خلاصه داستان سریال ترکی ضربان قلب قسمت 31
همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال ضربان قلب قسمت 31 را برایتان آماده کرده ایم.
امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.
ضیا را به اورژانس میبرند و اقدامات درمانی را انجام میدهند. علی حرفهای آخرش با ضیا یادش میاید و فکر میکند که کاش قلبش را نشکسته بود.سلیم در حال شوک دادن است علی میگوید: بابا منو ببخش. لطفا برگرد و یک شانس دیگه بده.
خانم خدمتکاری که برای نظافت خانه سینان آمده میخواهد لوارم او را جمع کند که با عصبانیت سینان مواجه میشود که میگوید لوازم او باید دست نخورده باقی بمانند.
سینان فکر میکند که سلیمان اسرا را به آنجا دعوت کرده است و میگوید او حتی به مراسم خاکسپاری دخترش نیامد.سلیمان نظرش این است که چون او هم آنجا سهام دارد به او نیاز خواهند داشت.
اسرا دم بیمارستان است که یک مرد دختری مجروح را میآورد و میگوید: اونو پیدا کردم.
سلیم تلاش میکند و ایپک و ایلول هم آنجا هستند و با انجام یک عمل ریسکی او را برمیگردانند.ایلول به ایپک میگوید: تو میتوانی به اورژانس بروی .او عصبی میشود و میرود.
ودات به ایپک زنگ میزند و ایپک میگوید : من سعی میکنم به ایلول نزدیک شوم اما او برعکس میکند.ودات میگوید: او فقط از کودکیش خاطرات بدی دارد.ایپک میبیند دختری به اسم صنم را میآورند و اسرا به او رسیدگی میکند.اسرا از آن مرد موضوع را میپرسد و او میگوید که به غیر از این دختر دو جوان مجروح را هم می آورند.اسرا رسیدگی به انها را به ایپک میسپارد.
نسرین از ودات گله میکند که در بیمارستان از ایپک زیاد کار میکشند و ایلول میخواهد ایپک را از آنجا فراری بدهد. گوشی نسرین زنگ میخورد و ودات فکر میکند ایپک است و می رود.نسرین با کسی حرف میزند و میگوید: مگر نگفته بودم این مواقع زنگ نزنی؟ یعنی خیلی دلتنگم شده ای؟
در اتاق، علی میگوید میخواهم از سربابام ام آر آی بگیریم.
در راهرو، سلیم با ایپک اشنا میشود. ایپک و ایلول دوباره همدیگر را میبینند و ایپک از او گله مند است که او را نادیده میگیرد.ایلول از روزهای بچگیش یاد آوری میکند و اینکه مادرش چطور بین انها تفاوت میگذاشته و او را ازار میداده است.ایپک میگوید: ولی اینها تقصیر من نیست.ایلول قبول میکند که تقصیر هیچکدام انها نیست.با این وجود میگوید: ما هرگز خواهر نخواهیم شد.
ضیا را به تومورگرافی میبرند .ایلول علی را دلداری میدهد و میگوید تنها نیستی و مشکلات را با هم حل میکنیم.علی به عکسها نگاه میکند و میفهمد که او تومور مغزی دارد و باید زودترعمل شود.امبولانس آن دو جوان مجروح را میاورد که یکی از آنها بیهوش است. و آن دیکری او را متهم میکند که قصد تجاوز به آن دختر را داشته است.دختری بنام سونرا همراهش است و از اینکه او خود را وارد این ماجرا کرده شاکی است و میگوید: خودت را به دردسر انداختی.
علی برای عمل ضیا عجله دارد، ولی سلیم موافق نیست و نظرش این است که با این سرعت قلب او تحمل نمی کند…
پسر زخمی مرتب اظهار میکند که آن پسر به آن دختر تجاوز کرده و باید بمیرد.
اسرا صنم را معاینه میکند .ایلول به علی میگوید سلیم حق دارد و نباید کار اشتباهی کنیم که راه برگشت نداشته باشد.علی میگوید: قبل از آن حمله، من با پدرم دعوا کردم .سرش داد کشیدم و بدرفتاری کردم و باید نجاتش بدم.ایلول میگوید: ولی خطا را نباید با خطای دیگری جبران کرد.ایپک از سالن رد میشود و میبیند که ایلول و علی همدیگر را بغل کرده اند.
صنم با اسرا حرف میزند و یادش نمیاید چه اتفاقی افتاده است.اسرا میگوید: یک نفر بتو حمله کرده است.صنم عصبی میشود و اسرا به او آرامش میدهد.اسرا با ناراحتی میگوید که من به برادرم چه بگویم؟
اسما به بیمارستان میرود و عکس بزرگ بهار را میبیند و در کنارش عکس زن دیگری را میبیند.و به یاد میاورد که او را قبلا در کافه اش دیده است که همراه آن مرد شاکی بود.سپس از پرستار درباره او سوال میکند و میفهمد که از کارمندان همانجا بوده است که مرده است.
سلیم به علی میگوید کار خوبی کردی که عمل را به تاخیر انداختی. علی پاسخ میدهد: من دکتر خوبی میشوم اما فرزند خوبی نیستم.وموضوع را بعد از عمل بهت میگویم.
اسما پیش ایلول رفته و موضوع را برایش میگوید و در این مورد مطمئن است.سینان با تلفن حرف میزند و سفارش میکند که تابلو عکس بهار را در همه جای بیمارستان بزنند.
سلیمان به سینان خبر میدهد که ضیا حمله قلبی داشته است .ایلول به دیدن سینان میرود و میگوید که من خبر دارم که کارهای آن مرد زیر سر شما بوده است و باید فردا آن دعاوی شکایت را پس بگیرید.سینان میگوید : اگر تو کارت را درست انجام میدادی الان دخترم زنده بود. و شکنجه دیدن تو ادامه خواهد داشت.
امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال ضربان قلب قسمت 31 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال ضربان قلب قسمت 32 مراجعه فرمایید .
برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.
برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید
نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم