خلاصه داستان سریال ترکی شعله های آتش قسمت 18

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال شعله های آتش قسمت 18  را برایتان آماده کرده ایم. امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال شعله های آتش قسمت 18

بولنت دوباره مست کرده و وقتی وارد خانه می شود، اطلس با عجله و در حالی که ترسیده وارد اتاق چیچک می شود و در را هم قفل می کند و کنار او دراز می کشد تا به خواب بروند.
وقتی اوزان برای بردن چند دست تشک و لحاف به خانه شان می رود، به مادرش می گوید که برای خانه ی کناری مستاجر پیدا شده اما سحر خانم که فهمیده کاسه ای زیر نیم کاسه است، با عصبانیت به سمت خانه میرود که از پشت دیوار جمره را می بیند که روی پاهایش نشسته و گریه می کند و از خدا می خواهد به او صبر بدهد تا بتواند به دخترش برسد. سحر خانم با دیدن این صحنه ناراحت و متاثر می شود و بدون حرفی به خانه برمیگردد.
اسکندر با حال بدش به دیدن کسی می رود و از او کمک می خواهد. صبح چلبی متوجه خراش هایی روی دستش می شود.
وقتی اوزان به خانه برمیگردد، مادرش با بغض لباس خونی پسر دیگرش را در آغوش می گیرد و به اوزان می گوید که دلش تنگ شده. اوزان هم با بغض پیشنهاد می دهد تا آخر هفته سر مزار پدر و برادرش بروند و به آنها سر بزنند.
وقتی اوزان به مغازه ی عمر می رود او را با آن سر و وضع زخمی و کبود می بیند و نگرانش می شود. عمر با عصبانیت می گوید که اسکندر این کار را با او کرده و اضافه می کند: «منم دست بردار نیستم! یکی باید اینارو سرجاش بنشونه! »
کنعان وقتی متوجه می شود تمام کارت های بانکی شان مسدود شده به دیدن چلبی میرود. چلبی به او می گوید: «من نمیتونم برات کاری کنم! مگه این که دخترتو کنترل کنی! » کنعان با ناامیدی بلند می شود و به سمت مغازه ی عمر می رود و می گوید: «میدونم دخترمو نجات دادیو هرکاری بکنم نمیتونم اینو برات جبران کنم. رویا هم به خاطر همین تحت تاثیرت قرار گرفته. وگرنه تو هم خوب میدونی که نمیتونی آروزهای دختری مثل اون رو براورده کنی. کافیه یه نگاه تو آینه به خودت کنی. به نفعته که دیگه با رویا ملاقات نداشته باشی. » عمر فقط می گوید: «من و شما نمیتونیم تو کار و خواسته ی رویا دخالت کنیم. »
صبح تورمیس اطلس را در اتاق چیچک می بیند و می فهمید که چند روز است چیچک خواب به چشمانش نیامده. چیچک می گوید: «از روزی که اسکندر رو دیدم نمیتونم بخوابم. » و گریه می کند و می گوید: «خیلی پرروئه. واسم دسته گل فرستاده واسه معذرت خواهی! مگه میشه با یه عذرخواهی همه چیز برگرده؟ » تورمیس کمی مکث می کند و می گوید: «اون که نمیدونه تو چیچکی چرا باید ازت عذرخواهی کنه؟ » و به فکر فرو می رود.
رویا قول میدهد وکیل جمره باشد و تمام مراحل را با او طی کند تا بتواند از چلبی طلاق بگیرد و حضانت گونش را هم مال خودش بکند. مشاور به آنها می گوید که این مراحل هفت هشت ماه طول می کشد اما از جمره می خواهد پا پس نکشد.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال شعله های آتش قسمت 18 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال شعله های آتش قسمت 19 مراجعه فرمایید .

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم