خلاصه داستان سریال عشق تجملاتی قسمت ۱۱۳ + زیرنویس و دوبله

جیدا پیش کرم می رود و تظاهر میکند که دیگر از او دست کشیده و میخواهد فقط روی کارش تمرکز کند. کرم او را باور میکند و برایش آرزوی موفقیت دارد.
عایشه از اینکه میبیند کرم برای بچه خوشحال است، ناراحت شده و عذاب وجدان می‌گیرد. او به اتاق کرم می رود تا واقعیت را به او بگوید، اما هر بار کرم نمی‌گذارد او حرفی بزند و با ذوق از کارهایی که برای بچه انجام داده و تحقیقاتی که میکند صحبت میکند.عایشه منصرف شده و بیرون می آید. او پیش غنچه رفته و میگوید که هنوز نتوانسته این کار را بکند.
در خانه محسن، هولیا باز هم به صمد اصرار میکند که در مورد طلاق گرفتن خودشان به محسن بگوید. همان لحظه اخبار پخش شده و در مورد اینکه پدر بچه عایشه معلوم نیست و ممکن است از عمر، نامزد قبلی عایشه باشد صحبت میکند. محسن با شنیدن این خبر عصبی می شود. رضا وقتی این خبر را می شنود، در محله دعوت و کتک کاری کرده و او را به کلانتری می برند. ملاحت خانم این خبر را به محسن می دهد و محسن برای آزاد کردن رضا به کلانتری می رود. هولیا از اینکه باز هم نتوانستند خبر طلاق ساختگی شان را برای جلب توجه بدهند، عصبی می شود.
در شرکت، ولکان خبر را به کرم نشان میدهد.کرم به این خبر اهمیتی نمی‌دهد و میگوید که کاملا مطمئن است که او پدر بچه است. عایشه با شنیدن خبر به شدت عصبانی شده و با جیغ و داد در شرکت دنبال جیدا می افتد تا او را کتک بزند. او مطمئن است که این خبر کار جیدا است. جیدا با مظلوم نمایی میگوید که چنین کاری نکرده و کرم نیز بخاطر حرفهای جیدا مبنی بر تغییر کردنش، تصور میکند که کار او نیست. با این حال، او از همه در شرکت میخواهد که دیگر در باره این موضوع حرف نزنند. او سپس از خبرنگاران میخواهد که به شرکت بیایند و در مقابل همه آنها میگوید که او به عایشه اعتماد کامل دارد و او پدر بچه است. عایشه از اینکه کرم تا این حد به او اعتماد دارد، معذب می شود. او بعد از جلسه باز هم میخواهد به کرم در مورد دروغ بودن حاملگی بگوید اما باز هم امکانش پیش نمی آید و او توانایی گفتن ندارد.
رضا و محسن تصمیم میگیرند شب دوباره در خانه‌ محسن جمع شوند تا روی کرم و عایشه تاثیر بگذارند.
کرم وقتی میبیند که عایشه عصبی است از او میخواهد پیش روانشناس بروند.عایشه به روانشناس میگوید که از اینکه کرم بیش از حد فکرش پیش بچه است و به او اهمیت نمی‌دهد عصبی است. او میگوید که نمیخواهد بچه را با کرم بزرگ گند و خودش توانایی بزرگ کردن بچه را دارد. سپس بیرون می رود.
شب کرم عایشه را به خانه می برد. عایشه متوجه می شود که هر دو خانواده آنجا جمع شده اند. محسن و رضا به آنها می‌گویند که تصمیم ازدواج را به خودشان می سپارند و منتظر خبر آنها هستند.
بعد از شام، کرم عایشه را به اتاق می برد تا سوپرایزی به او نشان دهد. او یک گهواره که برای کودکی خودش بوده را داخل اتاق گذاشته و میگوید برای بچه خودشان آماده کرده است. عایشه تحت تاثیر قرار میگیرد. آنها سپس دوباره بر سر آینده خودشان و بچه، با یکدیگر بحث میکنند و عایشه به او ماجرا را نمی‌گوید.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *