خلاصه داستان سریال ترکی کلاغ قسمت۸۲ + زیر نویس فارسی و دوبله

خلاصه داستان سریال ترکی کلاغ قسمت ۸۲ تقدیم نگاه شما همراهان عزیز

گونش از آشپزخانه چاقو برمیدارد و در اتاقش را قفل می‌کند.

نسه و فرمان در میزنند و خواهش میکنند که گونش در را باز کند.

کمی بعد گونش در را باز می‌کند و با گریه از مادرش کمک میخواهد.

آن شب قمری به کوزگون اعتراف می‌کند که یک سال پیش کار حمل و نقل دیلا را او به پلیس گزارش کرده بود.

کوزگون از اینکار قمری ناراحت شده و می‌گوید:« ولی من دیلا رو مقصر دونستم. فکر کردم بهم خیانت کرده و مجازاتش کردم.

قمری معذرت خواهی می‌کند اما دیگر خیلی دیر شده است.

کوزگون پیامی به دیلا می‌دهد تا باهم صحبت کنند.

دیلا به دیدن کوزگون رفته و متوجه می‌شود که قمری بلاخره اعتراف کرده است.

او می‌گوید که نمی‌خواسته چوقولی خواهر کوزگون را بکند زیرا کوزگون باور نمی‌کرد.

کوزگون می‌گوید که حالا دیلا را باور دارد.

او در مورد ملاقات دیلا و کمیسر که در فردای تولد دیلا بود می‌پرسد.

دیلا می‌گوید:« من اون روز با کمیسر قطع همکاری کردم. الان هم هیچی نمیتونه رابطه مارو درست کنه. متاسفم

کوزگون بخاطر تمام کارهایی که در گذشته انجام داده پشیمان است و از دیلا خواهش می‌کند که ازدواج نکند.

دیلا می‌داند که حتی اگر ازدواج اش با فرمان را بهم بزند، نمی‌تواند پیش کوزگون بازگردد.

صبح روز بعد، کوزگون آماده است تا به دیدار شرکای بهرام برود. زیرا او به قدیر گفته است که تسلیم آنها خواهد شد.

قدیر با کوزگون تماس گرفته و آدرس می‌دهد.

فرمان که می‌داند کارتال تماس هایش را شنود می‌کند، از قصد تماسی با قدیر گرفته و نام مکان اشتباهی می‌دهد.

او می‌خواهد کارتال به کوزگون این آدرس غلط را بدهد تا کوزگون نتواند جان سالم بدر ببرد.

کارتال سراغ برادرش رفته و هرچه شنیده را می‌گوید.

کوزگون از اینکه کارتال قصد کمک داشته خوشحال می‌شود و او را بغل می‌کند.

اما می‌داند که آن ادرس اشتباه بوده و قرارملاقات در مکان دیگریست.

کوزگون و جهان شب گذشته در آن مکان یک بمب جاسازی کرده اند.

کوزگون وارد ساختمان‌ شده و سراغ میز آنها می‌رود.

او بمب را نشان می‌دهد و می‌گوید که اگر کشته شود، آنها نیز کشته خواهند شد.

کوزگون با آنها معامله می‌کند تا جنگ تمام شود و دیگر کسی کشته نشود.

قدیر نگاهی به شریک هایش می‌کند و شرط کوزگون را قبول می‌کند.

کوزگون پشت تلفن به جهان می‌گوید که بمب را خاموش کنند سپس از ساختمان خارج می‌شود.

قدیر که عصبانیست می‌گوید که کوزگون را با دستهای خودش می‌کشد.

جهان بوسیله شنود این حرف را شنیده و به کوزگون خبر می‌دهد.

کوزگون می‌گوید: « پس من هم سرقولم نمیمونم. بمب رو بترکون جهان اطاعت کرده و ساختمان منفجر می‌شود و تمام دشمنان کوزگون می‌میرند.

دیلا پنهانی کلیدسازی می‌آورد تا گاوصندوق فرمان را باز کند.

زیرا می‌داند فرمان در گاوصندوق مدارکی علیه کوزگون نگه می‌دارد و ممکن است کوزگون را به زندان بیاندازد.

کلیدساز می‌گوید که قفل صندوق حرفه ایست و باید با لوازم حرفه ای بیاید.

دیلا می‌خواهد قبل از عروسی صندوق را باز کند و فردا آخرین فرصت او خواهد بود.

لباس عروس و آرایشگر رسیده اند تا دیلا پرو کند.

دیلا با بی میلی اینکار را انجام می‌دهد.

او کمی بعد همه را مرخص می‌کند.

کوزگون می‌آید و دیلا را با لباس عروس می‌بیند و خشک اش می‌زند.

او خبر نابودی دشمنان اش را به دیلا می‌دهد.

اینگونه دیگر لازم نیست دیلا از او محافظت کند.

او تصمیم دارد که بزودی بخاطر قتل بهرام خود را به پلیس تحویل دهد.

دیلا خواهش می‌کند که کوزگون تا فردا هیچکاری نکند.

در آخر کوزگون می‌گوید که این لباس عروس به دیلا نمی‌آید و در لباس عروس شبیه به پری ها بود.

فرمان و نسه، گونش را به مرکز درمان روحی روانی می‌برند و بستری می‌کنند.

دیلا پس از رفتن کوزگون گریه می‌کند و حال بدی دارد.

صدا به او دلداری می‌دهد.

فرمان به خانه میآید و میخواهد دیلا را ببیند. دیلا لباسهایش را عوض کرده و به دیدن فرمان می‌رود.

او رفتاری سردی با فرمان دارد و فعلا نمی‌خواهد بااو صحبت کند.

 

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان این قست سریال کلاغ لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه داستان سریال ترکی کلاغ قسمت ۸۳ مراجعه فرمایید.

برای حمایت از آستارا خبر لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *