خلاصه داستان سریال ترکی گودال قسمت 259

در این مطلب خلاصه قسمت 259 سریال گودال را برای شما عزیزان آماده کردیم ، امیدوارم از مطالعه آن لذت ببرید .

سریال گودال قسمت 199

سریال گودال قسمت 259

دادگاه طلاق تشکیل می شود و سعادت به همراه داملا و وکیلش در دادگاه شرکت می کند.

بعد از پایان جلسه ی دادگاه سعادت جلوی در خروجی با وارتولو رو به رو می شود.

وارتولو که دل شرکت کردن در جلسه را نداشته از سعادت می خواهد که با هم به جایی بروند و صحبت کنند. آنها در رستورانی در همان نزدیکی رو به روی هم می نشینند و خواننده به درخواست وارتولو آهنگ مخصوص و خاطره انگیزی می خواند و سعادت و وارتولو در حالی که به یکدیگر خیره شده اند خاطراتشان را به یاد می آورند.

بعد وارتولو فلشی را که کمی قبلتر از ضیا پس گرفته نشان می دهد و می گوید:« من بخاطر این رفتم آلمان. توی این فلش قاتل بابای من هست. اگه من نمی تونستم اینو بدست بیارم چطوری باید تو روی تو و ادریسم نگاه می کردم؟ چطوری پامو توی اون خونه می ذاشتم؟ تو بودی چیکار می کردی؟»

سعادت می پرسد:« وقتی اون قاتل رو پیدا کنی و انتقام بگیری دوباره می تونی اون صالح قبلی باشی؟»

وارتولو جوابی ندارد و سعادت که همین فکر را می کرد او را می بوسد و به خانه برمی گردد.

ماهسون که همیشه در تعقیب یاماچ است و متوجه مشکل او با چاعتای شده سراغش می رود و نصیحتش می کند که با چاعتای درگیر نشود و خاطره ای از چتو تعریف می کند و می گوید که حتی چتو هم به راحتی تسلیم چاعتای می شد. یاماچ می گوید:« چاعتای هر کی که می خواد باشه. برام مهم نیست.»

سلیم به خانه ی وارتولو می رود و از او می خواهد که به کمک آشناهایش اطلاعاتی در مورد چاعتای اردنت بدست بیاورد و به یاماچ که خود را توی دردسر انداخته کمک کند.

وارتولو هم قبل از تماشای فیلم داخل فلش دست به کار می شود و سراغ هر کسی که احتمال می دهد شناختی از چاعتای دارد می رود.

او بعد از بدست آوردن اطلاعات پیش یاماچ می رود و در قهوه خانه کنار او می نشیند. آنها مدتی صحبت می کنند و یاماچ که اطمینان دارد این آخرین باری است که وارتولو او را برادر خود می داند با غصه به او نگاه می کند.

یاماچ نیمه شب در جنگل با ماهسون قرار می گذارد و نگاهی به مهمات داخل صندوق عقب ماشین او می اندازد و می گوید:« همینو داری؟»

ماهسون می پرسد:« چی لازم داری؟»

یاماچ می گوید:« من یه انفجاری می خوام که کل استانبول بشنون.»

ساعتی بعد در همان مسیر جنگلی چهار تا از تریلی های حامل مواد مخدر اردنتها منفجر می شود و یاماچ که شاهد این صحنه است و با افتخار به شعله های آتش خیره شده سکه ای را که چاعتای به او داده در میان آتش پرتاب می کند. این سکه همان شب به دست چاعتای می رسد. چاعتای پوزخندی می زند و سکه را به یوجل و ماهسون که قبلا درباره ی لجبازی یاماچ به او هشدار داده بودند نشان می دهد و می گوید:« حق با شما بود آقایون.»

وارتولو بعد از کلی دنگ و فنگ بالاخره خود را راضی به تماشای فیلم می کند. او با دیدن تصویر ادریس و یاماچ که به سمت هم نشانه گرفته اند جا می خورد و مدام فریاد می زند و می گوید:« یاماچ نکن این کارو.»

وقتی صدای گلوله ای که یاماچ به ادریس شلیک کرد در فیلم پخش می شود وارتولو مثل دیوانه ها به سمت تلوزیون هجوم می برد و آن را به زمین می کوبد و شروع به زار زدن می کند. بعد هم اسلحه اش را برمی دارد تا کار خودش را تمام کند اما مدد به موقع می رسد و مانع او می شود.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان  سریال گودال قسمت 259 لذت برده باشید. در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال گودال قسمت 260 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *