خلاصه داستان سریال ترکی گودال قسمت 382

در این مطلب خلاصه قسمت 382 سریال گودال را برای شما عزیزان آماده کردیم ، امیدوارم از مطالعه آن لذت ببرید .

سریال گودال قسمت 199

سریال گودال قسمت 382

وقتی یاماچ مظلومیت علیچو را می بیند همان شب، ماشین جومالی را می گیرد و با صدای بلند موزیک به سمت خانه ی علیچو می رود و تمام افراد مرد ماهی فروش و خودش را کتک می زند و میز و صندلی هایشان را آتش میزند. وقتی خبر به عمو و وارتلو می رسد، انها خودشان را می رسانند و یاماچ به انها با عصبانیت خیره می شود و بدون حرفی سوار ماشین می شود و می رود.
کولکان شبانه و بدون این که کسی متوجهش بشود به خانه ی جنک می رود و برایش مشروب و غذا می خرد. کولکان در مورد این که یاماچ برگشته صحبت می کند. جنک می گوید: «همینه که به این حال و روز افتادیم. یه آدم بی گناه رو سال ها شکنجه دادیم. » کولکان که حوصله ی این حرف ها را ندارد او را پی چیزی بیرون از خانه می فرستد و بعد فورا لپ تاپی که پشت کمد جاساز کرده را بیرون می آورد و به تایمر آن خیره می شود.
یاماچ پیش افسون می رود و او را بیهوش می بیند و می فهمد که دوباره مصرف داشته و با بغض او را در آغوش می گیرد و از آنجا خارج می کند. بعد هم او را مقابل خانه ی جومالی می برد. ماسال پشت پنجره است و افسون با دیدن ماسال صورتش را پنهان می کند و می گوید: «نمیخوام منو اینجوری ببینه. باید خودمو جمع و جور کنم. » یاماچ قبول می کند و او را به خانه ی سحر و پیش او میبرد.
جومالی و یاماچ در میخانه ی متین هستند. جلاسون با اصرار از مکه هم می خواهد که به آنجا بروند. وقتی انها وارد میخانه می شوند، یاماچ برایشان جا باز می کند. اما بعد رو به مکه می گوید: «آدما نباید خودشونو گم کنن. من دیگه شمارو نمیشناسم. » مکه با خجالت می گوید: «ما عوض نشدیم داداش. گودال گودال قبلی نیست. » یاماچ می گوید: «چون شما عوض شدین گودال دیگه مثل قبل نیست! » مکه می گوید: «من دیگه بزرگ شدم. یه خانواده ای دارم که باید مراقبش باشم. » و بلند می شود و می رود. یاماچ به جلاسون چشم می دوزد. جلاسون می گوید: «داداش من با شمام. اما کاراجا… داداش سلیم اونو به من امانت سپرد. » و بغضش می گیرد و بلند می شود و می رود.
آکین دوباره از خانه پنهانی بیرون می زند و به ان گاراژ می رود و روی ماشینی سخت کار می کند. همزمان او یاد گذشته می کند و در مورد اتفاقاتی که افتاده و اشتباهاتی که داشته با پسر کوچکی که آنجاست صحبت می کند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان  سریال گودال قسمت 382 لذت برده باشید. در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال گودال قسمت 383 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *