خلاصه داستان سریال هرجایی قسمت 55 + زیرنویس و دوبله

سلام همراهان عزیز استارا خبر. در این بخش خلاصه داستان سریال هرجایی قسمت 55 را آماده کردیم.

امیدواریم از مطالعه آن لذت ببرید.

سریال هرجایی قسمت 55

هازار دخترش را سرزنش می کند و می گوید: «من باور نمی کنم که بدون فکر به سراغ آدمی بروی که به تو ظلم کرده. کسی که به پدرت قاتل می گوید مگر می تواند باعث آرامشت شود. من اجازه نمی دهم با مردی باشی که جوانی ات را به باد داده است. اگر دوباره این کار را تکرار کنی به من و مادر و خواهرت پشت کرده ای. »

ریان که برای رسیدن به این نقطه رنج کشیده و با فکر و آگاهانه قدم به این راه گذاشته جوابی ندارد و فقط با تمام وجود و با بغض از پدرش معذرت می خواهد. او برای فردا قرار عقد با میران دارد…

میران خوشحال از به دست آوردن عشقش به ستاره ها نگاه می کند و در فکر ریان است.

گونول به مادربزرگش می گوید: «میران می خواهد جدا از ما زندگی کند، تو چرا نمی خواهی کاری کنی؟ اگر برای تو مهم نیست خودم دست به کار می شوم. »

عزیزه می گوید: «این کارها صبر و تحمل فراوان می خواهد و در آخر نتیجه شیرینی برایت خواهد داشت. »

میران، صبح، لباس دامادی بر تن می کند و دستور می دهد حیاط خانه را تزئین کنند و عاقد خبر می کند و سپس منتظر ریان می ماند.

از آن طرف ریان برای آخرین بار با خانواده اش وقت می گذراند و برای لحظه ای همه احساس خوشبختی می کنند.

ریان در برزخ شادی رسیدن به میران و عذاب جدایی از خانواده و دلبستگی ها به سر می برد.

کمی بعد او پیام میران را دریافت می کند و مادرش را در آغوش می گیرد و به طرف عمارت اصلان بی به راه می افتد.

در عمارت اصلان بی، عزیزه از دیدن شادی بی حد میران با خود فکر می کند که شاید ریان از تصمیمش پشیمان شده و نیاید.

میران نیز کمی نگران می شود و می خواهد به دنبال ریان برود که پشت در او را می بیند و در آغوشش می گیرد.

عزیزه با دیدن ریان فورا به نصوخ زنگ می زند و خبر ازدواج آن دو را می دهد.

نصوخ از شنیدن این خبر فریاد می زند و هازار را به خاطر دختر خطاکارش سرزنش می کند.

هازار ناباورانه به طرف ماشینش می رود تا مانع آنها شود.

عزیزه گردنبند منصوب به خاندان اصلان بی را گردن ریان می اندازد و می گوید این گردنبند لیاقت می خواهد.

سپس به آرامی در گوش ریان می گوید: «امیدوارم بلای جانت شود! »

ریان با چشمانی که در آن ترس، تردید و شادی موج می زند به همراه میران روبروی عاقد می نشینند…

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال ترکی تردید (هرجایی)  قسمت 55 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال هرجایی (تردید) قسمت 56 مراجعه فرمایید .

 

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

 

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

 

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *