خلاصه داستان سریال عشق تجملاتی قسمت ۱۱۱

عایشه در شرکت به اتاق کرم می رود . او بین حرفهای کرم متوجه می شود که کرم بخاطر بچه، از رفتن به آمریکا و پیشرفت شرکت چشمپوشی کرده است. عایشه عذاب وجدان می‌گیرد و به غنچه میگوید که میخواهد حقیقت را به کرم بگوید.

ملاحت خانم با رضا در مورد عایشه صحبت میکند. رضا به شدت عصبانی است و عایشه را به عنوان خواهر خود قبول ندارد. ملاحت خانم از دست رضا عصبی می شود و سختگیری های او را مسبب تمام این اتفاقات میداند. او به رضا میگوید که از این به بعد خودش برای مسایل خانواده تصمیم میگیرد.

آنها پیش محسن می روند. رضا ابتدا بابت مشکلات اخیر از محسن معذرت خواهی میکند. محسن او را می بخشد و آنها با هم آشتی میکنند. سپس ملاحت خانم در مورد مشکل بچه ها صحبت میکند. محسن میگوید که قصد ندارد این بار در تصمیم آنها دخالت کند. ملاحت خانم پیشنهاد میدهد که خانواده ها با یکدیگر صمیمی و نزدیک شوند تا روی کرم و عایشه و تصمیمشان اثر بگذارد. محسن آنها را شب برای شام به خانه دعوت میکند.

عایشه به اتاق کرم می رود و حقیقت را به او میگوید. کرم دوباره شوکه می شود اما می‌گوید که بهتر شد زیرا آمادگی پدر شدن را نداشت. با این حال از عایشه میخواهد که بخاطر نجات او از دست جیدا، همچنان نقش حامله را بازی کند و کسی از حقیقت باخبر نشود.

شب، همگی در خانه محسن جمع شده اند. یلدا خانم از ناراحتی دوباره مشروب خورده است. سر میز همه در مورد بچه صحبت میکنند و خوشحالند. کمی بعد، جیدا سر زده به آنجا می آید. او طلبکارانه سر میز آمده و میگوید که عایشه و کرم دروغ می‌گویند و عایشه حامله نیست. او همچنین در مورد ازدواج قلابی آنها نیز به محسن و رضا میگوید. محسن عصبی می شود ولی یلدا خانم و ملاحت خانم حرف جیدا را رد میکنند. جیدا برای اینکه حقیقت را ثابت کند میگوید که فردا عایشه برای دادن آزمایش بارداری بیاید. عایشه مجبور می شود که قبول کند.

بقیه نیز از این پیشنهاد استقبال می‌کنند.شب، عایشه به این فکر میکند که باید چه کند. او با کرم تماس میگیرد. نقشه کرم این است که دکتر آشنا پیدا کند که به آنها بگوید عایشه باردار است. صبح عایشه و کرم و غنچه و ولکان به کافه می روند تا نقشه ای پیدا کنند. کرم با یک دکتر آشنا تماس میگیرد اما او این کار را قبول نمیکند. ولکان پیشنهاد می‌دهد که به جای دکتر، یک بازیگر استخدام کنند تا نقش دکتر را بازی کند. او خودش نیز مکانی را به جای مطب درست کرده و آماده میکند. آنها به مطب ساختگی می روند. دکتر با آنها تمرین کرده و دیالوگ‌هایش را حاضر میکند.

کمی بعد، همه خانواده‌ها به مطب می آیند. جیدا به همراه یک مردی آمده است . همگی داخل اتاق رفته و دکتر قلابی با چک کردن در سونوگرافی میگوید که عایشه باردار است.
همه خوشحال می شوند. جیدا جلو آمده و میگوید که آنها نمایش بازی کرده اند و آن دکتر قلابی است. سپس دکتری که همراه خودش آورده پای دستگاه می رود. عایشه و کرم شوکه می شوند اما راهی ندارند. دکتر عایشه را معاینه کرده و میگوید ک تو واقعا حامله است. عایشه شوکه می شود و جیدا از حال می رود.