خلاصه داستان سریال ترکی ستاره شمالی قسمت 7

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال ستاره شمالی قسمت 7 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال ستاره شمالی قسمت 1

سریال ستاره شمالی قسمت 7

فاطمه برای خوشگذرانی بیشتر چند نفر را آورده که موزیک میزنند و خودش هم میرقصد.اقا روحی را هم بلند میکند و با هم میرقصند.
در قهوه خانه همه نشسته اند.صفر انجا میرود و مورد تمسخر دیگران قرار میگیرد که کوزی او را در آب انداخته است.صفر دلیل تلافی نکردنش را ،فامیل شدن آنها با برادرش میگوید. کوزی میاید و صفر او را برای نظافت دستشویی ها میفرستد.
در این موقع، پدر عثمان کوزی را صدا میکند و به او گوشزد میکند که مراقب دخترهایش باشد تا در اطراف پسر او نچرخند.کوزی از لحن صحبت او خوشش نمیاید و اینکار را از طرف دخترهایش رد میکند.پدرعثمان می‌گوید که آنها پسر مرا راننده شخصی خودشان کرده اند تا آنها را دم در خانه شان برساند.او به کوزی سفارش میکند که دخترهایش سوار ماشین آنها نشوند.
کوزی از لجش میگوید :« یعنی اگرسوار شوند ، چه میشود؟ »
صفر اسلحه اش را درمیاورد.دوستانش او را میگیرند. او چند تیر هوایی شلیک می‌کند و میگوید:« اگر دخترهایت از اطراف پسرم دور نشوند، همینجا تو را میکشم.»
صفر با کنایه به کوزی میگوید:« انگار اینجا هم یک دشمنی برای خودت درست کردی».
بویراز و قمر کنار رودخانه میروند که ییلدیز هم آنجا تنها نشسته و ماهیگیری میکند.انها به او میگویند که مادرش سفارش کرده که کنار رودخانه روستا برود.ییلدیز قبول نمی کند ‌‌که بخاطر حرف مردم، از آنجا برود و میگوید که اگر مادرم کاری دارد، اینجا بیاید. آنها می‌گویند که به ما توصیه کرده اند که بدون تو، برنگردیم و همانجا کنار ساحل مینشینند.
امینه درمدرسه حواسش به امین است.امینه احساس بی حوصلگی میکند و امین به او پیشنهاد میکند که برای جمع کردن فندق بروند.امینه وسایلش را به گوکچه می‌سپارد و با امین می رود.
ییلدیز به خانه اش که می رود ،میبیند که بویراز و قمر باز هم انجا هستند.قمر میگوید که من هر کاری داشته باشی،برایت انجام میدهم. ییلدیز هم از تازه عروس میخواهد تا او خانه را بخوبی تمیز کند.بویراز لجش میگیرد.
در قهوه خانه مردها نشسته اند.یاشار
و شرف هم انجا هستند و هر دو چایی میخواهند.بعد سر اینکه برای کدامیک اول چایی بدهند،لجبازی میکنند. یکی از مردها میگوید که با هم آشتی کنند و این دشمنی را کنار بگذارند،یا هم دیگر هیچکدامشان به آنجا نروند.شرف پیشنهاد آشتی را رد میکند.یاشار هم میگوید : « من که انتقامم را گرفتم و دخترش را گرفتم و قمر مال ما شد.حالا بیا اشتی کنیم.» شرف قسم میخورد که اینکار را بی جواب نمی گذارد و از آنها انتقام میگیرد.
شرف در خانه به پنبه و امینه میگوید که قصد دارد ییلدیز را بدزدد. امینه منظورش را از اینکار نمی داند.شرف به پنبه میگوید که اینکار را باید او انجام بدهد.پنبه میپرسد که او را برای کی باید بدزدم؟ شرف جواب میدهد که برای کوزی باید اینکار را بکنی.امینه عصبانی میشود و میگوید که کوزی بیست سال پیش او را نخواست،الان میخواهد اورا بگیرد؟ شرف با لج میگوید که باید بگیرد.انها قمر را دزدیدند و ما هم ییلدیز را میدزدیم تا او مال ما باشد، و اضافه میکند که اگر کوزی ،یبلدیز را بگیرد، دوباره میتواند پسرم باشد. امینه از این حرف خوشحال میشود و میپرسد : « یعنی در اینصورت او را میبخشی؟» شرف جواب مثبت میدهد.پنیه هم خوشحال میشود و میگوید که بدون ییلدیز برنمی گردم.
ییلدیز در خانه اش هست و تازه عروس ،قمر را برای نظافت لبنیاتی فرستاده است.او به اسما زنگ میزند و از قمر خبر میگیرد .اسما از او تعریف میکند و میگوید که دختر زرنگی است.در این موقع کوزی پنجره ییلدیز را میزند .یبلدیز پنجره را باز می‌کند . کوزی یک بسته به داخل اتاقش میندازد و او میبیند که جعبه زنبور است.زنبورها بیرون میایند . ییلدیز میگوید :« من حساسیت دارم» و از اتاق بیرون میرود.‌زنبورها گردنش را نیش میزنند و او بیرون روی مبل میفتد.
کوزی که آنجا از قبل یک آمپول آماده کرده است،به ییلدیز آمپول میزند.بعد به او میگوید که هنوز یک اتش سوزی بهت بدهکار هستم، و میرود.
کوگچه‌ منتظر امینه است که عثمان با یک موتور میاید و‌ به او میگوید که بیا تا تو را برسانم..کوگچه میگوید که منتظر امینه است.عثمان کنارش مینشیند و با هم منتظر او میمانند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال ستاره شمالی  قسمت 7 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال ستاره شمالی قسمت 8 مراجعه فرمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *