خلاصه داستان سریال ترکی زن قسمت 62

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی زن (کادین) قسمت 62 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال زن قسمت 62

انور به خانه سر می زند و خدیجه با دیدن او خوشحال می شود و او را در آغوش می گیرد و می گوید: «بدون تو خیلی سخت میگذره. چند روزه نمیتونم بخوابم. »

انور می گوید: «خدیجه من برای موندن نیومدم. اومدم چندتا چیز بردارم. »

خدیجه با ناراحتی به او خیره می شود و انور وسایل کارش را جمع می کند تا ببرد و خدیجه می گوید: «اونجا نمیتونین بمونین. بهار و بچه ها رو بردار بیاین اینجا. حتی شیرین هم خیلی پشیمونه… میخواد از خواهرش معذرت خواهی کنه… حتی دکتر هم میره. »

انور می گوید: «من باور نمیکنم ناراحت باشه. به نظر من مثل همیشه فیلم بازی میکنه. با اون کارش با بچه ها من روم نمیشه به بهار بگم بیاد اینجا. »

خدیجه با ناامیدی رو مبل می نشیند و انور دستان او را نوازش می کند و می گوید: «واسه منم بدون تو سخت میگذره خدیجه… »

خدیجه کمی عصبی می شود و تمام لباس های انور را روی تخت می گذارد تا او ببرد و به توضیحات انور هم توجهی نمی کند.

سما خانم خیلی عصبانی است و رو به کارگرهایش می گوید: «همه کارای اخیرمون برگشت خورده به لطف شما! موقع دادن حقوقتون هم از من انتظار نداشته باشین. »

بقیه به او اعتراض می کنند که به این پول نیاز دارند و سما می گوید: «هرکی خوشش نمیاد بره گم شه بیرون. »

بهار از اینکه پولی به دستش نخواهد رسید خیلی ناراحت می شود.

شیرین وقتی به خانه می رسد لونت با او تماس می گیرد تا او را ببیند.

شیرین به اتاقش می رود تا با او صحبت کند و خدیجه صحبت های او را می شنود و عصبانی می شود چون قرار بود شیرین دیگر لونت را نبیند.

وقتی شیرین می خواهد از خانه بیرون بزند خدیجه می گوید: «با لونت که قرار نداری نه؟ »

شیرین می گوید نه و وقتی از خانه خارج می شود خدیجه هم او را دنبال می کند و با دیدن لونت با عصبانیت رو به شیرین می گوید: «مگه قرار نبود دیگه به من دروغ نگی ؟ »

بعد هم دست شیرین را می گیرد تا با خودش ببرد اما شیرین به او می گوید: «باهات نمیام. با لونت میرم. این چه وضعشه! »

لونت رو به شیرین می گوید: «حق با مامانته. باید با اون بری… »

و از خدیجه هم معذرت میخواهد و می رود.

شیرین از رفتار او متعجب می شود.

عارف وقتی بهار را می بیند به او می گوید: «این مدت خیلی خسته شدی. ببرمت گردش؟ »

بهار تعجب می کند و می گوید که نمی تواند بیاید چون بچه ها را نمی تواند تنها بگذارد.

عارف لبخند می زند و می گوید: «تو که فکر نکردی فقط تورو میخوام ببرم؟ بچه هارم میبریم خب. »

بهار کمی خجالت زده می شود و قبول می کند.

موسی وقتی ژاله را می بیند برایش تعریف می کند که بهار به خانه اش برگشته و حتی انور هم با او رفته.

ژاله تعجب می کند و بعد هم سر چیز الکی ای بحث می کنند و در آخر ژاله می گوید که طلاق می خواهد… موسی فقط به او نگاه می کند.

کمی بعد که موسی بورا را خواباند، موسی به ژاله می گوید: «اگه طلاق میخوای باشه. ولی شرطی که دارم اینه که باید توضیح دلیلش به خانواده هامون با تو باشه. »

ژاله می گوید: «من میدونم چی بگم. میگم خسته شدم… مهم ترین چیز واسه طلاق همینه! »

موسی از حرف او تعجب می کند و ژاله ادامه می دهد: « میخوام بگم موسی خیلی آدم خوبیه ولی من دیگه هیچ احساسی بهش ندارم. وقتی میبینمش همه چی تیره و تار میشه. بعضی وقتا کنار انقدر حوصله م سر میره که نمیتونم نفس بکشم. با اون هیچ کاری خوشحالم نمیکنه.. »

موسی بغض می کند و چیزی نمی گوید.

بهار با خجالت از انور می خواهد که اجاره خانه را بدهد تا بعد که حقوقش را گرفت به او پس بدهد.

انور به سادگی قبول می کند. کمی بعد که بهار مشغول تمیز کردن خانه است جیدا به خانه می آید و انور را برای خوردن قهوه به خانه خودش می برد و بعد هم برای او آواز می خواند تا انور نظر بدهد.

خدیجه آماده شده و رو به شیرین می گوید: «دارم میرم دنبال بابات اینا.همونطور که خودت گفتی هم معذرت خواهی میکنم میگم برگردین. وقتی هم اومدن باهاشون خیلی خوب رفتار میکنی باشه؟ »

شیرین قبول می کند و بعد از رفتن مادرش با خود می گوید: «قول میدم دنیارو براشون جهنم کنم. »

خدیجه وقتی به خانه بهار می رسد از بهار می خواهد که برگردند.

خدیجه از بهار می پرسد که انور کجاست و او می گوید که بقالی است و همان لحظه انور با صورتی خندان از خانه جیدا بیرون می آید و با دیدن خدیجه خشکش می زند.

خدیجه ناراحت می شود و می رود و انور به دنبالش می رود اما خدیجه با او بد حرف می زند و انور تصمیم می گیرد که دیگر هرگز به ان خانه برنگردد.

بهار از انور می خواهد که به خانه اش برگردد اما انور قبول نمی کند

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال زن  قسمت 62 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال زن (کادین) قسمت 63 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

 

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *