خلاصه داستان سریال ترکی لروکس قسمت ۹۱ + زیرنویس فارسی و دوبله
شب در کافه دختر ها همگی جمع شده و کافه را تعطیل کرده و برای مراسم حنا بندان تزئین کرده اند.
لیلا خانوم وقتی به کافه نی آید از دیدن این مراسم خوشحال میشود و حسابی ذوق میکند.
فیروزه خانوم به لروکس میگه چون زن متاهلی بین اونها نیست تا حنا در دست لیلا بگذارد از او میخواهد که به عنوان یک دختر جوان عاشق خوشبخت این کار را انجام بدهد.
لروکس نیز قبول میکند.
اونها مراسم رو اجرا میکنند و بعد شروع به رقص و پایکوبی میکنند.
درگلخانه نیز پسر ها جمع شده و برای جشن اوستا محرم میرقصند.
سپس اوستا محرم انها را در مورد ازدواج و برنامه ریزی برای اینده نصیحت میکند.
شب وقتی که لروکس و دمیر به خانه برمیگردند هردو بخاطر نقشه سورپرایزشون استرس و ذوق دارند و سعی میکنند از یکدیگر فرار کنند تا چیزی را لو ندهند.
روز بعد حیاط خانه لروکس و دمیر برای جشن عروسی لیلا خانم و اوستا محرم اماده است.
همگی ذوق دارند و حسابی مشغول انجام کارها هستند.
لروکس با ایدا و مروه نقشه کشیده تا برای سورپرایزش از لاکپشتش استفاده کند.
و دمیر هم همراه ودات و ایبو هماهنگ کرده تا از طریق سگ لروکس اورا سورپرایز کند.
مهمان ها همه به خانه می ایند و دور هم جمع میشوند.
بوراک نیز به همراه ایلول به مراسم می اید.
کمی بعد لیلا خانم واوستا محرم در لباس عروس و داماد وارد حیاط میشوند.
همگی با خوشحالی برایشان دست میزنند.
انها وسط حیاط امده و شروع به رقص تانگو میکنند.
بقیه هم دو به دو کنار انها میرقصند.
فیروزه خانم تنها میماند و با ناراحتی و بغض به جشن عروسی خواهرش نگاه میکند.
لروکس به دمیر اشاره میکند و از او میخواهد کمی هم با فیروزه خانم برقصد.
بعد از رقص عروس و داماد کیک را میبرند.
همگی برایشان ارزوی خوشبختی میکنند.
ایلول و بوراک زودتر از همه نراسم را ترک میکنند.
ایبو پیش دمیر میاد و به او میگه سگ گم شده و دم در نیست.
دمیر عصبی میشه و از او میخواد دنبال سگ بگرده.
ایدا نیز به لروکس میگه که لاکپشت اونو پیدا نمیکنند.
لروکس هم ناراحت شده و از انها میخواهد پیدایش کنند.
کمی بعد ایبو به دمیر زنگ میزند و میگوید که سگ را پیدا کرده و او میتواند کارش را شروع کند.
دمیر پیش لروکس میره و میخواهد شروع به صحبت کند.
همون لحظه ایدا هم لاکپشت را پیدا کرده و برای لروکس می اورد.
دمیر به لروکس میگوید که قصد دارد اورا به همه ارزو هایش برساند.
سپس سگ جلو امده و در گردن او جعبه حلقه است.
لروکس نیز لاکپشتش را که پشتش نقشه سفر است را به دمیز میدهد .
انها هردو بسته هایشان را باز میکنند.
لروکس از دیدن حلقه ازدواج شکه میشود.
او به دمیر بله میگوید و دمیر حلقه را در دست لروکس میکند.
همگی برای انها دست میزنند.
دمیر از جیبش بلیط سفر به هند را بیرون می اورد و لروکس از این که دمیر زودتر از او به فکر سفر بوده ذوق میکند.
صبح روز بعد لروکس و دمیر هردو کوله هایشان را جمع کرده و اماده شروع سفر میشوند.
انها خانه را به بچه ها میسپارند و ره سپار میشوند.
امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان این قسمت از سریال لروکس لذت برده باشید. در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال لروکس قسمت ۹۲ مراجعه فرمایید .
برای حمایت از آستارا خبر لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید
منبع : قسمت آخر لروکس
