خلاصه داستان سریال ترکی عشق تجملاتی قسمت ۶۸ + زیرنویس و دوبله

شب در خانه، عایشه برای اینکه کرم را ناراحت و مریض جلوه دهد، زیر چشمان او را با لوازم آرایش کبود می کند. سر میز شام، کرم خودش را به ناراحتی و افسردگی زده و غذا نمی‌خورد، اما شام غذای مورد علاقه اوست و کرم به سختی جلوی خودش را میگیرد. یلدا خانم از دیدن کرم در آن وضعیت ناراحت می شود. عایشه نیز به عمد سر میز با کرم بد رفتاری میکند. کرم زودتر به اتاق می رود. یلدا خانم بعد از شام پیش عایشه رفته و در مورد وضعیت کرم ابراز نگرانی میکند. عایشه به او میگوید که:« من طبق خواسته شما با او رفتار میکنم. اما واقعا از اینکه کرم اذیت میشه ناراحت هستم. ما واقعا همدیگه رو دوست داریم و نمیتونم ناراحتی کرم رو ببینم.» یلدا خانم تحت تأثیر عایشه قرار میگیرد. اما همان لحظه جیدا به او زنگ زده و از او میخواهد که در این مسیر محکم باشد تا به خواسته شان برسند. یلدا خانم دوباره به خودش آمده و از عایشه میخواهد زودتر قضیه را تمام کند. عایشه با ناراحتی به اتاق برمیگردد. کرم از اینکه غذا نخورده عصبی و گرسنه است. عایشه پنهانی به آشپزخانه می رود تا برای او غذا ببرد، اما یلدا خانم او را میبیند و از دست او عصبانی می شود و میگوید:« پسرم اونجا داره از گرسنگی میمیره اونوقت تو به فکر خودت باش و بخور.» او غذا را از دست عایشه گرفته و عایشه دست خالی برمیگردد.
صمد که بخاطر خواسته ولکان برای اینکه دوباره خیانت نکند، دارویی برای کاهش میل جنسی می‌خواهد، شب در اتاق از هولیا میخواهد که این دارو را تهیه کند، زیرا برای یکی از دوستانش میخواهد.هولیا که همچنان تصور میکند صمد در حال خیانت به اوست، فکر میکند که او دارو را برای خودش خواسته است.
صبح در شرکت، طبق آمار خبر کار خیر عایشه، بازدهی منفی در فضای مجازی زیاد شده و نظرهای مخالف و ایراد از کار عایشه هر لحظه در حال افزایش است. کرم متوجه می شود که نظرات واقعی نبوده و با ربات ثبت می شوند. او میفهمد که این کار جیدا است. او به اتاق جیدا رفته و از او میخواهد که این کارهایش را تمام کند، اما جیدا به دروغ ادعا میکند که چنین کاری نکرده.
ارکوت به مغازه پدر صبری می رود و به زور و اصرار و با هماهنگی صبری، از پدر او وسایل خانه به صورت قسطی تهیه میکند تا به خانه فیضا ببرد.
در شرکت، صمد دارویی را که هولیا به او داده، برای ولکان می برد. ولکان با خوشحالی کل دارو را سر میکشد و منتظر اثر اوست. کمی بعد، او به همراه عایشه و کرم دوباره به محلات شهر برای پخش سوپ می روند. از آنجایی که هولیا به عمد دارویی برعکس برای افزایش میل جنسی داده بود، ولکان به هم ریخته و میخواهد به همه دخترها نزدیک بشود. او غیر طبیعی شده و کرم جلوی او را میگیرد.
شب در خانه ملاحت خانم، سر میز شام ارکوت شروع به بحث کرده و در آخر میگوید که :«من با یکی از بچه های شرکت میخوام همخونه بشم». او از خانه بیرون می رود. نظمیه از اینکه ارکوت زودتر اقدام کرده عصبی می شود و به رضا فشار می آورد که باید از این خانه برویم. ملاحت خانم از اینکه بچه ها دیگر او را نمی‌خواهند ناراحت است، و رضا بین او و نظمیه گیر کرده است.
شب بعد از تمام شدن پخش سوپ، عایشه و کرم در حال برگشت به خانه هستند که متوجه می شوند پسر بچه ای که در کوچه بوده، پنهانی وارد ماشین آنها شده و خوابیده است. آنها حمزه را با خودشان به خانه می برند، حمزه میگوید که پدر و مادرش را گم کرده و مدتی است که در خیابان زندگی می‌کند. حمزه شب را پیش کرم و عایشه میماند و روز بعد، آنها به پلیس گزارش داده و حمزه را تحویل می دهند. عایشه برای اینکه خانواده حمزه پیدا شوند، در صفحه خودش فیلمی گذاشته و از همه میخواهد خانواده او را پیدا کنند. این بار بخاطر کار خیر دیگری که میکند، محبوبیت او بالا رفته و همه نظرات مثبتی برای او میگذارند و خانواده حمزه به سرعت پیدا می شوند، زیرا جیدا از این قضیه بی خبر است و از طریق ربات فعالیتی نمیکند تا عایشه را تخریب کند. وقتی در شرکت جیدا این خبر را می شنود، عصبی شده و دوباره تصمیم به خراب کردن عایشه میگیرد.
فیضا در شرکت به آتیلا میگوید که قرار است با ارکوت همخانه شود. آتیلا با اینکه از قبل به فیضا بابت علاقه ارکوت به او هشدار داده بود، از این تصمیم فیضا تعجب میکند. او به فیضا میگوید که ارکوت بی منظور قصد همخانه شدن با او را ندارد و فراری دادن درخواست بقیه و بهانه کثیف بودن و سوسک داشتن خانه فیضا را ، ارکوت بین همه پخش کرده است. فیضا از شنیدن این قضیه عصبی می شود.
ولکان و غنچه به همراه عایشه و کرم، در بالکن شرکت نشسته و در مورد اتفاقات اخیر صحبت میکنند. عایشه میگوید:« باید از یه طریقی یلدا خانم رو تحت تأثیر قرار بدیم و به این کار ادامه بدیم». آنها تصمیم میگیرند نقشه ای بکشند و کرم به حالت مست با حالی خراب جلوی یلدا خانم فیلم بازی کند و خودش را عاشق دلباخته نشان دهد، تا او متأثر شود. ولکان که همچنان تحت تاثیر دارو است، مدام می‌خواهد خودش را به غنچه نزدیک کند، کرم جلوی او را میگیرد و سعی میکند او را آرام کند. آنها برای عملی کردن نقشه خود دست به کار می شوند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *