خلاصه داستان سریال ترکی وصلت قسمت 137

سلام همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 137 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه آن لذت ببرید.

سریال وصلت قسمت 137

عزیز با کمی فکر کردن از فیرات می خواهد همدیگر را ملاقات کنند تا شاید او جای دفتر کرم را بداند. فیرات می گوید که کرم یک دیوانه ی به تمام معنا است که عکس تمام انها را روی توپ های بیلیارد چسبانده و با آنها بازی می کند. درست مثل زندگی واقعی اش. عزیز از کرم می خواهد در این مورد کمکش کند. فیرات هم سراغ کرم می رود و از او می خواهد تا آشتی کنند و دستش را به سمتش دراز می کند. کرم با عصبانیت می گوید: «مگه بهت نگفتم جلوم سبز نشو؟ » و دست او را می پیچاند و از شرکت بیرون می کند. در این فاصله عزیز به اتاق کرم می رود و خیلی راحت دفتر سیاه را از داخل کیف کرم بیرون می کشد و ان را برمیدارد. کمی بعد که کرم به اتاقش برمی گردد دنبال دفترش می گردد و وقتی می فهمد که سرجایش نیست مضطرب می شود.
درست وقتی که آدم تحسین به سمت اتاق رستم می رود، ناگهان قلب رستم از حرکت می ایستد و دستگاه ها شروع هشدار دادن می کنند. فریده گریه اش می گیرد و دکترها را با عجله صدا می کند. دکتر و پرستار به سمت اتاق رستم می روند تا او را به زندگی برگردانند. آدم تحسین به او خبر می دهد که حال رستم بد شده و احتمال مردنش هست. تحسین می گوید که نمی تواند زندگی اش را دست احتمالات او بسپارد و تصمیم می گیرد خودش به بیمارستان برود و کار رستم را تمام کند.
بولنت به کرم زنگ می زند و از انجایی که پیش بینی میکرده عزیز سراغ دفتر سیاه او برود، حدس می زند که عزیز دفتر را برداشته و تعقیبش می کند. او به کرم اطمینان می دهد که نگران چیزی نباشد.
رستم دوباره به زندگی برمی گردد که دو نفر از افراد تحسین، پلیس های مراقب اتاق او را بیهوش می کنند و سروقت رستم می روند. لحظه ی آخر فریده از راه می رسد و سعی می کند مانعشان بشود و فریاد می زند: «شما کی هستین؟ کی به شما دستور داده؟ » تحسین وارد اتاق می شود و می گوید: «من! تو زخمیو که پوست انداخته مدام خاروندی تا سر باز کنه!» فریده که ناباورانه به او چشم دوخته اشک می ریزد و می گوید: «من فقط میخواستم حقایق رو بدونم. » و بعد با نفرت به سمت تحسین حمله می کند و او را قاتل می خواند. تحسین با بغض فریاد می زند: «قاتل نه. عاشق… عشق سهیلا دستای منو خونی کرد. ما هردومون همدیگه رو دوست داشتیم. اما پای بابات وسط اومد و کاری کرد باور کنه من آدم بدیم و جدامون کرد. برای ترسوندنشون اسلحه به دست گرفتم و رفتم جلو اما وقتی اونارو دست توی دست دیدم تحمل نکردم و ندونسته شلیک کردم که همون موقع فریده پرید جلوی گلوله… واقعا نمیخواستم اینطوری بشه. » فریده روی زمین می نشیند و گریه می کند. تحسین به سمت رستم می رود و می گوید: «این راز فقط بین من و تو میمونه. » و زندگی او را پایان می دهد. فریده فریاد می زند: «من بالاخره تورو تحویل پلیس میدم. » تحسین می گوید: «با این کار عزیز رو هم میکشی. چطور میتونی با مردی ازدواج کنی که باباشو فرستادی زندان؟! این عشق بین شما غیرممکنه. » فریده که با حقیقت روبرو می شود وحشت می کند.
عزیز همراه آلتان و انیس در ماشین است که ماشین های افراد بولنت از دو طرف راه او را سد می کنند. عزیز و التان از انیس می خواهند نگران چیزی نباشد و خودشان از ماشین پیاده می شوند و با افراد بولنت درگیر می شوند. ولی وقتی به سمت ماشین برمیگردند، خبری از انیس نیست.
آلتان و عزیز به دنبال انیس داخل جنگل می روند و می بینند که کرم او را گیر انداخته و اسلحه را روی سرش گرفته. کرم از انها دفتر را می خواهد تا کاری با انیس نداشته باشد. این تصمیم سختی برای عزیز است اما قبول می کند و دفتر را به کرم می دهد. کرم انیس را به سمت عزیز هل می دهد و می رود. همان موقع از پشت سر به عزیز شلیک می شود که انیس با دیدن آن عزیز را کنار می زند و خودش مورد اصابت گلوله قرار می گیرد و در آغوش عزیز چشمانش را می بندد. عزیز اشک می ریزد و بولنت به انها نزدیک می شود و می گوید: «عزیز بعد از این وقتی تو رشد منو تماشا میکنی من هم به خاک افتادنت رو نگاه میکنم. » کرم هم می گوید: «عزیز کورکمازر خوب بازی کردی اما این بار قوانین رو من تعیین میکنم. »
طولی نمیکشد که ویدیوی درگیری و قتل عزیز در اخبار و رسانه پخش می شود. تمام شرکت از آن باخبر می شوند و سلطان با قیافه ای ماتم زده و گریان به اتاق عزیز می رود. عزیز فورا شرکت را از میان انبوه خبرنگاران ترک می کند که همان موقع عبدالله سر می رسد و می گوید: «آینده در گذشته است. کلید آینده در گذشته پنهونه. » کلیدی به او می دهد و می رود.

امیدواریم از مطالعه  خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 137 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 138 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *