خلاصه داستان سریال ترکی ستاره شمالی قسمت 79

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال ستاره شمالی قسمت 79 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال ستاره شمالی قسمت 25

سریال ستاره شمالی قسمت 79

عمر و فریده که در اتاق دیگری هستند و صدای گلوله می شنوند.ییلدیز در حالیکه اسلحه در دستش هست، می گوید که کار او نیست.چتین روی مبل می افتد.
پشت سر چتین، روحی را می بینند ‌که از در دیگری وارد خانه شده و در همان لحظه چتین را از پشت زده است. روحی می گوید که او زده است.ییلدیز با اعتراص می گوید که چرا اینکار را کرده؟ روحی می گوید برای اینکه او بیست سال دیگر به زندان نیفتد.
شعله از چتین خبر می گیرد و به آنها می گوید که آمبولانس خبر کنند.روحی فرار می کند.ییلدیز به شعله می گوید که ذاتا همه چیز تقصیر او است و تا او را نزده،‌از آنجا برود.کوزی می خواهد اسلحه را از ییلدیز بگیرد ولی او با خشم‌ می پرسد که با آن زن در خانه چکار داشته است؟ کوزی می گوید که موضوع آنطور که فکر می کند،‌نیست و حتی صفر با آن زن در خانه است و می تواند از او هم بپرسد.ییلدیز می گوید که هر چیزی که لازم بوده ، خودش دیده و از فردا او وسایلش را برداشته و با دخترهایش از آنجا بروند.
ییلدیز می رود و پنبه به کوزی می گوید که دنبال فریده بگردد.کوزی به اتاق دیگر رفته و بعد از فرار کردن آن مردها،‌عمر و فریده را آزاد می کند و به فریده می گوید که بعدا حسابش را می رسد.
بویراز و ناهیده به خانه برمی گردند .ناهیده ، مرتب صفر را نفرین می کند.در این موقع ییلدیز با ناراحتی از کنار آنها رد شده و به خانه یاشار می رود.ییلدیز با گریه پیش حنیفه و یاشار رفته و از آنها تقاضای بخشش می کند و می گوید که اشتباه بزرگی کرده و دیگر برای او کوزی ، وجود ندارد و کوزی به او خیانت کرده است.
یاشار می گوید که به او هشدار داده بود که به کوزی اعتماد نکند.یاشار و حنیفه او را بغل کرده و می بخشند.
بویراز و ناهیده هم با ژست شرمندگی وارد شده و طلب بخشش دارند.یاشار بویراز را می بخشد اما به ناهیده می گوید که در مورد ییلدیز مقصر است که او را به کوزی نزدیک کرده است.
ییلدیز روی تختش دراز کشیده و به حرفهای شعله در مورد کوزی فکر می کند و گریه می کند.
صفر پیش تولین است و گریه کنان از تولین می خواهد که به ناهیده واقعیت را بگوید تا او را ببخشد.تولین می گوید که امشب قرار بوده او با کوزی شام بخورند و تنها باشند.صفر با عصبانیت می گوید که همه چیز تقصیر کوزی است و باید واقعیت را به او توضیح دهد.او به تولین می گوید که کوزی، بخاطر طلاق گرفتن این بازی ها را راه انداخته است و همه این کارها بخاطر گرفتن مدارک از او است. و کوزی به او چشم ندارد بلکه عاشق ییلدیز است و ماجرای عشق بیست ساله آنها را تعریف می کند.
تولبن به او سیلی می زند و می گوید که آنها بی وجدان هستند و با احساسات یک زن بازی کرده اند.صفر به او می گوید که او هم حقیقت را به ناهیده بگوید تا او را ببخشد.سرانجام تولین راضی می شود و می گوید فقط به خاطر اینکه او به عشق احترام می گذارد.
کوزی دم در خانه یاشار می رود و از همانجا ییلدیز را صدا می کند و می گوید که باید با همدیگر حرف بزنند.
یاشار با اسلحه بیرون می آید و به کوزی اخطار می دهد.حنیفه هم با اسلحه بیرون می آید و می گوید که قبلا گفته است که اگر ییلدیز را ناراحت کند، او را می کشد.کوزی می گوید که نمی خواهد او دستش به خون آلوده شود و می رود.حنیفه به ییلدیز می گوید که کوزی می خواسته با او حرف بزند و ادعا داشته که همه کارها بخاطر ییلدیز است. ییلدیز می گوید که اگر دوباره سر راهش سبز شود،‌می داند چکار کند.ناهیده می خواهد توضیح بدهد ولی ییلدیز می گوید که از او دفاع نکند.
در خانه شرف همه نشسته اند و او عصبانی است و می پرسد که این چتین کیست که نوه او را گروگان گرفته است؟ و باید حساب این کارش را پس بدهد. ‌کوزی می گوید که کار چتین را به خودش بسپارد اما شرف می گوید که او بجای رسیدگی به کار چتین و نوه اش،‌ دنبال ییلدیز بوده است.شرف اضافه می کند که او هم به استقبال چتین می رود چون کاری که با نوه اش کرده،‌مثل این است که با او کرده است.
شب،‌تولین با صفر دم در خانه یاِشار آمده و از پنجره ناهیده را صدا می کنند.ییلدیز و ناهیده بیرون می آیند و تولین می گوید که هیچ رابطه ای با صفر نداشته و بخاطر کوزی به آن خانه آمده است.او می گوید که کوزی او را هم گول زده و او خبر نداشته که کوزی با ییلدیز رابطه دارند و در آخر تاکید می کند که او و کوزی قبلا هم در زمان شعله، با هم رابطه داشتند و با او به شعله خیانت می کرده است.از شنیدن این حرفها ییلدیز بشدت خشمگین می شود.کوزی به ییلدیز زنگ می زند ‌ولی او سرش داد می زند و خطاب به او ” زن باز ” می گوید.
چتین در بیمارستان است و گلوله به کتف او خورده است.شعله به دیدن او می رود و به او می گوید که به جای روحی، از ییلدیز شکایت کند و ادعا کند که او زده است.شعله می گوید که به حساب کارت بانکی او پول ریخته است.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال ستاره شمالی  قسمت 79 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال ستاره شمالی قسمت 80 مراجعه فرمایید.

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *