خلاصه داستان سریال ترکی کلاغ قسمت ۷۸ + زیرنویس فارسی

مریم روبروی ساختمان شرکت فرمان رفته تا اینکه فرمان او را میبیند. مریم متوجه می‌شود که فرمان بسیار شبیه به یوسف است. او خواهش می‌کند که دشمنی را با کوزگون کنار بگذارد. فرمان می‌گوید: « من از دشمنی خوشم نمیاد. تا وقتی کسی پا روی دمم نگذاشته من کاری به کار کسی ندارم. ولی پسرشما اینکارو کرده
.
فرمان به اتاق کارش می‌رود و عصبی ست. او می‌خواهد درسی به کوزگون بدهد تا گونش را فراموش کند. نوچه اش می‌پرسد که چرا کار کوزگون را یک سره نمیکند؟ فرمان به یاد می‌آورد که از دیلا خواهش می‌کرد تا به او اعتماد کند و کنارش بماند. اما دیلا از بیمارستان مرخص شده و میخواست که با خانه خود بازگردد. ناگهان ماشینی از طرف شریک های بهرام آمده و به سمت دیلا شلیک می‌کنند. فرمان بدون فکر کردن خود را جلوی دیلا می‌اندازد و تیر می‌خورد. او بار دیگر جان دیلا را نجات داده است. در آنجا فرمان به دیلا قول داده تا مثل کوزگون نباشد و اسلحه را کنار بگذارد. آن روزها برای بدست آوردن اعتماد دیلا تلاش فراوانی کرده و حالا نمیخواهد زیر قولش بزند. او به نوچه اش می‌گوید: « من به دیلا یه قولی دادم. تا وقتی دیلا رو از دست ندادم پای قولم هستم.
دیلا به فرمان زنگ زده و میگوید که با گونش به خانه می رود.
کوزگون به فرمان در مورد تیراندازی شک کرده است. زیرا فرمان از این موضوع خبر داشته و حالا کوزگون حدس می‌زند که او عامل این حمله است. کوزگون و جهان نقشه ای می‌کشند و به مکان جودت حمله می‌کنند. جودت از ترس فرار کرده و آدم های کوزگون به دنبالش می‌افتد. کوزگون می‌خواهد بفهمد جودت از چه کسی دستور می‌گیرد.
در ویلا، گونش به فرمان و مادرش توضیح می‌دهد که عمدا به محله کوزگون رفته تا با او آشنا شود. او از فرصت استفاده کرده و در آنجا معلم شده است. نسه از کارهای دخترش کفری شده و کوزگون را یک لات خیابانی خطاب‌ می‌کند. گونش به فرمان می‌گوید که کوزگون از هویت اش خبر نداشته است. فرمان همچنان فکر می‌کند که کوزگون میدانست و به روی خود نیاورده. گونش می‌گوید که عاشق کوزگون شده. فرمان این احساسات را زودگذر می‌داند و پیشنهاد یک مسافرت به گونش می‌دهد. گونش از روی لجبازی خانه را ترک می‌کند تا نزد کوزگون برود.
نسه از فرمان میخواهد که به کوزگون حمله نکند زیرا بااینکار گونش بیشتر نزدیک کوزگون می‌شود. فرمان قول می‌دهد که یک راهی پیدا کند.
دیلا قولی که فرمان به او داده را یادآوری می‌کند. فرمان سراغ نوچه اش می‌رود. آنها با خبر می‌شوند که کوزگون به جودت حمله کرده است. فرمان می‌گوید: « کوزگون اگه جودت رو دنبال کنه به قدیر میرسه. قدیر یکی از شرکای بهرام بوده و حالا دشمن کوزگونه. اون نمی‌فهمه که حمله کار من بوده. فرمان آن شب قهوه خانه کوزگون را که تبدیل به قمارخانه شده به پلیس گزارش خواهند داد. فیرات با بی‌سیم پلیس گزارش قمارخانه کوزگون را می‌شنود و به شرمین خبر می‌دهد. شرمین و فیرات نمی‌خواهند که کوزگون به زندان بیوفتد.
کارتال با ماشین شرکت به دنبال صدا می‌رود. او به صدا در مورد کارکردن در شرکت فرمان می‌گوید. او می‌داند که صدا علی را دوست ندارد و میخواهد که آنها طلاق بگیرند. صدا می‌گوید که علی دخترشان دافنه را به او نمی‌دهد. کارتال قول می‌دهد که جلوی علی را بگیرد. شرمین از دور دوباره صدا و کارتال را باهم میبیند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *