خلاصه داستان سریال ترکی عطر عشق قسمت ۱۱۰ + زیرنویس و دوبله

جان از بوی عطری که فابیو همراه کارت دعوت برایش فرستاده خوشش نمیاید و میگوید :یه عطر معمولیه.صنم خیالش راحت میشودو خدا را شکر میکند. در همین حال مک کینان با قیافه ی بر افروخته وارد شرکت میشود و به خاطر دزدیده شدن اطلاعات پروژه ی ردموند توسط فابیو، جان وشرکت ایده ی فوق العاده را مقصر میداند. جان از او معذرتخواهی میکند و قول میدهد خسارتشان را جبران کند.بعداز رفتن فابیو،جان با ناراحتی میگوید:«به خاطر فابیو اعتبارمان را از دست دادیم، نباید اجازه میدادیم آیلین اینجا کار کند» او امره را به خاطر راه دادن آیلین به شرکت مقصر میداند به همه اطمینان میدهد که به زودی آیلین را به زندان خواهد انداخت.
فابیو به آیلین ،چکی به مبلغ بالا میدهد و میگوید هر جا خواستی میتوانی بروی. سپس به مدیر برنامه اش،مینا میگوید:« باید هرچه زودتر عطر صنم را هم وارد بازار کنیم» مینا مخالف است و میگوید:«باید بین دو معارفه دست کم شش ماه فاصله باشد، اینطوری به شرکت ضربه میزنی» اما فابیو میگوید دوست دارد هر چه زود تر نابودی جان و شرکتش را ببیند.
جان دردفترش به امره میگوید:«پدر این شرکت را به من سپرد وحالا به جایی رسیدیم که حتی نمیتوانیم از منافع آن حفاظت کنیم» درم وارد اتاق کار جان میشود و با شرمندگی میگوید:«من حواسم پرت شد و نسخه ی نهایی طرح شرکت ردموند رو به آیلین دادم،فکر کردم حالا که آیلین سهامدار شده اتفاقی نمی افتد » و در میان گریه از همه عذر خواهی میکند ومیگوید جبران خواهد کرد،جان که از او انتظار این سهل انگاری را نداشته با خشم میگوید:«شرمندگی تو چیزی رو عوض نمیکنه، بهتره برای مدتی از اینجا بری،ما بیشتر از این نمیتوانیم با هم کار کنیم» بعد از رفتن درم میگوید:«آیلین اومد بین ما وهمه چیز رو به باد داد من دیکه تحمل اینهمه دروغ ودغل رو ندارم» وبه همراه صنم از شرکت بیرون میرود.
امره به جیدا زنگ میزند از او خواهش میکند با مک کینان صخبت کند تا دوباره اعتماد شرکت رد موند را جلب کنند ولی جیدا که از طرف جان سر خورده شده و جواب نه شنیده از کمک کردن طفره میرود و همکاری نمیکند.
جان وصنم به اسکله میروند و جان برای فراموش کردن مشکلاتش شروع به عکاسی میکند، صنم سعی میکند همه چیز را در موردقراردادش با فابیوتوضیح دهد ولی جرات پیدا نمیکند.
لیلا به اتاق کار امره میرود و به او میگوید:« با وجود همه ی این اتفاقها باز هم با آیلین دوست بودین و رابطه داشتین، آیلین خودش این ها رو گفت» امره با ناراحتی و تعجب میگوید:«نکنه به خاطر همین با عثمان نامزد کردی ؟ من خیلی وقت است که با آیلین قطع رابطه کرده ام به او هیچ احساسی ندارم» وبه چشمهای لیلا خیره میشود و لیلا سکوت میکند. در همین حال عثمان برای دیدن لیلا به شرکت میاید و امره از دیدن او حالش گرفته میشود.
درمحله ، نهاد و محبوبه بر سر فروش محصولات ارگانیک هنوز مشکل دارند و نهاد به محبوبه اجازه نمیدهد که از مغازه اش برای فروش استفاده کند و محبوبه تصمیم میگیرد فکر اساسی بکند.
GUN AY

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *