خلاصه داستان سریال ترکی سیب ممنوعه قسمت 305

در این مطلب خلاصه داستان قسمت 305 سریال سیب ممنوعه را برای شما آماده کرده ایم ؛ سریال پرطرفدار Yasak Elma یکی از سریال های پرطرفدار در بین مردم ایران میباشد ؛ سیب ممنوعه سریالی عاشقانه است که بازیگرانی همچون اونور تونا ، تالات بولوت ، شوال سام ، ادا اجه ، سودا ارگنچی در این سریال زیبا ایفا نقش میکنند .

خلاصه سریال سیب ممنوعه قسمت 250

سریال سیب ممنوعه قسمت 305

حسنعلی و سدایی سراسیمه خودشان را به خانه می رسانند. محمود با سر خون آلود روی زمین افتاده و زهرا با سیخ شومینه بالای سر او است. شاهیکا نیز با استرس و ناراحتی گوشه ای نشسته است. زهرا خودش شوکه شده و میگوید‌ که نمی‌داند چطور این کار را کرده است. شاهیکا رو به حسن علی میگوید که محمود مرده است. حسن علی و سدایی شوکه می شوند. حسنعلی سعی دارد زهرا را آرام کند. او از سدایی میخواهد که یک نفر را برای قبول کردن جرم پیدا کند و سپس با پلیس تماس بگیرد.
شاهیکا و زهرا در مورد اتفاق برای حسن علی توضیح میدهند. زهرا میگوید که یادش نمی آید چنین کاری کرده باشد. شاهیکا که خودش محمود را کشته و به عمد زهرا را از اتاق آورده بود و سیخ را دست او داده بود، تایید میکند که کار زهرا بوده است. زهرا چیزی یادش نمی آید اما شاهیکا مدام به او می‌گوید که محمود را کشته است و جزییات را تعریف می‌کند تا در ذهن زهرا بماند و باور کند که کار او بوده است.
شاهیکا پیش حسنعلی خودش را ناراحت و مضطرب نشان میدهد و می‌گوید که امشب نمی‌تواند تنها بخوابد. حسنعلی عصبی شده و می‌گوید که اتاق او پر است و خودش در آنجا می‌خوابد.سپس سریع می رود.
ییلدیز در هتل در اتاق چاتای را می زند. چاتای به ناچار در را باز میکند و ییلدیز با دیدن جانسو در تخت، شوکه شده و با عصبانیت از آنجا می رود. او اجازه توضیح به چاتای نمی‌دهد. چاتای از جانسو به شدت عصبانی می شود.
ییلدیز به خانه رفته و با عصبانیت ماجرا را برای آسمان و فریده تعریف میکند و با گریه چمدانش را جمع میکند و همراه آسمان و هالیت جان به هتل می رود. فریده از این وضعیت ناراحت است و از چاتای عصبانی است. او به خانه حسنعلی می رود و ماجرا را تعریف میکند و با طعنه میگوید که چاتای به او رفته است. او همچنین متوجه مرگ محمود شده و ناراحت می شود.
حسنعلی شوکه شده و از جانسو عصبانی می شود.
چاتای پیش امیر و جانر می رود و ماجرا را تعریف میکند. آنها به خاطر ییلدیز ناراحت می شوند و دنبال راه حلی هستند. چاتای از آنها میخواهد که به ییلدیز توضیح بدهند که همه آنها نقشه بوده است و او مقصر نیست.
زهرا در اتاق خود است و بیرون نمی آید. او هروقت که یادش می آید چه اتفاقی افتاده‌، گریه می‌کند و استرس میگیرد. شاهیکا مدام به او دارو میدهد تا زهرا در حالت عادی نباشد. شاهیکا و حسنعلی در مورد زهرا صحبت میکنند و برایش ابراز ناراحتی می‌کنند. شاهیکا می‌گوید که باید با دکتر در مورد زهرا صحبت کنند.
روز بعد چاتای به خانه حسنعلی می رود و ماجرا را تعریف میکند و میگوید که جانسو مقصر است. حسنعلی می‌گوید که او باید پیش بیلدیز انکار کند که اتفاقی بین او و جانسو افتاده است. همان لحظه فریده نیز به آنجا آمده و با شنیدن حرفهای حسنعلی عصبانی می شود و میگوید که او راهکارهای خیانت خودش را به چاتای یاد میدهد.
حسنعلی دم هتل می رود و از ییلدیز میخواهد که در هتل نماند و به خانه او بیاید، اما بیلدیز قبول نمی‌کند.
امیر و جانر به هتل پیش ییلدیز می روند و ماجرای اصلی را تعریف می‌کنند. ییلدیز باز هم عصبانی است و میگوید که چاتای باید حقیقت را به او می‌گفت.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال سیب ممنوعه  قسمت 305 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال سیب ممنوعه قسمت 306 مراجعه فرمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

۱ دیدگاه

  1. عدول گفت:

    شبکه جم مزخرفترین سریالهایی که دیگه بدترازون نیست رومیسازه ،،یه مشت زن دورهم جمع میشن هراونچه از خیانت ودروغگویی وبهم ریختن زندگی دیگران بلدهستن به نمایش میذاره،،قسمت اول فیلم دونفر قراره باهم ازدواج کنن،ششصد قسمت میگذره،اینا صدتا خیانت وصدتا ازدواج کردن هنوز میخوان باهم باشن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *