خلاصه داستان سریال ترکی کلاغ قسمت ۸۰ + زیرنویس فارسی

آن روز صبح، فرمان به دیلا می‌گوید که روز عقد و عروسی را مشخص کرده است. دیلا لبخند سردی می‌زند و سر میز صبحانه مینشینند. نسه عکسی که گونش در فضای مجازی گذاشته را به فرمان نشان می‌دهد. او می‌گوید که گونش از روی لجبازی اینکارها را می‌کند و نباید به او فشار آورد. وگرنه از روی لج با کوزگون ازدواج خواهد کرد. فرمان از این حرف ها عصبانی می‌شود و میگوید تا وقتی زنده است، این اتفاق نمی‌افتد.

کوزگون و جهان نقشه کشیده اند تا ارتباط فرمان با قدیر را ثابت کنند. کوزگون بی خبر و سرزده به ویلای فرمان می‌رود. او جلوی دیلا و نسه به فرمان می‌گوید: « پشت بقیه قایم میشی و به قهوه خونه من حمله میکنی؟ ادای آدم های باشرف رو درمیاری ولی من روی واقعی تورو به همه نشون میدم.

پس از رفتن کوزگون، فرمان به قدیر زنگ می‌زند و از آمدن کوزگون خبر می‌دهد. جهان به خانه ی قدیر حمله کرده و دست و پای قدیر را بسته است. او این مکالمه را ضبط می‌کند. سپس به کوزگون خبر می‌دهد که شک و شبه هایش درست بوده. زیرا فرمان و قدیر باهم در ارتباط هستند. کوزگون می‌گوید که حالا وقت انجام نقشه بعدی ست.
جهان و افرادش از قدیر فاصله می‌گیرند تا قدیر بتواند فرار کند. آنها در ماشین او دستگاه جی پی اس وصل کرده اند. قدیر با فرمان تماس میگیرد و در انباری قدیمی قرار ملاقات می‌گذارند. کوزگون می‌خواهد به دیلا نشان دهد که فرمان با شریک های بهرام رابطه دارد.

دیلا حاضر شده تا به شرکت برود. نسه از دیلا می‌خواهد که برای همیشه از زندگی شان بیرون برود. زیرا با وجود دیلا، فرمان و کوزگون یکدیگر را خواهند کشت. همچنین اعتقاد دارد که دیلا هنوز کوزگون را دوست دارد. دیلا می‌گوید:« جنگ واقعی وقتی شروع میشه که من از این خونه برم.

کوزگون کنار جاده منتظر آمدن دیلا ست. او با دیدن ماشین دیلا پیاده می‌شود و روبروی او می‌ایستد. کوزگون می‌خواهد دیلا را جایی ببرد. دیلا ابتدا مخالفت می‌کند اما کمی بعد، قبول می‌کند و با کوزگون می‌رود.

کوزگون به دیلا می‌گوید که فرمان آنطور که نشان می‌دهد پاک نیست و در کارهای خلاف دست دارد. دیلا از اینکه کوزگون گونش را در محله نگه داشته ناراحت است. او می‌گوید: « میخوای از گونش هم برای انتقام استفاده کنی؟ مثل من؟ کوزگون می‌گوید که از دیلا استفاده نکرده بلکه او را دوست داشته.فرمان و قدیر در انبار در حال صحبت کردن هستند که کوزگون و دیلا می‌آیند. کوزگون می‌خواهد که دیلا و فرمان باهم روبرو شوند.

فرمان نیز نقشه ای دارد. او می‌خواهد هم سر قولش به دیلا بماند و هم کوزگون را نابود کند. هدف او این است که کوزگون با شرکای بهرام وارد جنگ شده و کشته شود. فرمان قبلا با شرکای بهرام قراری گذاشته تا از کشتن دیلا و کوزگون منصرف شوند. دیلا نیز فکر می‌کند که ملاقات فرمان و قدیر به همین خاطر است برای همین از دیدن آنها تعجب نمی‌کند.

فرمان به کوزگون می‌گوید:« اگه الان زنده هستی بخاطر دیلاست. بخاطر اون با شرکای بهرام معامله کردم تا کاری بهت نداشته باشن. اگه الان بخاطر کشتن بهرام آدی وار زندان نیستی بازهم بخاطر دیلاست. من همه مدارک رو نابود کردم. تو یه بدبختی هستی که زیر سایه دشمنش زنده ست. کوزگون با شنیدن این حرفها عصبی می‌شود. او حاضر است بمیرد اما تحت حفاظت دشمن اش نباشد. او به قدیر می‌گوید که معامله را بهم بزند و وارد جنگ شود. کوزگون با عصبانیت به محله رفته و آماده حمله می‌شود.

منبع : RAHAFUN

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *