گذاشته اند. او در جمع شروع به تخریب دمیر و هولیا میکند. ناجیه با دیدن شرمین، به او حمله میکند و رو به همه میگوید که شرمین با شوهر او خوابیده و به او خیانت کرده است. خطیب آنها را جدا میکند و نگهبانان شرمین را بیرون میکنند. ناجیه پیش همه در مورد خطیب و شرمین میگوید. هولیا نیز حرفهای شرمین را رد میکند و میگوید که آنها حق کسی را نخورده اند.
وقتی خطیب و ناجیه به خانه می روند، خطیب با او به خاطر آبرو ریزی دعوا میکند و میگوید که او به آبروی رییس اتاق صنایع را که خودش می باشد، برده است . ناحیه حق به جانب است و میگوید که کار اشتباهی نکرده است. خطیب از ناجیه خسته شده ولی نمیتواند کاری کند. او ناجیه را تهدید به کتک می کند. ناجیه که میداند خطیب جرات چنین کاری ندارد، بی اعتنا به اتاقش می رود.
زلیخا و عدنان زودتر از دمیر به خانه می آیند. زلیخا، ایلماز و مژگان را در حیاط می بیند. او داخل رفته و در اتاق گریه میکند. گولتن پیش زلیخا می رود. زلیخا با او درد دل میکند و میگوید که دیدن مژگان او را اذیت میکند، زیرا مژگان با رفتارها و نگاه هایش در حال فخر فروشی است و نمیتواند قبول کند که رابطه او و ایلماز برای گذشته بوده و دیگر تمام شده. گولتن زلیخا را دلداری میدهد و از او میخواهد که فکر نکند.
در خانه ایلماز نیز، مژگان به ایلماز میگوید که باید بین خانه ها دیوار بکشند. ایلماز عصبی شده و میگوید که او خودش دیوار را خراب کرده است و نمیتواند چنین کاری بکند. او از ایراد گرفتن های مژگان عصبی است. آنها با یکدیگر بحث میکنند.
روز بعد، عکس مراسم دمیر در روزنامه ها چاپ می شود. همچنین خبر آبروریزی شرمین نیز منتشر می شود. در خانه مژگان روزنامه را برای بهیجه میخواند و بهیجه کار شرمین را زشت دانسته و از او ایراد میگیرد. سپس یادش می آید که شب گذشته، خودش شرمین را تحریک کرده بود که به مراسم برود و آنجا را به هم بریزد و خودش شرمین را به آنجا رسانده بود.
در شرکت، دمیر با خواندن روزنامه به هولیا میگوید که بهتر است مقداری پول به شرمین بدهند تا دست از سر آنها بردارد و دنبال آبروریزی و اذیت نباشد. هولیا قبول نمیکند و میگوید این کار بی فایده است و شرمین سیراب ندارد.
امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 196 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 197 مراجعه فرمایید .
برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید
نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم
مثل همیشه مطالبتون عالیییه