خلاصه داستان سریال ترکی هرجایی قسمت 170

سلام همراهان عزیز الو سریال در این بخش خلاصه داستان سریال هرجایی قسمت 170 را آماده کردیم.

امیدواریم از مطالعه آن لذت ببرید.

سریال هرجایی قسمت 152

سریال هرجایی قسمت 170

میران با اصلان درگیر شده و هنگام سقوط از کوه اصلان دست او را می گیرد تا نجاتش دهد اما میران به اصلان می گوید: «تمام یادداشت ها کار تو بوده.»

و اسلحه اش را به سمت او می گیرد. محمود به دستور عزیزه به میران شلیک می کند و میران در آب سقوط می کند.

ریحان که از پایین کوه به آنها نگاه می کند فریاد می کشد و به رودخانه می پرد تا میران را نجات دهد. بالاخره موفق می شود او را به ساحل بکشاند و می فهمد که دست میران تیر خورده و دنده هایش شکسته است.

هرطور شده او را به زیر درختی می کشاند و با پارچه لباسش زخم میران را می بندد.

اصلان در مسیر رودخانه با ماشین حرکت می کند تا شاید بتواند به میران کمک کند اما عزیزه سد راه او می شود و سیلی سختی توی گوش نوه اش می زند و می گوید: «یکی برای شما تله گذاشته بود. یا تو می میردی یا میران. تو باید با من بیای. محمود میران و ریحان رو پیدا می کنه.»

اما اصلان می داند که عزیزه از میران که یک شاداغلوست متنفر است و خودش کسی بوده که به میران تیر زده است.

عزیزه به او می گوید: «می دونم عاشق ریحانی و برای همین هم میران خواست تو رو بکشه.

نمی خوام به خاطر ریحان به خطر بیفتی. اونو فراموش کن و از اونا فاصله بگیر.»

سپس هر دو به خانه اصلان می روند و محفوظ وقتی از ماجرا باخبر می شود می فهمد که نباید دیدار اصلان و میران را به عزیزه اطلاع می داد و اینگونه ریحان را هم به خطر انداخته است. اصلان مجبور می شود جلوی چشم عزیزه عکس های ریحان را بسوزاند تا او باور کند که اصلان قصد فراموش کردن ریحان را دارد.

از آن طرف یکی از دوستان جهان به او خبر می دهد که میران و ریحان با هم دیده و بعد از تعقیب آنها از داخل جیب کت میران یادداشتی پیدا کرده است که در آن نوشته بوده: «قاتل مهمت اصلان بی نصوح شاداغلوست.»

جهان به این فکر می کند که با این یادداشت ممکن است جان نصوح هم مثل آزاد در خطر باشد و برای همین چند نفر را مامور می کند میران را پیدا کنند و بکشند.

ریحان میران را به داخل غاری می برد ولی صدای جهان را می شنود که دستور می دهد هر کجا میران را پیدا کردند بکشند.

ریحان دوباره میران زخمی را به دوش می کشد تا او را فراری بدهد. محمود وقتی می شنود که جان و افرادش قصد کشتن میران را دارند به عزیزه خبر می دهد و عزیزه خوشحال از اینکه به زودی میران به دست عمویش کشته خواهد شد به دروغ به اصلان می گوید که حال میران و ریحان خوب است و نجات پیدا کرده اند و خودش هم با خیال راحت به خانه اش برمی گردد.

از آن طرف حال زهرا خوب نیست. از بیمارستان میدیات او را به شهر دیاربکر می فرستند تا سزارین شود.

اما بین راه آمبولانس تصادف می کند و راننده زخمی می شود و زهرا و هازار نجات پیدا می کنند و هر دو تلاش می کنند تا خودشان را به جاده و ماشین برسانند.

حنیفه که تصمیم گرفته از این به بعد با اصلان همکاری کند و عزیزه را شکست دهد آماده می شود تا به دیدن اصلان برود و دلیل واقعی انتقام عزیزه را برای او فاش کند. محفوظ به اصلان می گوید: «تو هر چقدر به میران نزدیک تر می شی اون و ریحان رو به خطر می اندازی. پس فاصله ت با اونا را حفظ کن.»

عزیزه سر مزار دلشاه که به دستور خودش خراب شده می رود و می فهمد که آن سنگ مزار از تکه های سنگ قبر دلشاه است و مطمئن می شود که فرستادن آن و همینطور نوشتن آن یادداشت ها کار حنیفه بوده است.

از آن طرف شکران هم با عزیزه تماس می گیرد و می گوید تصمیم گرفته از این به بعد کنار میران باشد. عزیزه به خود می گوید: «این دفعه اگه بیای با جنازه میران رو به رو میشی.» و می خندد.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال ترکی تردید (هرجایی)  قسمت 170 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال هرجایی (تردید) قسمت 171 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *