خلاصه داستان سریال ترکی وصلت قسمت 133

سلام همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 133 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه آن لذت ببرید.

سریال وصلت قسمت 133

تحسین می فهمد که کرم قصد ندارد پاکت را به او بدهد و با مظلومیت می گوید: «پسرم آدم این کارو در حق خانواده اش نمیکنه. » کرم خیلی جدی می گوید:« درسته اما شما هیچ وقت منو از خانواده ندونستین. » بعد هم با عصبانیت می گوید: «تو به من چیزهایی که میخوام بده تا منم آزادیتو بهت بدم! » تحسین وقتی می فهمد کرم کل سهام او را می خواهد می گوید: «پسرم نمیشه. نصفشو بهت میدم خوبه؟ » اما کرم قبول نمی کند. تحسین می گوید: «همه اینارو بولنت تو گوشت خونده؟ چرا به این آدم اعتماد میکنی؟ مگه حال مادر و مادربزرگت رو نمیبینی؟ این آدم زیر فرمان مرگ پدر و مادرت رو امضا زده. حتی تورو… » و کلافه بلند می شود و می رود.
وقتی نجمی در مورد مینیاتور به صالح می گوید. صالح به آرامی می گوید: «اونا وقت به ظاهر مینیاتور توجه میکنن اما چیزی که برای ما مهمه باطن اون هست… » همان موقع عبدالله از راه می رسد و با عجله به طبقه بالا میرود.
وقتی فریده و عزیز در شرکت مشغول گشت و گذار هستند، انیس که مشخص است دلهره دارد و هول کرده جلو می رود و می گوید: «فریده خانم تازه اومدین درسته؟ سلطان خانم و سرپیل خانم رو دیدین؟ » فریده و عزیز از سوال او جا می خورند و عزیز مشکوک به او خیره می شود که انیس می گوید: «فکر کنم خیلی خسته م! »
عزیز در مورد جاسوسی که داخل شرکت دارند به فریده هم می گوید. بعد هم از او می خواهد به شرکت برگردد. وقتی فریده قبول نمی کند عزیز می گوید: «حداقل از دور کمک دستمون باش فریده. » فریده هم لبخند می زند و قبول می کند.
انیس با عجله به اتاقی که کیف فریده داخل آن است می رود تا گوشی اش را بردارد. همان موقعی کسی وارد اتاق می شود و انیس فورا زیر میز پنهان می شود. کمی بعد که اتاق خالی می شود انیس فورا گوشی را برمیدارد و میرود.
عزیز سراغ کرم می رود و مدتی بدون حرفی با عصبانیت به او چشم می دوزد. بعد طاقت نمی آورد و می گوید: «چرا این کارو کردی کرم؟ » کرم می گوید که همه چیز برای او بازی است و می خندد. عزیز می گوید: «یعنی میگی دیگه رابطه ی برداری هم نداریم؟ » کرم می گوید: «آدم وقتی تو چشمای داداشش نگاه کنه و دروغ بگه باعث این چیزا هم میشه! تو حتی بهم گفتی بابام هم مرده اما زنده ست! » عزیز می گوید: «من چیزی که دیدم رو بهت گفتم کرم. » بعد هم می گوید: «داداش بی عقل من… کی بهت اینارو گفت؟ بولنت درسته؟ به خاطر همین هم مینیاتور رو به اون دادی؟ » کرم می گوید: «به خاطر خانواده م هرکاری میکنم. » عزیز می گوید: «میتونستی از من کمک بخوای. اما خیانت کردی. » وقتی کرم از عزیز می خواهد بیرون برود، عزیز می گوید: «پس طرف خودت رو انتخاب کردی. از این به بعد مراقب حمله هات باش. و به بابابزرگت که عمرش اندازه ی یه پروانه ست بگو، عمر اون دست منه! »
طبق گزارش پلیس اسلحه ای که فریده به یالچین داده بود همان اسلحه ای است که با آن عمه اش کشته شد.
وقتی نهیر به کنار ساحل می رود کرم خودش را از پشت سر می رساند و از نهیر می خواهد حالا که قصد رفتن دارد، تمام سهامش را به او به قیمت بالاتری بفروشد. نهیر در مقابل پیشنهاد او سکوت می کند اما در نهایت قبول می کند.

امیدواریم از مطالعه  خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 133 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 134 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *