خلاصه داستان سریال ترکی اسرار خانواده قسمت 21
همراهان عزیز سلام در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی اسرار خانواده قسمت 21 را برایتان آماده کرده ایم.
امیدواریم از مطالعه این قسمت لذت ببرید و با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
شب ، کمال بعد از رساندن نیلگون به خانه، سوزان و مرت را به خانه مادرش می رساند. مرت با ناراحتی به اتاق می رود. ماجده با کنجکاوی، علت ناراحتی مرت را میپرسد. کمال ماجرا را برای ماجده توضیح میدهد و سوزان را بخاطر بد حرف زدن با مرت، مقصر این قضیه میداند. وقتی کمال در مورد ازدواجش با نیلگون صبحت میکند، سوزان از برخورد ماجده می فهمد که او از ماجرای ازدواج کمال و نیلگون خبر داشته است. او از اینکه ماجده این قضیه را پنهان کرده بود، ناراحت شده و با ماجده بحث میکند و او را دروغگو و غیر قابل اعتماد میخواند.
بعد از رفتن کمال، سوزان پیش مرت و چیچک رفته و با آنها صحبت میکند تا دلداری شان بودند.
حسرت در خانه، ظروفی را که چیچک شکسته است جمع کرده و این ماجرا را از نیلگون پنهان میکند. قدیر نیز در خانه، ساکت نشسته و عصبی است. نیلگون، ماجرا را برای حسرت تعریف میکند. کمی بعد، کمال دنبال نیلگون آمده و با هم بیرون می روند. او تعریف میکند که برای صحبت با سوزان به شرکت رفته بود تا به او بگوید که چیزی مانع ازدواج او و کمال نخواهد شد. کمال که تصور میکرد نیلگون از ازدواج با او منصرف شده، به شدت خوشحال می شود و نوید زندگی و آینده خوبی را به نیلگون می دهد. آنها سپس به سمت خانه می روند. نیگلون از کمال میخواهد که با قدیر صحبت کند و بخاطر رفتار امروزش از دل او در بیاورد.
روز بعد، کمال از سوزان و بچه ها و مادرش میخواهد که به خانه بیایند. او قصد دارد که آنها را با نیلگون و بچه ها رو در رو کند و حرفهایش را با همه آنها بزند. مرت و چیچک تمایلی به رفتن ندارند، اما سوزان به آنها میگوید که این قضیه به نفع آنها خواهد بود و میخواهد که به خاطر او بروند. آنها همگی در خانه کمال جمع شده، و کمال رو به چیچک و مرت میگوید که اتاق آنها در این خانه پا برجاست و میتوانند آنجا بمانند. بچه ها میگویند که هرگز در کنار خانواده نیلگون زندگی نخواهند کرد. ماجده، میگوید که او نیلگون و بچه هایش را در خانواده قبول ندارد و این ازدواج برای او قابل قبول نیست، اما کمال به ماجده حق دخالت نمیدهد. سوزان در ظاهر، میگوید که دیگر با این ماجرا کاری ندارد و بخاطر آرامش بچه ها، مسالمت آمیز با این قضیه کنار می آید. کمال از مرت و قدیر میخواهد که از یکدیگر عذرخواهی کنند و آنها با اکراه این کار را انجام میدهند. سپس خانواده سوزان از آنجا می روند. هنگام رفتن، سوزان به خدمتکار خانه می سپارد که چشم و گوش او باشد و خبرها را به او برساند. خدمتکار می فهمد که سوزان بیخیال نشده و نقشه هایی در سر دارد. دختر خدمتکار، یلدا، از آمدن قدیر به آنجا خوشحال است.
در آدانا، فادل با هماهنگی نیلگون، وسایل خانه را میفروشد، اما به او میگوید که برای ثوابش به افراد نیازمند داده است.
امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال اسرار خانواده قسمت 21 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال اسرار خانواده قسمت 22 مراجعه فرمایید .
برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.
برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید
نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .