خلاصه داستان سریال عشق تجملاتی قسمت ۱۰۶ + زیرنویس و دوبله

عایشه و کرم در اتاق کرم از خواب بیدار می شوند . آنها هر دو روی تخت و برهنه هستند. آنها به شدت شوکه می شوند و چیزی به خاطر نمی آورند. عایشه با تصور اینکه کرم از او سواستفاده کرده، عصبانی شده و شروع به دعوا میکند. کرم از دست او کلافه می شود و میگوید که خودش نیز چیزی به یاد نمی آرود.
سه روز قبل، هنگامی که در اتاق کرم همه جمع شدند و محسن از کرم خواست تا انتخابش را بگوید، کرم ابتدا از عایشه میخواهد که با یکدیگر در حیاط صحبت کنند. عایشه با اضطراب همراه کرم بیرون می آید. کرم به او میگوید که انتخابش فقط کار است، و بخاطر پیشرفت در شرکت هرکاری حاضر است بکند. او رابطه خودش و عایشه را تمام شده می داند و در مقابل خواهش های عایشه ، با سنگدلی حرفهای خودش را تکرار می‌کند. عایشه گریه اش میگیرد‌. کرم میگوید برای اینکه عایشه از او متنفر شود هرکاری نیاز باشد انجام میدهد. در اتاق کرم، یلدا خانم و جیدا و بقیه با استرس به کرم و عایشه نگاه میکنند. آنها منتظرند تا کرم و عایشه برگردند. وقتی کرم به اتاق می آید، رو به جمع میگوید که تصمیم دارد با جیدا ازدواج کند. جیدا و یلدا خانم به شدت خوشحال شده ولی محسن متعجب و ناراحت می شود. عایشه با ناراحتی و گریه از آنجا می رود.
صبح روز بعد، محسن با کرم صحبت کرده و بخاطر تصمیم عجولانه و اشتباهش او را سرزنش میکند. کرم میگوید که او فقط به منفعت شرکت فکر میکند و ازدواج با جیدا از لحاظ کاری بخاطر مشارکت با شرکت آمریکایی، به نفع آنهاست. او میگوید که درست است به جیدا علاقه ای ندارد اما این مسأله برای او مهم نیست زیرا به خود ازدواج فکر نمیکند. محسن نمی‌تواند او را قانع کند.
در خانه غنچه، عایشه تا صبح نخوابیده و فکر میکند. او به غنچه میگوید که همچنان امیدوار است و باید هر طور شده باعث ابراز علاقه کرم شود، زیرا مطمئن است که کرم نیز عاشق اوست‌. او تصمیم می‌گیرد موقعیتی ایجاد کند تا آنها همدیگر را ببوسند و کرم دوباره یاد عشقش بیفتد.
در شرکت، آتیلا که قصد دارد بین ارکوت و فیضا را خراب کند، وقتی ارکوت به شرکت می آید به او میگوید که فیضا شب گذشته با خواستگارش به تفریح و سینما رفته. ارکوت اعصابش به هم می‌ریزد. او سپس با فیضا تماس میگیرد و به او پیشنهاد سینما میدهد، اما فیضا بخاطر کار رد میکند.‌ارکوت ناراحت شده و بیشتر حرف آتیلا را باور میکند.
در شرکت، عایشه به خودش رسیده و به اتاق کرم می رود. او سعی دارد به کرم نزدیک شود تا او را ببوسد، اما جیدا از دور آنها را دیده و فوری خودش را می رساند و به بهانه ای کرم را بیرون می آرود.
او به کرم هشدار میدهد که مواظب تله های عایشه باشد. او سپس به آتیلا میسپارد که حواسش به عایشه و غنچه و ولکان باشد و هر نقشه ای کشیدند به او اطلاع دهد.
در خانه ملاحت خانم، بوسه از مدرسه آمده و میگوید که برای تکلیف مدرسه،رضا و نظمیه باید یک نمایش برگزار کنند و او فیلم بگیرد. در نمایش سفید برفی، پرنس باید سفید برفی را ببوسد تا او بیدار شود. رضا حاضر به انجام این کار نیست و نظمیه به زور او را راضی میکند.
خانواده جیدا برای مراسم خواستگاری و نامزدی به استانبول می آیند. مادر جیدا و یلدا خانم به همراه جیدا در کافه پایین شرکت مشغول صحبت در مورد مراسمات می شوند. مادر جیدا میگوید که بخاطر تعمیرات خانه، مراسم خواستگاری در خانه محسن برگزار شود. یلدا خانم قبول میکند. آتیلا با جیدا تماس گرفته و خبر میدهد که آنها نقشه کشیده اند تا آسانسور را از کار بیندازند و کرم و عایشه داخل آسانسور باشند. جیدا فوری به سمت شرکت می رود.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *