خلاصه داستان سریال ترکی ضربان قلب قسمت 34

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال ضربان قلب قسمت 34 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال ضربان قلب الو سریال

سریال ضربان قلب قسمت 34

علی و سلیم به یک ساختمان نیمه کاری ای رفته اند که کارگران در آنجا کار می‌کنند. سلیم می‌گوید: بعد از گفتن آن حرفها به بابات فکر کردم بهتره اینجا رو ببینی. تمام کردن اینجا بزرگترین رویاش بود. اسمش کلینیک کودکان دنیز اوغلی هست. از من کمک خواسته بود که وقتی تموم شد برای تو سوپرایز بشه. قرار بود کودکان بیان اینجا و بدون هزینه درمان بشن. علی میگوید: معلومه که می‌خواسته اشتباهاتش رو جبران کنه.
یکی از کارگران سلیم را برای کاری به طبقه بالا صدا می زند. علی بیرون می رود تا منتظرش باشد. ایلول با علی تماس میگیرد و می‌گوید که آلپ ندارم پزشکی یکی از آشنایانش را آورده و مسأله جدی است و میخواهد با علی مشورت کند. در این موضع صدای انفجار مهیبی در ساختمان شنیده می شود. علی بهت زده می شود و به دنبال سلیم می رود و به ایلول میگوید که بعداً تماس میگیرد. ایلول صدای انفجار را شنیده و نگران شده است. علی به دنبال سلیم داخل ساختمان می رود و می‌بیند که سلیم زخمی شده و افتاده و دستش لای دیوار بتنی گیر کرده است. علی میگوید از اینجا بیرون میارمت.
آغوز و ایپک و صمد داخل اتاق عمل هستند و از اینکه آن زن هیچکس را ندارد ناراحت هستند. آغوز میگوید با این وضعی که او دارد بهتر است نزدیکانش او را بعد از بهبودی ببینند.
ودات به میوه فروشی محله می رود و میخواهد ای او و همسرش سما در مورد نسرین بپرسد که شاید او را دیده باشند. اما آنها اظهار بی اطلاعی میکنند.
علی سعی میکند سلیم را بیدار نگه دارد. آمبولانس می آید و نیروها سعی می‌کنند تا دست سلیم را بیرون بیاورند. او خونریزی زیادی دارد. ایلول ماجرا را از علی می شنود و خیلی ناراحت می شود و میگوید من بیمارستان را آماده میکنم تا زودتر بیایید. نیروهای اورژانس میگویند که بیرون کشیدن دست سلیم زمان زیادی می برد. علی میگوید که باید زودتر او را بیرون بکشند زیرا خون زیادی از دست داده است. سلیم می‌گوید که دستش را قطع کنند. علی به او میگوید که ما نجاتت می‌دیم.
آن زن سعی میکند با انگشتش به ایپک چیزی را بفهماند. آغوز از ایپک حال آن زن را میپرسد و ایپک فکر میکند که او حال مادر خودش را میپرسد و نگران مشکل او است و وقتی می فهمد که منظور او بیمار بوده دلخور می شود.
سلیم می‌گوید زمان دارد می‌گذرد و آنها موفق نشده اند و میخواهد که دستش را قطع کنند اما علی قبول نمیکند.
ایلول سر درد دارد. ایپک پیش او می آید تا زخمش را پانسمان کند. آنها کمی در مورد گذشته صحبت میکنند ‌
سلیم اصرار میکند که برای نجات زندگی اش دستش را قطع کنند. علی با ناراحتی دست سلیم را با اره قطع می کند و او را به بیمارستان می برند. او تاکید میکند که دستش را هم آورده و به بیمارستان بفرستند.
شوهر سما، ابراهیم به دیدن آن زن ناشناس می رود و او را تهدید می‌کند که اسم او را جایی نیاورد، وگرنه او را خواهد کشت. آن زن میخواهد جیغ بکشد اما نمی‌تواند.
ایپک در آسانسور، زن و دختر بچه ای را می‌بیند، او یادش می آید که آن زن نیز سعی داشت با او همین کار را بکند، او بهت زده شده و با خودش می‌گوید: این امکان نداره! ولی باز هم شک میکند و با بی قراری به سمت اتاق می رود و میبیند که آن زن آنجا نیست و او را به خاطر بد شدن حالش دوباره به اتاق عمل برده اند.
ایپک گریه کنان پیش ایلول می آید و می‌گوید: مادرم حالش بده. اون تو بیمارستان بوده و من نشناختمش. اون زیر اتوبوس رفته بود. یک نفر اونو هول داده.
او سپس از ایلول میخواهد به اتاق عمل برود.
ودات پیش اسما در کافه می رود و مقداری پول به او می‌دهد و می‌گوید که اینها حق ایلول است و از او میخواهد آنها را به ایلول بدهد.
علی و اسرا سعی می‌کنند دست سلیم را به بدنش وصل کنند. اسرا می‌گوید که او یک زن در استانبول دارد و به او در مورد حادثه خبر میدهد.
در اتاق عمل، ایلول لرزش دست پیدا میکند و آغوز به خاطر خستگی اش او را از اتاق عمل بیرون میکند.
در کافه، ودات کلیدهای مغازه را نیز روی میز کنار پول ها می‌گذارد و به اسما می‌گوید که او قریب نسرین را خورده بود و به حرفهای ایلول گوش نداده بود. او از اسما میخواهد آنها را به ایلول بدهد، اما اسما می‌گوید که نمی‌تواند این کار را بکند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال ضربان قلب قسمت 34 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال ضربان قلب قسمت 35  مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *