خلاصه داستان سریال ترکی گودال قسمت 288

در این مطلب خلاصه قسمت 288 سریال گودال را برای شما عزیزان آماده کردیم ، امیدوارم از مطالعه آن لذت ببرید .

سریال گودال قسمت 199

سریال گودال قسمت 288

جلاسون که از طرف یاماچ مامور تعقیب کردن کاراجا شده او را هنگام فرار کردن از خانه می بیند و دنبالش می رود.

کاراجا باز هم با آذر قرار دارد. آنها کنار هم می نشینند و اذر بامیه ای که خریده را به کاراجا می دهد و بعد از دیدار کوتاهی کاراجا برای اینکه لو نرود می گوید که باید زود به خانه برگردد.

آذر که از دیدن او سیر نشده او را در آغوش می گیرد. یاماچ سراغ آیکوت همان پسر جوانی که روی ویلچر می نشست و همیشه از پنجره بیرون را تماشا می کرد می رود. او آیکوت را در محله می گرداند و به همه معرفی اش می کند. آیکوت از دیدن مردم محله خوشحال می شود.

در این بین جلاسون خبر ملاقات کاراجا و آذر را به یاماچ می دهد. یاماچ بعد از مشورت کردن با وارتولو تصمیم می گیرد به جای دعوا کردن با سلیم و جومالی با آنها مسابقه دهد.

جوانهای محله دور تا دور زمین فوتبال می ایستند و سلیم و جومالی در یک تیم و یاماچ در تیم دیگر با هم مسابقه می دهند.

یاماچ با خطا کردن و کلکبازی پیروز مسابقه می شود و بعد رو به برادرهایش و جوانهای محله می گوید:« من گفتم دو به یک بازی کنیم ولی نگفتم خطا نمی کنم. شما وارد یه مبارزه ای می شید و خیال می کنید همه مثل خودتون جوانمردانه بازی می کنن اما اونطور نمی شه. این دنیا پر از حرص و طمعه و اون دنیایی که ما فکر می کنیم نیست. پس باید قهر کنیم و از خشم خودمون و اطرافیانمون رو عذاب بدیم؟ یا اینکه باید توی آینه نگاه کنیم و به یاد بیاریم که کی هستیم؟ ما کی هستیم برادرا؟»

همه سکوت می کنند و آیکوت با تکیه به میله ها از روی ویلچر بلند می شود و حمایتش از یاماچ را اعلام می کند. همه از دیدن این صحنه متاثر می شوند.

امیر که مدتی است در گودال زندگی می کند در یک ویدئوی اینترنتی درباره ی تجربه ی زندگی اش در گودال حرفهای قشنگی می زند.

او می گوید:« آدمهایی که توی گودال زندگی می کنن برای این اون خالکوبی رو روی بدنشون کشیدن که برادری و خانواده بودنشون رو نشون بدن. اینجا رئیس بازی وجود نداره و همه برادر هم هستن. کوچوالی ها با فروتنی توی میدون میوه می فروشن. در خونه ی همه به روی هم بازه و کوچوالی ها هم وقتی کسی مشکل و دردی داره کمکش می کنن.»

در این فرصتی که چاعتای میدان را خالی کرده گودال نفس راحتی می کشد. جوانهایی که معتاد مواد شده بودند به کمک دوستانشان ترک می کنند و خانواده ی کوچوالی با حضور امیر، در آرامش دور میز ناهار جمع می شوند و از بودن در کنار هم لذت می برند.

متین که به کمک جلاسون اعتیادش را کنار گذاشته هم به آنها اضافه می شود.

سر همین میز یاماچ به طور ناگهانی اعلام می کند که می خواهد کاراجا و جلاسون با هم ازدواج کنند.

همه تعجب می کنند و کاراجا از شنیدن این حرف ناراحت می شود. چاعتای بعد از یک روز بازداشت شدن آزاد می شود.

پدرش که از اشتباه و آبروریزی او عصبی است کار چاعتای را می گیرد و آن را به آریک می سپارد. چاعتای موقع رفتن به آریک می گوید:« من یه مدت می رم مسافرت اما برمی گردم. تا اون موقع همینکه به کارها گند نزنی کافیه. بدم هم نمی یاد یه درسی به این کوچوالی ها بدی. ازت می خوام مراقب افسون هم باشی.»

آریک به او اطمینان می دهد که کارش را خوب انجام خواهد داد. یاماچ در میدان تره بار مشغول کاسبی است که به او خبر می رسد در قهوه خانه مهمان دارد. وقتی او به قهوه خانه می رود با آریک مواجه می شود. آریک به یاماچ دست می دهد و می گوید:« من آریک بوکه اردنت هستم. نمی ذارم نبود داداشم رو حس کنید. قول می دم.»

 

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان  سریال گودال قسمت 288 لذت برده باشید. در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال گودال قسمت 289 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *