خلاصه داستان سریال ترکی ضربان قلب قسمت 29

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال ضربان قلب قسمت 29 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال ضربان قلب الو سریال

سریال ضربان قلب قسمت 29

فرمانده عملیات دستگیری هاکان به بیمارستان می‌رود و عکس بزرگ بهار را انجا میبیند .علی جلو میاید و با هم دست میدهند. علی میگوید نخواستم مزاحم کارتان شوم و گفتم اینجا بیایید. او میگوید چیزی برای عذر خواهی نیست ما هردو مشغول نجات جان مردم هستیم . تو آنروز کنترلت را از دست داده بودی.ولی ما طوزی اموزش دیدیم که در برابر هر مشکلی بایستیم.
در اتاق عمل فشار و ضربان قلب مادر پایین میاید ….وقتی او بهوش میاید میبیند که بچه اش را از دست داده است و سلیم میگوید نجات هرد نفر غیر ممکن بود
ایلول عکس بهار را نکاه میکتد علی از انحا رد میشود ولی اهمیتی به او نمی دهد. ایلول صدایش میکند و میپرسد چرا اینطور شده ای؟ علی میگوید خودت بهم گفتی از من دور شو و راحتم بزار…ایلول میگوید ولی الان باهات کار دارم و میخوام حرف برنم…علی میگوید من که بازیچه تو نیستم که هر وقت بگویی برو ، بروم و هر وقت بگویی بیا , بیایم…تو منو نشناختی..من میخوام که تکلیف این رابطه را مشخص کنی.ایلول از او عذر خواهی میکند و میگوید من در بعضی چیزها قبل از اینکه مطمئن شوم قضاوت کردم. علی میگوید تو با رفتارهایت هم منو خسته می‌کنی هم خودت رو.بهتره فردا در خانه بمانی و استراحت کنی.
ایپک میخواهد سرکار برود‌. ودات چند جعبه شرینی به او میدهد و میگوید مادرت درست کرده. یک جعبه برای سینان است و یک جعبه هم به خواهرت بده چون اون از این شیرینی ها دوست داره و مادر بزرگش درست میکرد.
پرستار اوزگه به ایلول زنگ می‌زند و می‌گوید یک موتور سوار تصادفی اورده اند. بعد از آن علی می‌آید و به آنها میگوید که ایلول در مرخصی است و به او زنگ نزنند.و خودش کارهای او را انجام خواهد داد.پرستار اوزگه به صمد میگوید: ولی من قبلن به ایلول زنگ زده بودم و اون میاد.
سلیمان و سینان صحبت میکنند.سلیمان میپرسد: که گلهای مزار بهار را کی اورده بود ؟ او هم میگوید: حتما دوستانش اورده اند.سلیمان به راننده می‌گوید سریع تر برود چون نمی خواهد دیدن اتفاقات امروز بیمارستان را از دست بدهد‌
فاتح در زندان است و دست یکی از زندانیان را میبیند و میگوید اگر بیمارستان برگشتم میتوانی آنجا بیایی. آغوز به دیدنش رفته است و میگوید امده ام تا تو را بیرون ببرم. فاتح میگوید اگر بابام تورا فرستاده بهش بگو با من در گیر نشود.
آغوز میگوید آن زندگی که در خور تو باشه همینه؟ فقط با یک درد، همه چی واست تموم شد؟ آغوز میگوید گذشته را اگر ما یا دیگران نوشته باشند، تمام شده و رفته.ولی چیزی به اسم آینده وجود داره. بیرون کلی انتخاب و راه حل است. که تو باید واسه اینده ات انتخاب کنی. با هم از اینجا میرویم و حق اعتراض هم نداری.
علی مرد موتور سوار را معاینه میکند که ایلول میرسد.و اصرار میکند که خودش آمده و میخواهد بیمارش را رسیدگی کند. علی اهمیتی نمی دهد و کارش را دنبال میکند.ایلول با او بحث میکند و میگوید : تو میخواهی مرا مجازات کنی. علی می‌گوید: ما باید رابطه شخصی و رابطه پزشکی را از همدیگر جدا کنیم.من مافوق تو هستم و تو دستیار من هستی….تو در رفتارت در مواقع سختی ،مشکلات و نواقص داری.
ایلول در راهرو ایپک را میبیند و او میخواهد آن بسته شیرینی را به ایلول بدهد، اما ایلول میگوید :خودت را خسته نکن ما نه خواهر هستیم نه دوست هستیم.هیچوقت هم نخواهیم شد‌. ایپک زبر لب میگوید زمان نشان خواهد داد.
سینان و سلیمان به بیمارستان میروند .بهشان خبر میدهند که مامورین مالیاتی امده اند و در مورد انها گزارش داده شده است.سلیمان میگوید اشکالی ندارد ما چیز مخفی نداریم. سینان ایلول را می‌بیند و از اینکه او هنوز هم آنجا هست ناراحت است و به او میگوید: کنجکاوم بدانم که ضیا بهت چی گفته؟ اون بلده که بچه ها را سرگرم کنه.ایلول میگوید: ولی آن بچه ها خودشان همه چیزها را میفهمند.
علی پیش ضیا میرود و در مورد مامورین مالیات سوال میکند.ضیا میگوید قصد انها تهنت زدن بمن است و من میخواهم بخاطر منافع بیمارستان استعفا بدهم.علی میگوید یعنی تسلیم انها میشوی؟ و کارهایی را که نکرده ای،به گردن بگیری؟ ضیا میگوید من گناهکارم چون میدان را برای انها و کارهایشان باز گذاشتم و نادیده گرفتم‌…برای تلافی انها باید کاری بکنم که برای بیمارستان بهتر است.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال ضربان قلب قسمت 29 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال ضربان قلب قسمت 30  مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *