خلاصه داستان سریال ترکی لروکس قسمت ۶۴ + زیرنویس فارسی
ایلول و دمیر از دیدن یکدیگر جا میخورند. لروکس از داخل به بالکن آمده و با دیدن دمیر، به او خوش آمد میگوید. ایلول فکر میکند که دمیر بخاطر نگرانی عخال او به آنجا آمده و خوشحال می شود.
اما وقتی لروکس به دمیر میگوید که از غذای شب گذشته اش در یخچال مانده، تازه متوجه می شود که دمیر با لروکس دوست بوده و آنها با یکدیگر در یک خانه زندگی میکنند.
او شوکه و مبهوت می شود و وقتی لروکس به داخل می رود، از دمیر معذرت خواهی میکند و میگوید که به دعوت لروکس به آنجا آمده و همین حالا می رود.
او به بهانه کاری نمیماند و از لروکس خداحافظی میکند .
لروکس بابت این اتفاق نگران ایلول میشه و از دمیر درخواست میکنه که ایلول رو به خانه اش برساند ؛ دمیر به خاطر لروکس قبول میکنه .
وقتی که ایلول و دمیر به مقصد میرسند ؛ ایلول از دمیر دعوت میکنه که به داخل منزل بیاد و میگه که کار مهمی باهاش داره .
دمیر قبول میکنه و به داخل خانه میره ؛ ولی با کمال تعجب تیشر قرمز خودشو روی مبل خونه ایلول میبینه !
ایلول به دیمر میگه اصلا نمیدونسته که اون و لروکس باهم دوست هستند و فکر میکرده که اون با آیدا در رابطه دوستی هستند .
دمیر از ایلول درخواست میکنه که در زندگی خصوصیش کنجکاوی و دخالت نکند ؛
ایلول به دمیر قول میکنه که در اولین فرصت به شهر لندن برگرده و هرگز پیش اون و دمیر برنگرده .
دمیر با لحنی کنایه آمیز به ایلول حالی میکنه که آدم بدقولی و اصلا رو قولش حساب نمیکنه
فردا لروکس وقتی به شرکت میره ، ماجرا اتفاق دیشب و بد شدن حال ایلول رو برای باراک و بچه های شرکت تعریف میکنه
باراک که از این اتفاق باخبر میشه سریعا با ایلول تماس میگیره تا جویای احوالش بشه .
لروکس بعد از شرکت سریعا با دمیر تماس میگیره تا خبر اولین مشتریش رو به دمیر اطلاع بده ؛ و باهم دم اسکله قرار میزارن تا همو ببینند .
وقتی هر دو به سر قرار میرسند ؛ دمیر از تیپ و چهره زیبای لروکس به وجد میاد و نگاه عاشقانه ای به او میکنه
لروکس به دمیر میگه همیشه دوست داشته با عشقش غروب آفتاب اسکله رو تماشا کنه ، برای همین قایقی رو کرایه کرده
ایلول پس از این اتفاق وضعیت روحی بدی پیدا کرده و صبح تا شب در خونه گریه میکنه و تمام یادگاری هایی که با دمیر داشته رو رو از بین میبره
لروکس و دمیر روی قایق لحضه های عاشقانه ای رو سپری میکنند ؛ و دمیر وقتی از ارزوی لروکس مبنی بر تماشای غروب آفتاب همراه با عشقش مطلع میشه دلش نمیاد این روز به یاد ماندنی رو براش خراب کنه و چیزی از اتفاق دیشب با ایلول بهش نمیگه
بوراک به منزل ایلول میره و براش دستگاه تصفیه هوا میره چون ایلول به ذرات معلق در هوا حساسیت داره !
ایلول وقتی میفهمه بوراک به خاطر اون لروکس رو به شرکت اورده به او میگویید این کار بی فایده است و رابطه لروکس و دمیر عمیق است .
امیدوارم از مطالعه خلاصه داستان این قسمت از سریال لروکس لذت برده باشید .
خیلی خلاصه کردید