خلاصه داستان سریال ترکی زن قسمت 94

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی زن (کادین) قسمت 94 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

خلاصه سریال ترکی زن قسمت 92

سریال زن قسمت 94

خدیجه به مغازه ماهیر می رود و از او می پرسد که چرا آن روز حال شیرین را پرسید؟ ماهیر می گوید: «شیرین همینجا یکیو دید که هردوشون تعجب کردن. شیرین یجوری شد. یارو که رفت شیرینم دنبالش رفت. » خدیجه با تعجب به فکر فرو می رود.
حکمت دنبال جیدا می رود تا سراغ کارهای عروسی شان بروند! هردویشان از این تصمیم عمران کلافه اند اما چاره ای هم ندارند. حکمت به جیدا یاداوری می کند که عمران خانه او را از قبل می شناسد و باید فکری به حال ان هم بکنند.
عارف سراغ عباس، کسی که پول سفارش هایش را به انور نداد و فرار کرد می رود و با جدیت به او می گوید: «باید از انور عذرخواهی کنی و همه بدهیتو بدی. فهمیدی؟ » عباس کمی به او خیره می ماند و چیزی نمی گوید. عارف هم بعد از تهدید کردن او می رود.
شیرین به دیدن لونت می رود و لونت به او می گوید: «اون ماشینی که تعقیبت کرده برای کسی به اسم آلپ کاراهانه. تو اینترنت کلی دنبالش گشتم ولی چیزی درموردش پیدا نکردم. اسمش برات آشناست؟ » شیرین می گوید: «نه.. ولی یعنی ممکنه سارپ باشه؟ » همان موقع مونیر که حرف های آنها را شنیده فورا به سوهات زنگ می زند و می گوید: «تو بلای بزرگی افتادیم! »
انور در کوچه و کنار قهوه خانه نشسته و مشغول صحبت با عارف است که عباس پیش انور می آید و می گوید که آن روز یادش رفته پول را بدهد و بعد هم بدهی اش را پرداخت می کند.

انور خوشحال می شود و به عارف می گوید: «ببین… نباید زود آدمارو قضاوت کرد. باید به درد دلشون گوش داد و فهمید مشکلشون چیه! »

عارف با لبخند به او نگاه می کند. او بدهی اش به عارف را می دهد و بعد هم برای خوشحال کردن بچه ها، زنگ می زند به کسی تا آبگرم کن را تعمیر کنند.

مونیر به سوهات می گوید که لونت به هویت آلپ رسیده است.

سوهات بدون گفتن حرفی می رود و فقط به مونیر می گوید که چیزی به سارپ نگوید!

لونت به شرکت سارپ می رود و به بهانه رساندن بسته ای به سارپ به منشی آنجا عکسی می دهد.

سارپ وقتی پاکت را باز می کند و با عکس خودش مواجه می شود نگران می شود و به فکر فرو می رود. او که در لحظه ی آخر چهره ی لونت را دیده بود سعی می کند ببیند که او را می شناسد یا نه.

جیدا وقتی به خانه می رسد، ییلز به او می گوید که شوهر سابقش، پدر بچه هایش بعد از سال ها که خبری از او نبوده زنگ زده و گفته که می خواهد هر از چندگاهی بچه ها را ببرد و بگرداند و ییلز هم قبول کرده.

اما جیدا ناراحت است و وقتی ییلز دلیلش را می پرسد، جیدا می گوید که سیف الله همین هفته برایش عروسی می گیرد. ییلز او را در آغوش می گیرد و به او می گوید که از چیزی نترسد چون آنها هوای او دارند. بعد هم تصمیم می گیرند همراه انور برای خرید پارچه و لباس عروسی بروند.

لونت این خبر را که سارپ همان آلپ کاراهان است را به شیرین می دهد.

شیرین شوکه می شود و بدون این که به لونت توجهی کند به خانه برمی گردد.

کمی بعد خدیجه از شیرین می پرسد که کسی را در مغازه ماهیر دیده که بوده؟

شیرین اول کمی جا می خورد اما بعد عصبانی می شود و به مادرش می گوید که در زندگی خصوصی اش دخالت نکند و انقدر از بقیه آمار او را نگیرد!

ژاله هم مدام به خدیجه زنگ می زند تا ببیند با شیرین درمورد پیوند صحبت کرده یا نه.

خدیجه هم مدام امروز و فردا می کند و ژاله از او می خواهد فورا با کسی که شیرین به او اعتماد دارد این قضیه را در میان بگذارد.

 

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال زن  قسمت 94 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال زن (کادین) قسمت 95 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

 

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

 

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

۱ دیدگاه

  1. محدثه گفت:

    سلام،خیلی ممنون از زحمتتون برای تایپ این سریال

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *