خلاصه داستان سریال ترکی وصلت قسمت 68

سلام همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 68 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه آن لذت ببرید.

سریال وصلت قسمت 68

نهیر با کسی که قرار است مکان دفیله و مانکن ها را حل کند قرار می گذارد و مقدار زیادی پول هم مقابلش می گذارد و می گوید: «میخوام آبروی طراحمون فریده جلوی همه ی خبرنگارا بره و رسوا بشه. هرکاری میکنی بکن تا فریده از روی اون سن پایین بیفته. »

زن می پرسد: «این همه پولو فقط به خاطر این به من ندادی که نه؟ » نهیر می گوید: «نه یه چیز دیگه هم میخوام… »

سلطان به همراه گلتن به مغازه ی صالح می روند. صالح از دیدنشان خوشحال می شود.

گلتن بین وسایل متوجه مجله ای که در آن اسم صالح به عنوان دکتر آمده می شود و در حالی که به وضوح جا خورده و توی فکر رفته می گوید: «امکان نداره… »

عزیز فریده را به اتاقش صدا می زند و از او می خواهد تا شب را با هم شام بخورند.

فریده می گوید که نمی تواند چون امروز در محله شان افطاری هست.

همان موقع آلتان به عزیز زنگ می زند و فریده که می خواهد اتاق را ترک کند، عزیز دستان او را می گیرد و مانعش می شود.

فریده هم با دست دیگرش دستان عزیز را نوازش می کند. عزیز برای مدت طولانی به دستانشان خیره می شود و چیزی نمی تواند بگوید…

بعد از تماس آلتان، عزیز به فریده می گوید که سلطان امشب افطاری محله دعوت است و اصرار کرده عزیز هم بیاید. فریده خوشحال می شود.

کرم از فیرات با جدیت دلیل ناراحتی سلطان را می پرسد.

فیرات با دستپاچگی همه چیز را برای او تعریف می کند و وقتی کرم با عصبانیت به سمت خانه می رود، فیرات با نگرانی به عزیز زنگ می زند تا جلوی کرم را بگیرد.

وقتی عزیز به خانه می رسد، کرم با خشم یقه ی تحسین را گرفته. عزیز مانع او می شود و می گوید: «به نظرت اگه میدونست دخترش تو اون ماشینه این کارو میکرد؟ تو هرچقدر هم سلطان رو دوست داشته باشی اندازه عشق یه پدر به دخترش نیست. »

لحظه ی آخر کرم می گوید: «دو هفته بهتون وقت میدم تا این خونه رو تخلیه کنین. چون میخوام ازدواج کنم.» عزیز در حالی که جا خورده به سمت تحسین برمی گردد و فقط با سرزنش به او نگاه می کند.

نهیر فریده را به اتاقش صدا می زند و به او می گوید: « به عنوان هشدار آخر بهت میگم. بین منو عزیز قرار نگیر. وگرنه مثل یه سوسک لهت میکنم. من و عزیز از بچگی با هم بزرگ شدیم گذشته ی اون منم… »

فریده جلو می رود و با جدیت می گوید: «اگه گذشته ش تو باشی آینده ش منم نهیر! »

پریهان به شرکت می آید و عزیز صدایش می کند تا حالش را بپرسد و بعد می گوید: «وکیل زنگ زد. میخوای بهم بگی چه خبره؟ »

پریهان می گوید: «از این به بعد دیگه به کسی چیزی نمیگم. »

پریهان در مورد فریده و علاقه ی عزیز به او می پرسد و می گوید که هرگز اجازه ازدواج با او را به او نخواهد داد.

عزیز خیلی جدی می گوید که از دخالت در زندگی اش دست بردارد.

پریهان اتاق او را ترک می کند و به اتاق نهیر می رود و با اطمینان به او می گوید که نگران عزیز و فریده نباشد.

کرم سراغ علی می رود و از او جای مادرش را می پرسد.

علی می گوید: «مادرت نمیتونه بیاد… » در آخر کرم به علی می گوید که پدربزرگش کلید خانه ای را به او داده.

علی از او می خواهد کلید را نشانش بدهد و کرم هم همین کار را می کند.

علی با دیدن کلید جا می خورد اما می گوید که آن را نمیشناسد.

به محض رفتن کرم، علی به تحسین زنگ می زند و خبر این که بولنت کلید را به کرم داده می گوید. تحسین هم دگرگون می شود.

تکین عتیقه های آنیتا را به خانه ی حصیبه می برد. حصیبه با دیدن جعبه های عتیقه ی گران قیمت هیجان زده می شود و یکی از انها را می فروشد و برای خودش دسته ای النگو می خرد!

نهیر پیش عزیز می رود تا ببیند قرار شامشان سر جایش است یا نه.

عزیز می گوید که البته اما از نهیر می خواهد تا مکان و ساعت آن را خودش تعیین کند.

نهیر قبول می کند و موقع برگشت به اتاق خودش، می شنود که سرپیل مشغول رزرو دو صندلی از یک رستورانی است.

نهیر با خوشحالی آدرس را از سرپیل می گیرد.

وقتی امینه برای افطاری شب، به آلتان دستور می دهد، یالچین او را از دور می بیند و می فهمد که خبرهایی هست.

کرم از افرادش می خواهد تا مادرش را برایش پیدا کنند و مژده ی مقدار خیلی زیادی پول به آنها می دهد.

موقع اذان، میز بزرگی در محله گذاشته می شود و همه اهالی دور ان می نشینند. عزیز و سلطان هم آنجا هستند و عزیز هر از گاهی زیرچشمی به فریده چشم می دوزد.

امیدواریم از مطالعه  خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 68 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 69 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *