خلاصه داستان سریال ترکی گودال قسمت 242

در این مطلب خلاصه قسمت 242 سریال گودال را برای شما عزیزان آماده کردیم ، امیدوارم از مطالعه آن لذت ببرید .

سریال گودال قسمت 199

سریال گودال قسمت 242

مدد به دستور وارتلو سراغ سعادت می رود تا پاسپورت او را بگیرد و برایش ببرد. اما وقتی با جنت در آنجا روبرو می شود کمی مات او می ماند و از جنت خوشش می آید.

بعد هم به اصرار سعادت او را به ملاقات وارتلو می برد و قبلش با شرمندگی از وارتلو معذرت خواهی می کند.

وارتلو با دیدن سعادت چشمانش پر از اشک می شود و روبروی او می نشیند. سعادت با بغض به او می گوید: «خیلی سعی کردم از دوست داشتن تو فرار کنم. نتونستم… چون که تو خیلی قشنگ آدم رو دوست داری… من باهات جهنم هم میام… من حاضرم برات بمیرم. »

وارتلو با ناراحتی سرش را پایین می اندازد. سعادت پاسپورت او را مقابلش می گذارد و می گوید:« تو قراره از اینجا بیرون بیای… اگه بری، امید منم از دستم سر میخوره میره… »

و سند ازدواجشان را هم مقابل او می گذارد و می گوید: «امیدم از دستم سر نخوره نره صالح… » وارتلو مدتی مکث می کند و بعد پاسپورتش را برمیدارد و آنجا را ترک می کند.

سعادت با چشمان پر از اشک او را نگاه می کند.

علیچو از بین آشغال های خانه ی بولنت ادرسی پیدا می کند و از روی فیش درون آشغال ها و سفارش غذا از جایی نزدیک به محل آنها مکانشان را پیدا می کند. یاماچ و جومالی و سلیم به همراه بقیه به آن سمت می روند.

آکین سراغ تمساح می رود و متوجه می شود او به خاطر این که نقشی در این نقشه و دزدیدن دخترها ندارد حوصله اش سر رفته. آکین او را وسوسه می کند و می گوید:« امشب اتفاقی میفته که به دست تو همه چیز تغییر میکنه! »

و وقتی می بیند که توجه تمساح جلب شده می گوید: «فقط باید هرچیزی که مربوط به یاماچ رو توی دستت داری رو کنی! »

یاماچ و بقیه به یکی از مکان های بولنت حمله می کنند و نگهبان های آنجا را نابود می کنند اما وقتی متوجه می شوند که از دخترها یا بولنت خبری نیست ناامید می شوند.

یاماچ می گوید که علیچو اشتباه نمی کند و بهتر است همه جا را خوب بگردند. متین در پشت یکی از کتابخانه ها در مخفی ای پیدا می کند و وقتی وارد آنجا می شوند با مقدار خیلی زیادی پول که پول نزول های بولنت است روبرو می شوند.

از طرفی ناهیت و قدیر متوجه کسانی در اطراف خانه ای که پنهان شده اند می شوند و می فهمند که مکان آنها مشخص شده پس قدیر به همراه ناهیت آنجا را ترک می کنند.

گودالی ها که او را زیر نظر دارند به متین زنگ می زنند تا بدانند که باید چه بکنند. متین به آنها میسپارد تا آنها را از هر طرف تعقیب بکنند.

وقتی قدیر و ناهیت به انباری ای که آذر ادرسش را داده تا پنهان بشوند می رسند، یکی از موتوری های گودال که تعقیبشان کرده فورا ادرس را برای کمال و جومالی می فرستد.

آنها خودشان را به انجا می رسانند و قدیر را زنده نگه میدارند و با خودشان می برند. اما جومالی به خاطر نفرتی که از ناهیت به خاطر دست درازی اش به دخترها و داملا پیدا کرده، به او نزدیک می شود و می گوید: «دوست دارم دل و جرئت ادمی آدمی که به زن های محله من و به زن من دست درازی رو ببینم! »

و ترازویی مقابل او می گذارد! و چاقویی از جیبش بیرون می آورد و به سمت ناهیت می رود!

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان  سریال گودال قسمت 242 لذت برده باشید. در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال گودال قسمت 243 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *